کتابی که بهترین زوج را با آهنگ‌های Folk rock تشکیل می‌دهد

کتاب عامه‌پسند

کتاب عامه پسند (Pulp) نوشته‌ی چارلز بوکوفسکی (Charles bukowski) آخرین و به گفته‌ی بسیاری از طرفدارانش بهترین اثر این نویسنده‌ی بزرگ امریکایی است. بوکوفسکی چند ماه پس از نوشتن این کتاب درگذشت.

خلاصه‌ی کتاب عامه پسند

کتاب عامه پسند زندگی كارآگاهی به نام نیکی بلان است و از زبان او داستانهای کتاب روایت می‌شود. اگر بعد از شنیدن عبارت "کاراگاه" در ذهنتان فردی لاغر با سبیل‌های پوآرویی که ذره‌بینی در دست دارد نقش بسته است، همین‌جا متوقف شوید! کارآگاه کتاب عامه پسند مرد میانسال و همیشه مستی است که اکثر پرونده‌هایش با شانس و اقبال حل و فصل می‌شود! بلان در اولین پرونده‌ی خود به سفارش فردی به نام "بانوی مرگ" دنبال شخصی به اسم "سلین" می‌گردد. همزمان با این قضیه چند پرونده‌ی دیگر را نیز پیش می‌برد که از آن‌ها می‌توان به پرونده‌ی خیانت یک زن و شوهر و پیداکردن گنجشک قرمز اشاره کرد. اتفاقات کتاب با زبان طنز تلخ و لحنی کاملا بی‌پروا بیان می‌شود که از خصوصیات نوشتاری بوکفسکی است.

شخصیت چارلز بوکوفسکی

بوکوفسکی همان آدمی است که در نوشته‌هایش می‌خوانید: بد دهن، الکلی، واقع‌گرا نسبت به زندگی و بی‌تفاوت نسبت به آدم‌ها. هرچه هست خود واقعی‌اش را به نمایش می‌گذارد و اهل نقاب‌زدن نیست. نوشته‌های او سبک خاصی دارد که در میان مردم به عنوان "رئالیسم کثیف" معروف شده‌است. بوکوفسکی دیدگاه جالبی درباره‌ی زندگی دارد و شما با خواندن کتا‌‌ب‌هایش (ساندویچ ژامبون‏‏، هالیوود، هزارپیشه، پستخانه، ز‌ن‌ها، عامه‌پسند) به قسمتی از واقعیت زندگی پی می‌برید که شاید تا به امروز به آن فکر نکرده‌اید.

نقد کتاب عامه پسند

کتاب عامه پسند بیا‌‌نگر قبول‌نکردن باید و نبایدهای اخلاقی بوکوفسکی در اواخر عمر است. او در این کتاب اینقدر به سوال‌های هستی‌شناسانه در ذهنش می‌اندیشد و جواب آن‌ها را ساده و راحت با شما در میان می‌گذارد که در پایان کتاب متوجه می‌شوید چه حجمی از جملات قصار به‌دردبخور در ذهنتان جا خوش کرده‌است. بوکوفسکی در حین نوشتن کتاب عامه پسند متوجه بیماری سرطان خون خود می‌شود و همین اتفاق روی دیدگاه نوشتاری کتاب تاثیر به‌سزایی دارد. لحن کتاب عامه پسند مانند بقیه نوشته‌های چارلز بوکوفسکی کاملا صریح و بی‌پروا است و از عباراتی استفاده می‌شود که بهتر است افراد زیر 14 سال آن را مطالعه نکنند. موضوع دیگری که در مورد نوشته‌های بوکفسکی (مانند همین کتاب عامه پسند) وجود دارد این است که اگر به دنبال کتابی انگیزشی-آموزشی هستید بهتر است سراغ کتا‌ب‌های چارلز بوکوفسکی نروید. دیدگاه او در کتاب‌هایش پوچ‌بودن زندگی و بی‌اهمیتی نسبت به مردم است، همانند این جمله از او: «تصمیم گرفتم تا ظهر توی تخت بمانم، شاید تا آن موقع نصف آدم‌های دنیا بمیرند و مجبور باشم فقط نصف دیگرشان را تحمل کنم.»

بهترین ترجمه‌ی کتاب عامه پسند

ترجمه‌های مختلفی از این کتاب موجود است ولی معروف‌ترینشان ترجمه‌ی پیمان خاکسار است که از نشر چشمه منتشر شده‌است.

پیمان خاکسار در مقدمه‌ی کتاب چنین می‌نویسد:

«نام اصلی این کتاب پالپ –pulp– است. پالپ به مجلات بی‌ارزشی گفته می‌شود که معمولا روی کاغذ کاهی چاپ می‌شوند. همچنین به معنای مبتذل یا بازاری هم هست. مثلا ترجمه‌ی درست پالپ فیکشن –به کارگردانی کوئنتین ترنتینو– داستان‌های مبتذل است که سلیقه ایرانی داستان عامه پسندش کرده. من هم به پیروی از همین سلیقه با ملاحظه پالپ را عامه پسند ترجمه کردم.»

گنجشک قرمز در کتاب عامه پسند

مفهوم گنجشک قرمز در این کتاب، همان مفهوم مرگ است.

خود چارلز بوکوفسکی بارها با مرگ دست و پنجه نرم کرد: از خونریزی حاد معده در جوانی تا خودکشی ناموفقش در حدود 40 سالگی و گرفتار سل و سرطان خون شدن در اواخر عمرش. همچنین مفهوم مرگ و معنی‌بخشیدن به زندگی را به‌سادگی می‌تواند در اختیارتان بگذارد.

قسمتی از کتاب عامه پسند

من با استعداد بودم. یعنی هستم. بعضی وقت ها به دست‌هام نگاه می‌کنم و فکر می‌کنم که می‌توانستم پیانیست بزرگی بشوم؛

یا یک چیز دیگر؛ ولی دست هام چه کار کرده‌اند؟ یک جایم را خارانده اند، چک نوشته اند، بند کفش بسته اند. سیفون کشیده اند و غیره. دست‌هایم را حرام کرده ام. همینطور ذهنم را.