سبزینه هستم. عاشق عکاسی و نوشتن :)
خلاصه کتاب: شازده احتجاب- هوشنگ گلشیری
چرا برای تموم کردن کتاب تنبلی میکردم؟؟؟ ?
شروع و پایان کتاب طبق تاریخ درج شده در سایت گودریدز (۱۲ روز )شده ولی شمار روزهایی که کتاب دستم بود تا تمام شد روی هم رفته چهار روز میشد.
نصف کتاب را بی وقفه خواندم.
اوایل کسل کننده بود روند داستان. ولی از نیمه دوم ، داستان جالب و شنیدنی میشد.
به دوستانی که قصد خواندن کتاب را دارند؛ توصیه میکنم صبور باشید.
از یک جایی به بعد کتاب را زمین نمیگذارید.
کتاب سه روای دارد.
شازده احتجاب یا همان خسرو خان
فخرالنسا همسر عقدی شازده
و
فخری، کنیز فخرالنسا و معشوقه ی شازده!
کتاب را با دقت بخوانید چرا که این سه نفر مدام در حال تغییر دیالوگ ها از شخصی به شخص دیگری هستند.
داستان شازدهی مسلول که همسرش را نیز بر اثر بیماری سل از دست داده است. از خاندان قجری اش میگوید و از کودکی که چنان گذشت که تاثیر آن در بزرگسآلیش به چشم میخورد.
شازده در حال سیر و سفر به گذشته های دور است از طریق قاب عکس های روی دیوار عمارت ! عکس پدربزرگش،مادربزرگش،پدرش،مادرش، فخرالنسا و ...
هرانچه را که از خاندانش در یاد دارد، با دیدن عکس ها برایش زنده می شود.
مطلبی دیگر از این انتشارات
کتابی که در هر لیستی جزو بهترینهاست
مطلبی دیگر از این انتشارات
شماره سه
مطلبی دیگر از این انتشارات
نه، تو خوبی...