کتاب هایی که این چند وقت تموم کردم

کتاب رو تو کتابفروشی به توصیه فروشنده خریدم که خب پشیمونم چون با قیمت خیلی ارزون تر تو طاقچه بود و ارزش خرید نسخه چاپی اونم با صد هزار تومن پول بی زبون رو نداشت.

قصه در مورد یک جوان زیبای پولدار و صاحب منصب اجتماعی و بسیار محبوب و ... انگلیسی است که در روزنامه کار می کنه و به محض رسیدن به عشقش و در آستانه ازدواج مشخص میشه که سرطان داره. قصه روایت برخورد او و اطرافیان با حتمی ترین اتفاق زندگی هر فرده.

این رمان حرفی در زمینه داستان پردازی نداره ، خبری از کشش و تعلیق و قصه و فراز و فرود و ... نیست. اتفاق جالبی نمی افته و صرفا با ۶۰۰ صفحه نظریه پردازی نویسنده رو به رو هستیم که خزعبلاتش رو جایی دیگه نتونسته به خورد مردم بده و تصمیم گرفته که این حرفای دست چندم را در قالب دیالوگ های بسیار زیاد و خسته کننده و طولانی شخصیت ها نچسب کتاب به مردم قالب کنه. بهرحال این روش ،‌ هم برای درآمدزایی خوبه هم برای ترویج سخن های مانده در سینه.

کتاب دیگه رمانی بود که خیلی ازش شنیده بودم. همنوایی شبانه ارکستر چوب ها. داستان ژانر سورئال داره و برای هر مخاطبی شاید خوشایند نباشه. اما پیچیدگی ای در روایت داستان وجود داره که من او را تا حدودی دوست داشتم. داستان پر از نماد و تعلیق و رهایی و شاخه به شاخه شدن در زمان و مکانه که تا حدی سرنخ داستان را از دست خواننده به در می کنه ولی شاید برای بعضی ها خیلی خوشایند باشه.

داستان در مورد تبعیدی ها دور از وطن ساکن یک طبقه آپارتمان در فرانسه است که به بررسی روابط افراد می پردازه. قیمت چاپی کتاب ۲۸ هزار تومن بود که به نظرم در این وضعیت نشر خیلی خوب بود.