نقد کتاب انسان خداگونه

در نقد و بررسی کتاب انسان خداگونه به نکته هایی خواهیم پرداخت تا خواننده بتواند با درک بهتری از کتاب و عقاید نویسنده این اثر را بخواند.

نوح هراری یکی از نویسندگان اسرایئلی است که با کتاب های انسان خردمند و انسان خداگونه شناخته شد.

معرفی کتاب

کتاب انسان خداگونه در سه بخش نوشته شده است:

  1. انسان خردمند جهان را تسخیر می کند.
  2. انسان خردمند به جهان معنا می بخشد.
  3. انسان خردمند سلطه اش را از دست می دهد.

در بخش اول کتاب انسان خداگونه نویسنده فرق اساسی بین انسان و حیوان را شرح داده است.

نوح هراری در این بخش می گوید چه چیزی قدرت کنترل زمین را به گونه انسان داده است.

در بخش دوم این کتاب به جهانی می پردازد که انسان خردمند تاکنون خلق کرده است و امروز پیش آمده است.

و در بخش سوم این کتاب نویسنده با نتیجه گیری از دو بخش قبلی سعی کرده است راه آینده و اتفاقات پیش روی انسان را پیش بینی کند.

کتاب انسان خداگونه اثر یووال نوح هراری دنباله کتاب انسان خردمند و مجموعه ای چالش برانگیز است.

این مجموعه کتاب براساس اتفاقات و آزمایش های علمی نتیجه گیری می کند و سعی دارد آینده گونه انسان را پیش بینی کند.

وی در این کتاب سعی می کند آگاهی خواننده را درباره مسایل پیش رو بالا ببرد و جایگاه او را در دنیای امروز بیان کند.

نقد کتاب انسان خداگونه

نوح هراری با طرح سوالاتی چون:

آیا انسان همچنان می تواند جهان را اداره کند و به آن معنا بخشد؟

فناوری های زیستی و هوش مصنوعی چه چیز هایی را تهدید می کند؟

سعی کرده است ذهن مخاطب را به چالشی پر هیجان و البته اساسی بکشد تا خواننده کمی به شعور و آگاهی خود دقت بیشتری داشته باشد.

یکی از منتقدین زیست شناسی سخنی از انیشتین را به هراری انتصاب می دهد:

((هراری را باید همسو با این گفته انیشتین دانست که می گوید آدمی باید به دنبال چیزی باشد که هست، نه چیزی که فکر می کند باید باشد.))

او می گوید هراری در این کتاب از دید زیست شناسی و تاریخ و ادبیات داستان هایی را ساخته است و او را یکی از داستان پردازان بزرگ نامیده.

یکی از نکته های مهم کتاب انسان خداگونه این است که نوح هراری موجودات زنده را الگوریتم نامیده است.

او معتقد است موجودات زنده الگوریتم های زیست شیمیایی اند که باید از نو طراحی شوند.

در ادامه این بحث به موضوع خداگونگی انسان می رسد و می گوید باید به جای قادر مطلق خدایان یونان یا معبودان هندو را در نظر گرفت.

در اول کتاب دو رویکرد و دیدگاه مطرح می شود:

اولین دیدگاه این است که:

نویسنده سعی دارد آن را در ذهن مخاطب در صفحات اول با شرح چند سوال بیان کند این است که،

خود نویسنده کاملا تحت تاثیر قدرت انسان گرایی در جهان است و دیگر هیچ عاملی را بالاتر از قدرت انسان نمی بیند.

دیدگاه دوم تسویه حساب شخصی نویسنده با مسیحیان است که هر چند صفحه یک بار تکرار می شود و کتاب را به نوعی ضد دین کرده است.

هراری در آخر کتاب با لحنی تقریبا مطمئن می گوید که انسان توسط هوش مصنوعی، یک ربات یا انسانی را می سازد که در آخر توسط همان نابود می شود.
می توان گفت نویسنده هیچ اشاره ای به این نکته که انسان هایی در دنیا برای نجات نسل بشر در حال تلاش هستند نمی کند.

پایان