از زیر و رو شدن زندگیت نترس! شاید زیرش ته دیگ سیب زمینی باشه:)))))))))
معرفی چند کتاب برای دوران قرنطینه!
سلام دوستان!
قرنطینه قرنطینه و باز قرنطینه.مطمئنم شما هم مثل من تو این دوران بد جوری حوصله تون سر رفته و دنبال یه کار جالب و سرگرم کننده می گردین.بعضیاتون سراغ تلوزیون و سریال های نوروزی میرین.بعضیاتون دهم از طریق سایت های VODمشغول دیدن فیلم هستین.برخی تون هم تو اینترنت و فضای مجازی می چرخین.اما روی صحبتم در این پست با دوستان کتاب خون هست.اما بقیه دوستان هم میتونن شریک بشن.اصولا برای ما کتاب خون(یا بهتر بگم کتابخور)هیچ چیز نشد نداره.حتی اگه سنگ از آسمون بباره یه لحظه کتاب از دستمون نمیفته.کرونا که سهله!تو این چند روزم هر چی منبع تغذیه (کتاب)تو خونه داشتیم تموم شده بود و تو خماری بی کتابی غوطه ور بودم.اما خدا رو شکر تونستم با طاقچه و فیدبو و کتابراه خودمو زنده نگه دارم.
الا ای حال زیاد پر حرفی نکنم.تو این مدت چند کتاب خوب به صورت الکترونیکی و چاپی خوندم که به شما هم معرفی میکنم که اگه شماهم وقت سری بهش بزنید.
کتاب های خارجی
اصولا از با کتاب خارجی حال نمی کنم ولی استثناء با چندتاشون حال کردم که اینجا براتون میذارم.
1-مزرعه حیوانات(قلعه حیوانات)
به جرئت میتونم بگه از بهترین کتاب هایی بود که در طول عمرم خونده بودم.داستانی پرکشش و زیبا که جورج اورول با زیرکی و هنرمندی تمام اون رو به نگارش در آورده به حدی که لحظه نمی تونید اونو زمین بذارید.کتابی که به شما سیاست می آموزد.منش می آموزد.چیز جالبی که این کتاب توجه شما را به خود جلب میکند نمادین سازی شخصیت های کتاب توسط جورج اورول است.به طوری که این کتاب کاملا با دنیای بیرون قابل مطابقت است.من با ترجمه احمد کسایی پور خوندم که به نظرم بهترین ترجمه بود.
حالا بریده هایی از این کتاب را باهم میخوانیم:
” برای یکبار در زندگی، بنجامین حاضر شد از قانوناش عدول کند. با صدای بلند چیزی را که بر دیوار نوشته شده بود خواند. بر دیوار دیگر چیزی جز یک فرمان نبود: «همه برابرند، اما بعضی برابرترند. » “
” در بهار آزادیمان فردا
کار باید کرد تا آن روز
زنده و مرده در دل زمین
اسب، گاو، پرنده، هرحیوان
ببرید رنج و کار! ... همین
ای شما حیوانات انگلستان!
ای شما مخلوق این زمین!
ای همه ساکنین دشتهای بلند!
برسانید به گوش جان دگران
زآیندهی طلایی و آن دوران" “
” ماهیت این زندگی از چه قرار است؟ باید بگویم که زندگی ما بسیار کوتاه و پرزحمت و نکبتبار است. به این دنیا میآییم، چیزی به جز قوتلایموت نداریم و از بینمان آنهایی که قادر به کار هستند، تا آخرین لحظهٔ عمر به کار گمارده شده و به محض اینکه از حیص انتفاع بیافتیم، بدون کوچکترین رحمی قربانی میشویم. “
2-سرود کریسمس
کتابی زیبا و دلنشین اثر چارلز دیکنز.چارلز دیکنز از نویسندگان مورد علاقه من بوده و هست.این کتاب به من آموخت که انسان بد اخلاق و بد خلق همیشه تنهاست.او جهان راسیاه می بیند،مردمان زشت میپندارد و غذاها برایش طعم خاصی ندارند.به جرئت این کتاب یکی از شاهکار های دیکنز است.
