چگونه میشود به شاخهی شکسته فهماند که باد عذرخواهی کرده است؟ -محمود درویش
تا بشناسم...
من از دیار اعماق زمینم تا کرانه آسمان
من از جنس تمام مردمم،از بالای کوه ها و دامنهٔ آن تا قعر دره ها و اقیانوس های سرزمین
با مردمان کوچه ها فرعی تا محله های معروف و گران قیمت
پایین و بالای شهر ها
از مشکلات هر دو با خبرم،از مشکلات مادی و معنوی،از اتفاقات و حواشی آن ها
من در میان مردمم،در میان ذهنیتها و عقایدشان
من از جاهای منزجر کننده فرار نمیکنم،عاشق قصر های طلایی نیستم
امتحان میکنم،تلاش میکنم با مردم ارتباط بگیرم از کوچیک تا بزرگ با هر لحجه و گویشی،با هر رنگ پوست و مو و چشمی،از هر کجا و از هر خانواده ای،با هر اصل و نسب داشته و نداشته ای،با هر گذشته ای که گذشته و اکنون آن مهم است،با هر هدف و آرزوی ممکن و ناممکنی،به سود من یا ضرر من
میخواهم که بشناسم،جهانم،حتی در سفر به مکان زندگی افراد عادی آنجا میروم ، جایی که هیچ حرف و عکسی ازش نیست ،جایی که اعم مردم هستند و شاید حتی بودجهشان به مکان های گردشگری محلهشان نرسد
پس و به کوچه و پس کوچه های میروم
گاهی به پس کوچه های ذهن افراد
هر آنجا که بتوانم و بگذارند میروم
تا بشناسم...
مگر مهم است از کجا آمده ایم؟
نئو(کیاناآتاکیشیزاده)

من از خدامه باران ببارد به دل های ننگینتان
به عقاید خاکستری افراد...
-کیانا آتاکیشی زاده
سرانجام باورت میکنند
باید این کوچهنشینانِ ساده بدانند
که جرم باد … ربودن بافههای رویا نبوده است.
-سید علی صالحی
مطلبی دیگر از این انتشارات
میدانم...
مطلبی دیگر از این انتشارات
شمعی رو به خاموشیام...
مطلبی دیگر از این انتشارات
من آن آسمانم که زمین چنگم می زند