از کتاب ها، افکار، آدم ها، قصه ها...
چند اشتباه رایج کتابخوان ها
کتابخوان ها گاهی ناخواسته دچار اشتباهاتی می شوند که آن ها را از هدف اصلی کتاب خواندن که آگاهی یافتن و افزایش دانش ( و البته سرگرم شدن) است دور می کند. در این مطلب به چند مورد ازآن ها که حاصل تجربه شخصی و دانسته های من است،اشاره می کنم.
- خریدن همه کتاب ها :شاید شما عادت دارید که هر کتابی را به هر دلیلی که به آن علاقه مند شده اید،خریداری کنید و داشته باشید. چنین کاری هزینه بر است. بعد از مدتی ممکن است قفسه کتاب های شما پر شده باشد از کتاب هایی که پولشان را پرداخته اید، فضای اتاق شما را اشغال کرده اند و علاقه چندانی هم به خواندنشان ندارید(بعضی وقت ها علاقه به یک کتاب گذراست) و دارند خاک می خورند.
پیشنهاد : فقط کتاب هایی بخرید که قصد دارید بیش از یک دفعه بخوانید و ارزش ان ها برای شما بیش از تنها یک دفعه خواندن باشد یا این که واقعا دوست داشته باشید آن کتاب را در مجموعه خود داشته باشید.( هر چند جمع کردن مجموعه کتاب های مورد علاقه لذت خاصی دارد، ولی این کار را با احتیاط و سختگیری انجام دهید. هر کتابی را به کتابخانه خود راه ندهید.) برای خواندن کتاب، راه های زیادی به جز خریدن هست. مثل قرض گرفتن از کتابخانه یا دوست و آشنا.
- خواندن همه کتاب ها یا هر چه بیشتر بهتر : واقعا این فکر از کجا می آید؟ می دانید برای خواند هر کتاب قطور (جنایت و مکافات یا همین جزء از کل) چقدر وقت صرف می شود؟ به فرض این که شما هر در هر ساعت 40 صفحه بخوانید،کتابی مثل جنایت و مکافات با فرض این که 800 صفحه باشد،برای شما 20 ساعت آب می خورد؟ آیا این کتاب برای شما 20 ساعت می ارزد؟ خواندن هر کتاب برای شما هزینه دارد و زمان با ارزش ترین منبع شماست( پول و سلامت چشمهایتان به کنار) که فقط باید برای چیزی که فکر میکنید با ارزش تر از آن است، صرفش کنید. فراموش نکنید هر کتابی ارزش یک بار خواندن را ندارد(نمیدانم این جمله عجیب و غریب را کی اولین بار ابداع کرده که هر کتابی ارزش یک بار خواندن را دارد!). خیلی از کتاب ها ارزش خواندن ندارند چون وقت شما را تلف می کنند. چون به شما و زندگی و افکارتان ارتباطی ندارند. چون تلاش می کنند افکار غلطی را جا بیندازند. شما موظفید که گزینش کنید میان کتاب های موجود.
پیشنهاد: قبل از شروع خواندن یک کتاب درباره آن تحقیق کنید. نویسنده اش کیست؟ درباره چیست و دغدغه اش چیست؟ چه سبک و سیاقی دارد؟همه کتاب ها خوب نیستند و این وظیفه شماست که کتاب خوب را از بد تشخیص دهید.
نکته:اگر تازه شروع به کتاب خواندن کرده اید، ایرادی ندارد که هر چیزی که دم دستتان است بخوانید(باز هم هر چیزی را نه!) ولی این فقط یک مرحله مقدماتی است. به زودی باید ذائقه و دغدغه ها و علایق شخصی خود را در مطالعه پیدا کنید.
- کامل خواندن همه کتاب ها : در این مورد وسواس نداشته باشید که کتابی را که شروع کردید حتما به آخر برسانید. اگر چند صفحه خواندید و متوجه شدید در انتخاب کتاب اشتباه کرده اید،آن را کنار بگذارید. (مگر این که پول خوبی برایش داده باشید که در این صورت از یک کلمه اش هم نباید بگذرید!). خود من این وسواس را دارم و به ندرت کتابی را نیمه کاره رها می کنم. در عوض سعی می کنم در انتخابهایم دقت کافی داشته باشم.
- خواندن همه آثار یک نویسنده :انجام این کار به دو علت می تواند موجه باشد. یکی این که رابطه شما با آن نویسنده چیزی فراتر از علاقه و یک جور رابطه خاص و شخصی باشد. یعنی خود را با آن نویسنده خیلی نزدیک احساس کنید و حرف های او را با زندگی خود و منطبق برافکار و تجربه های خود بدانید و تمام گفته های او را مثل یک راهنما و مرشد دنبال کنید. دلیل دیگر می تواند این باشد که شما قصد نوشتن دارید و با خواندن آثار او می خواهید از سبک و سیاق او الگوبرداری کنید و درس بگیرید.
هر نویسنده آثار بد و خوبی در کنار هم دارد. من درباره خیلی از نویسنده ها فقط شاهکار و بهترین اثرشان را میخوانم. چون وقت کم است و نویسنده زیاد.
- خواندن هر چیزی که مُد شده(مدگرایی در کتاب خواندن): این یکی یک اشتباه فاحش است. مدگرایی رفتاری است که از یک کتابخوان واقعی برنمی آید. کتاب خوان به عنوان انسانی که اهل اندیشه است. مدگرایی و کتاب خواندن با هم به نوعی تضاد دارند.اگر فقط کتاب هایی را بخوانید که مد شده اند. بعد از مدتی تبدیل میشوید به آدمی سلیقه اش دقیقا کپی سلیقه عام است. همیشه سعی کنید سلیقه شخصی را در انتخاب کتاب دخالت دهید. یعنی کتاب هایی را که می خوانید باید ترکیبی باشند که مورد استقبال عمومی قرا گرفته اند و کتاب هایی که کمتر استقبال شده اند ولی شما به یک دلیل شخصی تمایل به خواندن آن دارید.
- نخواندن هر چیزی که مد شده: این هم به اندازه قبلی غلط است.وقتی کتابی مورد استقبال عموم قرار گرفته، حتما دلیلی برای آن وجود دارد. شاید آن کتاب واقعا آن قدر خوب است که توانسته هر نوع سلیقه ای را راضی کند یا این که به یک نیاز عمومی پاسخ دهد. پس همیشه گوشه چشمی به کتاب های مورد پسند عام هم داشته باشید.(راستش خواندن کتاب هایی که هیچ کس حتی نام نویسنده اش را نشنیده است، به آدم حس خاص بودن می دهد. سعی کنید به این حس معتاد نشوید.)
مطلبی دیگر از این انتشارات
چگونه کتابخوانی را به عادت همیشگی تبدیل کنیم؟ چالش کتابخوانی ۹۸ من
مطلبی دیگر از این انتشارات
بُرَنده شفاف/ نگاهی دوباره به مزرعه حیوانات
مطلبی دیگر از این انتشارات
نقد کتاب