بریده ها:
” هر کس که در دنیا از کمک به دیگران سرپیچی کند، در جهان مرگ تا ابد سرگردان میماند و زنجیرهایی را که به دست خودش بافته است به پا میکشد. “
” اسکروج درحالیکه میلرزید گفت: «بگو ببینم، برای چی توی غل و زنجیری؟»
روح جواب داد: «این زنجیریه که خودم حلقهبهحلقه و متربهمتر تو زندگیام درست کردم. من به ارادهٔ خودم این زنجیر رو درست کردم و به ارادهٔ خودم اون رو دور خودم انداختم. “
” گناهکار پیری که خیلی حریص و طمعکار بود! مثل سنگ چخماق که هیچ فلزی با برخورد با آن جرقهای تولید نمیکند، سخت و برّنده بود. “
3-جین ایر
با اینکه من از کتاب های عاشقانه اصلا خوشم نمیاد،جین ایر از اون کتابا بود که نظمو به کلی عوض کرد و داستان شیرین و جذاب اون باعث میشه لحظه زمین نذاریدش!!!!
بریده:
” خیلی بهترست آدم درد خیلی سختی، را که هیچکس جز خودش آن را حس نمیکند، با شکیبایی تحمل کند تا اینکه مرتکب عمل شتابزدهای بشود که پیامدهای بد آن دامنگیر بستگان آدم بشود “
کتاب های ایرانی:
1-عمار حلب
به جرات میشه گفت این کتاب از بهترین کتاب های مدافعان حرم هستش.کتابی که داستان مردی را روایت می کند که عاشق اهل بیت بوده ،بچه هیئتی بوده خاکی و با مرام و با معرفت بوده و از جنس ما مردم بوده.از بزرگی شخصیت محمد حسین محمد خانی همین بس که وقتی به شهادت رسیدند سردار سلیمانی بسیار غمگین شدند و گفتند:کمرم شکست...
این کتاب توسط محمد علی جعفری به نگارش در اومده من واقعا آثار ایشون رو می پسندم.
بریده:
آدم مثل چاله می ماند دیگر.ممد حسین بیل اول را که ریخت، هوا خواهش شدم.از او چیز های ظاهری یاد نگرفتم.الان هم لباس پوشیدنم مثل سابق است.او تیپ خودش را میزد.من هم تیپ خودم.وقتی شیش جیب می پوشید،دل و روحم را می برد. لاتی بود،ولی یقه آخوندی اش تو کتم نمی رفت.با آن موتور جنگی اش!انگار جنگ تحمیلی است.قار قار قار می چرخید دور دانشگاه.منم تیپم تیریپ زرنگی بود.توی محله های پایین شهر تهران یا جاهای خلاف،تیریپ میزنند بهد اسم زرنگی،کتانیzxTتی شرت،شلوار بگ و موی بوکسوری...
2-بی کتابی
اگر عاشق داستان های قدیمی-تاریخی با همون سبک نگارش هستید،پیش نهاد من رمان بی کتابی هستش.کتابی فانتزی طور با قلمی جذاب که شاید اوائل نتونید با سبک نگارشش ارتباط برقرار کنید ام پس از اینکه چندصفحه جلو تر میرید کاملا به اون مسلط میشید.لازم به ذکره این کتاب برنده جایزه ادبی جلال هم شده.اگر میخواید با سبک نگارشش آشنا بشید بریده زیر رو مطالعه کنید...
بریده:
نکند ملک قرطاس از همان زمان که عفریت دمبل گرفته، مقراض به جان کتاب زد و نسخهها و نگارههای بدیع را به دامن اجنبی انداخت و کتابها را در حوض نابود کرد، نفرینش را به سرمان انداخته؟الان به سر من، قبلتر به سر آن زکیه و آدمم و بلکه به سر همه مردم طهران، بلکه ایران خراب شده. این به توپ بستن مجلس و خفه کردن و شکم پاره کردنها مگر تقاص نیست؟ تقاص این بیحرمتی به کاغذ؟همه ما لایق نفرین قرطاسیم، همه ما بد کردیم به کاغذ؛ از آن مظفرالدین میرزای بیشعور بیدرک خفیفالعقول مریض که نمیدانست کتاب چیست و پسر کله پر گوشتش بگیر تا بیا برس به کتابدارباشی دزد و رئیس مجلس و نماینده دزد و عتیقه فروش دزد و عمله دزد و کنیز دزد و نوکر دزد و حتی من دزد!این تقاص تک تک ماست. قرطاس آمد و نفریشن را از دهان توپ، به صورت ما تف کرد. با خودم گفتم: «بکش میرزا یعقوب! تقاص تو تازه شروع شده.»
3-روی ماه خدارا ببوس
رمانی شیرین و خواندنی اثر مصطفی مستور.کتابی فلسفی با نگاه هستی شناسانه است که سعی میکند در قالب رمان و یک داستان تقریبا بلند،نگاه شمارا نسبت به جهان هستی عوض کند.اما در مورد این کتاب باید بگم که متاسفانه برای تمام کردن اصولی کتاب تلاشی نکرده و به قول ما قمیا تهشو بهم ور کرده!
