مستاجر و صاحب‌خانه، زیر یک سقف!

قربانی شهریور

قربانی شهریور، مجموعه چند روایت پراکنده از تجربیات شخصی آدم‌هایی شبیه خودمان است. آدم‌هایی که زیر سقف آسمان همین مملکت زندگی می‌کنند و مثل همه افراد دیگر با مساله‌ای به نام مسکن مواجه هستند. این مواجهه گاه از جنس زندگی مستاجری و خانه به دوشی است، گاه از جنس صاحب‌خانه بودن و دنبال اجاره و مستاجر دویدن و گاه از جنس بنگاه معاملات ملکی داشتن و واسطه بودن بین دو دسته اول. همین روزمره بودن موضوع و اینکه به هر حال اگر در هر جایگاه و شرایطی باشیم بازهم یکی از این سه دسته‌ایم یا با یکی از این سه دسته در خانواده مواجهیم باعث میشود هنوز نخوانده حس همذات‌پندارانه نسبت به کتاب داشته باشیم .

زهرا کاردانی بعد از دو مجموعه موفق و مخاطب‌پسند «زن‌آقا» و «خیابان204» این‌بار در «قربانی شهریور» روی سوژ‌ه‌ای دست گذاشته که بیشتر با آن مواجهه نزدیک داریم. فرم کتاب به کتاب قبلی اش شباهت زیادی دارد و روایت‌های افراد مختلف را گردآوری کرده است اما این‌بار جوری که خودش می‌گوید تبدیل این گفت‌وگوها و مصاحبه‌ها به روایت داستانی از قلم و ادبیات او بهره‌مند شده است. یک‌دست نبودن راویان اصلی و زاویه دیدشان و توصیف‌های منحصر بفرد افراد مختلف احتمالا دلیل عدم یکدستگی بیان و لحن روایات کتاب است که البته اصلا آزاردهنده نیست. چون هر روایت حال و هوا و بستر خاص خودش را دارد که با شروع روایت در ذهن ما آغاز میشود و با پایانش ما هم پرونده را در ذهنن مان می بندیم. اما از یک جایی به بعد در اواسط کتاب ناخودآگاه توجهمان به این جلب میشود که کاش فضای مجموعه یکپارچگی و انسجام بهتری داشت. این مساله با توجه به این نکته مطرح میشود که روی جلد کتاب نام زهرا کاردانی به عنوان نگارنده حک شده و کتاب به عنوان مجموعه روایات ( مثل آنچه پیشتر در کاشوب یا رستخیز دیده‌ایم) معرفی نشده است.

تنوع افراد، محل سکونت ( بالشهر و پایین شهر و روستا و ....) و سن و سال راوی ها از نقاط قوت کتاب قربانی شهریور به شمار می‌آید. چرا که تجربیات گسترده و متنوعی را در مقایل چشم ما قرار میدهد. گاهی آنقدر متفاوت که شاید در وهله اول برایمان باورپذیر هم نباشد. از طرف دیگر هرکسی در یکی از این سه دسته قرار میگیرد و با دغدغه‌ها و مسایل مربوط به قشر خود کاملا آشناست اما کمتر خبر از نقاط ضعف یا مشکلات دو دسته دیگر خبر دارد. روایت های این کتاب به خوبی نقش هدایت کننده ای را ایفا میکند که ازین پس منصفانه تر به تصمیم و رفتار و توقع این دو قشر نگاه می‌کند.

اما اگر بخواهم کمی ریزبینانه‌تر به کتاب نگاه کنم و از آن بگویم، دو مساله کمابیش آزاردهنده و ناخوشایند در ماجراهای کتاب به چشم می خورد. اول آوردن نام کامل افراد روایتگر که با توجه به مطرح شدن بعضی مسایل درباره افراد خانواده و بلندبلند فکر کردن درباره آنها شاید باعث دلخوری یا سوبرداشت بین خانواده و آشنایان آن افراد شود و دیگر اینکه با اینکه تلاش شده اسم شهر وروستا تا حد ممکن برده نشود ولی اشاره های آشکاری به نام محله ها در کتاب وجود دارد. خود این مساله به تنهایی مشکلی ندارد. مشکل از آنجا شروع می‌شود که گاهی از این محله‌ها با تحقیر و نگاه بالا به پایین یاد میشود و زندگی در آنها را مایه شرمندگی و آبروریزی و مشقت میدانند. گرچه امانتداری از روایت راوی محسوب میشود اما به قیاس مستندنگاری ها یا مجموعه های روایی دیگر میشد این ها را به اسامی مستعار یا کد گذاری شده تغییر داد تا عزت نفس و کرامت ساکنین این محله ها ( که با وجود اینکه نام شهر گاهی برده نشده بود ولی با قراین کاملا قابل کشف بود) خدشه دار نشود و ضمن بیان نگاه غلطی که راوی هم از آن آسیب دیده، این نگاه غلط در جامعه بزرگتری تسری نیابد. هرچه باشد از قدیم الایام اعتقاد ما به این است که « شرف المان بالمکین»

درکل اگر از طرفداران مجموعه روایتهای گردآوری شده پیرامون یک موضوع باشید حتما این کتاب به یکبار خواندنش می ارزد. کوتاهی و پرهیز از اطناب در روایتها از نکات قابل توجهی است که در تمام کتاب رعایت شده، هم چنین حاشیه نرفتن و اجتناب از دادن اطلاعات اضافی بی ربط به سیر ماجراهای مدنظر هم در این مجموعه مشهود است که هردوی این موارد به طور حتم نگاه ریزبین و ظریف و دقیق زهرا کاردانی را به همراه داشته است.