هیــــــس! آرام بخوان! بگذار فریاد ناگفته ها به گوشت برسد!
همه میگن مریضم...
همه میگن مریضم...
میگن حالت خوب نیس!
میگن عادی نیستی میگن نباید تو تابستون دنبال بخاری باشی زمستونا در به در کولر همش گر گرفته و تب دار!
نباید با فیلم طنز گریه کنی نباید با فیلم ترسناک بخوابی!
میگن برو دکتر...
ولی من که میدونم دردم چیه!
یادته...
وقتایی که از رو جدول راه میرفتم یا
تو برف بستنی میخوردم یا پیتزا رو لقمه میگرفتم ، میگفتی تو نامتعادلی؟
یادته چندوقت بعدش ، که همش پیش تو بودم با تو حرف زدم باهام حرف زدی چقدر بهتر شده بودم؟
یادته دیگه هوس پاشنه بلند پوشیدن با هودی به سرم نمیزد؟ یادته خانوم شده بودم یادته...یادته یدفعه رفتی؟
یادته گفتی یه دختر سر به هوای دیوونه به درد من نمیخوره؟
تو اینو گفتی و رفتی و الان وضع من اینه...
تو رفتی و من بدتر شدم!
خب همه مریضا اگه وسط راه دارو درمانشونو ول کنن بدتر میشن...
منم بدتر شدم!
تو همون تعادل نصفه نیمه زندگیمو ازم گرفتی!
آرامشمو گرفتی!
دلمو گرفتی!
خودتو ازم گرفتی!
و من هیچکدوم اینارو نمیخوام فقط...
فقط به اون جدیده که لباساش رنگ و وارنگ نیست ، تو خیابون داد نمیکشه آهنگ بخونه بگو نذاره تو سرما بدون کلاه بیای بیرون... سرت درد میگیره! :)
نویسنده و گوینده: یاسمین فتحی (Lakposht)
مطلبی دیگر از این انتشارات
هزار خورشید تابان در تاریک ترین دوره تاریخ یک کشور
مطلبی دیگر از این انتشارات
منابع آزمون IMAT ایتالیا و نکاتی مهم برای آمادگی آن
مطلبی دیگر از این انتشارات
قطار شماره 8