مروری بر کتاب سباستین _ هدی قاسمیان

و یک سفرنامه ی جذاب دیگر پس از یک سفرنامه . دقیقا قبل از اینکه کتاب سباستین را شروع به خواندن کنم سفرنامه ی دیگری را از سوئیس ( دهکده خاک بر سر نوشته فائضه غفار حدادی ) خوانده بودم و به نظرم خواندن کتاب سباستین در آن موقع لازم بود. منصور ظابطیان به خوبی و کامل من را از یک کشور پر آب ، خنک و ثروتمند بیرون آورد و به یک کشور گرم و فقیر پرت کردن ولی جذابیت کتابش کاری کرد که من حتی یک لحظه نخواهم این دو کشور را با هم مقایسه کنم اما این را به خوبی حس می کردم که از اردبیل خنک و نسیم از سوی کوه سبلان به سواحل شرجی تابستانه ی بندر دیلم پرت شده ام . حتما الان می پرسید که چرا ؟ بلی از من پرسید من به شما پاسخ میدهم .

جدای اینکه کتاب قبلی نسبت به شرایط اینکه اطلاعات زیادی از سوئیس داشتم توصیف های خوبی داشت اما سباستین وظیفه ی سنگینی بر روی دوشش بود و آن اینکه من نوعی که حتی نمی دانم کوبا در چه قاره ای است را بسیار خوب آگاه کند و یک کلیتی برای من بسازد اما ظابطیان فقط کلیت نساخت . سباستین دارای توصیف های درست تر و ریز تری بود . مثلا فقر که بالاتر گفتم که در کوبا بسیار موج میزند ( که البته این از آموزه های این کتاب است ) را به شکل های مختلف و درجای جای کتاب می فهماند مثلا در ایتدای کتاب به نکته ی فقر اشاره می کرد و بعد از آن هر چیزی که مربوط به فقر بود را توضیح میداد فلش بکی به همان فقر ابتدایی می زد و همین باعث شد که فقر کوبا در ذهن من تصویری تر بشود.

آیا تا به حال به این فکر کرده اید که ما چرا سفرنامه می خوانیم ؟ الان که دارم این مطلب را برای شما مینویسم یاد کتاب مطالعات اجتماعی ششم دبستان افتادم که بخش هایی از دو سفرنامه در زمان های متفاوت و نوشته ی دو نویسنده ی متفاوت درباره ی اصفهان را کنار هم گذاشته و آن دو را مقایسه کرده بود ، هر کدام از آن ها نظری متفاوت داشتند . این تفاوت پررنگ سفرنامه با مطالب روزنامه ها است . این ویژگی در کتاب سباستین هم پر رنگ بود . مثلا وقتی درباره ی خانه ی ارنست همینگوی صحبت می کرد به احساسات خودش درباره همینگوی یا کتاب های او که از آنها لذت برده است اشاره داشت که البته نمونه های مانند این در جای جای کتاب دیده می شد و این حس بهتری میداد زیرا من احساس میکردم که به صورت واقعی قصه ای میشنوم و صرفا مطالبی درباره کوبا نمی خوانم.

ماجرا و خوبی های این کتاب به اینجا ختم نمی شود . از آنجایی که سفرنامه فقط توصیف است نویسنده باید تمام تلاشش را بکند تا به بهترین شکل توصیفش بکند . یکی دیگر از این شگرد ها توضیح و توصیف تاریخ بود . برای مثال به همان خانه ی همینگوی معروف برگردیم . من در کنار درختان موز ، قایق کوچک و اتاق ها کار همینگوی میچرخیدم در حالی که زندگی نامه ی او به صورت خیلی مختصر و مفید مانند نوار فیلم از جلوی چشمانم می گذشتند . این موضوع فقط راجع به خانه ارنست همینگوی صدق نمی کرد و مکان های دیگری مثل بعضی از روستا ها یا خانه ها توسط این آقا تاریخشان بازگو می شد .

شاید چیزهایی که تا به اینجا گفتم همه و همه عمومی بودند اما این یک نکته گویا فقط برای من نوشته شده است و آن این است که کوبا را در یک نگاه بشناسم پس منصور ظابطیان بخشی را مختص من قرار داد و کوبا را خیلی مختصر و مفید برایم بازگو کرد J

تصویر چیست ؟ تصویر چیزی است که بدون متن هم دنیا را بای ما زیبا تر می کند . روی جلد کتاب ها ، روزنامه ها یا در گالری ها تصویر هستند . اگر کتاب را خوانده اید پس از عکس های زیبایش بهره برده اید و تصویرتان از کوبا بی اندازه کامل تر شده است اما اگر کتاب را نخوانده اید باید بدانید که تصویر توصیف های این کتاب از کوبا در ذهنتان و تصویر های حقیقی کتاب که مکمل همدیگر هستند شیرینی و جذابیتی را در دلتان می چشاند . پس تا دیر نشده این کتاب را از دست ندهید .