اماکتاب خوبیه...
بریده:
” خداوند به موسی گفت از دو موقعیت خندهم میگیره: وقتی من بخوام کاری انجام بشه و تلاش بیهودهٔ دیگران رو میبینم تا جلو انجام اون کار رو بگیرند و وقتی من نخوام کاری انجام بشه و جماعتی رو میبینم که برای انجام اون کار به آب و آتش میزنند. “
” هر گاه بندهای مرا بخواند، آن چنان به سخن او گوش میسپرم که گویی بندهای جز او ندارم اما شگفتا که بندهام همه را چنان میخواند که گویی همه خدای اویند جز من. “
4-آبنبات دارچینی
کتاب آبنبات دارچینی، رمانی طنزی است که بعد از کتابهای آبنبات هلدار و آبنبات پستهای،اپیزود سوم آنهاست.موقع خوندن این کتاب جایی خلوت پیدا کنید و مخصوصا شب هنگام نخونید.چون ممکنه از صدای قهقهه شما همسایه ها بیدار شن!مهرداد صدقی نشون داده که در آثار طنز تبحر ویژه ای داره.در این کتاب شخصیت هارو بخوبی در آورده و شوخی بامزه و خلاقانه ای تو کتابش آـورده...
بریده:
” بدیِ سالِ کنکور این است که هر کاری که میخواهی بکنی همه میگویند: "مگه تو کنکور نداری؟" ولی خوبیاش هم این است که برای هر کاری که دیگران به تو میگویند انجام بده و حوصلهاش را نداری میتوانی بگویی: "من کنکور دارم." “
” آقای کریمینژاد گفت: "خلاصه اینکه فقط سه چیز متانه شما رِ در برابر این خویِ وحشی کنترل کنه: ایمان، تقوی، عمل صالح، و ازدواج."
ـ این که شد چار تا!
ـ برو بیرون. “
5-چای خوش عطر پیرمرد
روایتی داستانی از زندگی مرد بزرگ مبارزه با نظام شاهنشاهی آیت الله مدرس.تاریخ سراسر عبرته و خوندن این کتابا موجب میشه بفهمیم چه بر سر ایران و مردمش اومد و الا ما کجا ایستادیم.خوندن این کتابو از دست ندید.
بریده:
کی از وکلا که کنار وثوق الدوله ایستاده بود، با فریاد به مدرس گفت: «آقای مدرس! شما به ملت خیانت می کنید. کجای این قرارداد به ضرر ملت بود. شما هیچی از سیاست سرتان نمی شود.
مدرس عصبانی شد سرپا ایستاد. عبایش روی صندلی افتاده بود: «بله آقا! من فقط یک آخوندم. هیچ وقت هم ادعا نکردم از سیاست سر درمی آورم. من چیزی از سیاست نمی دانم، اما می دانم وقتی انگلیسی ها بخواهند استقلال ما را به رسمیت بشناسند، ما باید فاتحۀ خودمان را بخوانیم
6-تمنای وصال
آیا تا به حال با خود فکر کرده ایم که امامی داریم که شاهد ناظر بر اعمال ماست؟آیا تا کنون به این فکر افتاده ایم که اماممان از ما راضی است؟چه کنیم تا تا امام از ما راضی باشد و بتونیم سرباز پای رکاب ایشون باشیم؟
جواب همه این سوالات رو میتونید در کتاب تمنای وصال بیابید.این کتاب برخی از تشرفات حضرت رو گرد آوری کرده و در قالب خواسته های آن امام همام به تالیف رسانده.
هنوز هم دیر نشده.... هنوز هم می توان یار حضرت شد....
خب دوستان معرفی کتاب ها به اتمام رسید. امیدوارم از خوندنشون لذت ببرید.توی این روزهای عزیز مارو از دعای خیرتون فراموش نکنید.ماه شعبان است و میلاد نور.مداومت بر خواندن دعای فرج داشته باشید تا انشالله با ظهور حضرت مهدی(عج)،گره از کار خلق باز بشه.دمتون گرم!
التماس دعا
یا علی
مطلبی دیگر از این انتشارات
کتاب ساعت شوم
مطلبی دیگر از این انتشارات
خلاصهای از کتابِ برای این لحظه متشکرم
مطلبی دیگر از این انتشارات
خلاصه کتاب از خوب به عالى: چرا برخی شرکتها موفق میشوند و برخی دیگر خیر؟