در پایگاه دانش دیبوک هر نوع مطالب جذابی در مورد کتاب و مطالعه را جمع آوری کرده ایم. با پایگاه دانش دیبوک در زندگی پیشرفت را حس خواهید کرد.
کتاب جنگجوی عشق: خلاصه داستان + نظرات + معرفی شخصیت ها
کتاب جنگجوی عشق | گلنن دویل ملتن
در این مقاله به موضوعات زیر پرداخته خواهد شد:
- صحبت های گلنن دویل ملتن در مورد کتاب جنگجوی عشق
- نویسنده های معروف دنیا درباره این کتاب نوشته اند
- توضیح کتاب در یک پاراگراف
- بخش هایی از کتاب جنگجوی عشق:
- خلاصه کتاب جنگجوی عشق
صحبت های گلنن دویل ملتن در مورد کتاب جنگجوی عشق
چند سال پیش شوهرم باعث اتفاقاتی در زندگی من شد که من را به سمت زندگی دومم سوق داد، و همین امر سبب شد تا کتاب جنگجوی عشق به دنیا بیاید و انسان های زیادی آن را بخوانند.
کتاب جنگجوی عشق درباره خیانت، رسوایی و رستگاری است. اینکه زنان و مردان با یکدیگر تفاوت هایی دارند که سبب می شود نتوانند یکدیگر را خوب بشناسند. این کتاب مثالی است برای اینکه چگونه می توانیم از بحران های زندگی برای بهتر شدن آن استفاده کنیم؛ و همچنین مادری را به تصویر می کشد که با تحمل درد و رنج فراوان بچه های خود را سرپرستی می کند. در مورد ایمانی که زنان را آزاد می کند یا آنها را متزلزل می سازد، و اینکه چگونه می توانیم لااقل با خودمان صلح کنیم سخن می گوید. این کتاب حول موارد خوب و بدی است که در زندگی همیشه با آن سر و کار داریم و بعضی را از دور یا نزدیک می بینیم و یا حتی تجربه می کنیم. مانند خدا، غذا، شهوت رانی
، مواد مخدر، مهربانی و احساسات عمیق که همه این ها در ارتباطی نزدیک و متضاد با هم هستند.
نویسنده های معروف دنیا درباره این کتاب نوشته اند
در این کتاب معنی انسان بودن – تلاش و دست به گریبان شدن با زندگی و تسلیم نشدن درست هنگامی که مجموعه ای از عشق، شکست، اعتیاد، صدمه خوردن، صمیمیت و مهربانی را با هم در حال تجربه کردن هستیم – را به تصویر می کشد. همه ما می توانیم لااقل با چندین بخش از داستان گلنن همزاد پنداری کنیم و خودمان را در داستان زندگی او تصور کنیم. نوشته شدن این کتاب موهبتی است که زاده شجاعت و خرد نویسنده آن است. ما اگر بخواهیم به خود حقیقیمان بازگردیم به این نوع حقیقت پردازی نیازمندیم.
Brené Brown – برنه براون نویسنده معروف در نیویورک تایمز
کتاب جنگجوی عشق را به خاطر جسارت بالای گلنن و از عمق حقیقت سخن گفتن و قدرت و احساسات عمیقی که در جهان به ندرت در مورد آن صحبت می شود و یا کسی آن را با صدای بلند نمی گوید، تحسین کرده است. داستان او در مورد رستاخیز ازدواجش ( زنی که در جسم او ایجاد می شود و مردی که به ذهن او وارد می شود – با شجاعتی ضالمانه – به یکدیگر اعتماد می کنند، چیزی فراتر از یک حماسه ی الهام بخش است، در واقع دویل به یک جنگجوی عشق تبدیل شده است. این کتاب سبب تغییرات مثبت در زندگی انسان ها می شود، و من بسیار خرسندم که این کتاب وجود دارد.
الیزابت گیلبرت / شماره 1 نویسنده پرفروش ترین نیویورک تایمز از Big Magic
توضیح کتاب در یک پاراگراف
قضاوت راجع به این کتاب سخت است. این کتاب گسترده، درخشان، طنز دار، تکان دهنده، دلهره آور و الهام بخش است. اما مهم تر از همه این ها سؤالی است که در ذهن ما تقویت می شود که همه ما در حین زندگی، ازدواج و خانواده دائما آن را از خود می پرسیم، آیا این زخم جراحت در زندگی من بهبود می یابد؟ آیا می توانم بر این درد غلبه کنم؟ آیا ممکن است چیزی که در زندگی از دست رفته است دوباره بازگردد؟
کتاب جنگجوی عشق نگاهی بزرگ، خیره کننده، هوشمند و صادقانه است که یک زن در زندگی پر فراز و نشیب خود دارد.
بخش هایی از کتاب جنگجوی عشق:
“حق با توست. من درد تو را می بینم و آن را احساس می کنم. ما می توانیم با هم آن را کنترل کنیم، و ما می توانیم از پس کارهای سخت برآییم. زیرا ما جنگجو هستیم.”
زندگی به معنی احساسات و عواطف است. این طیف عاطفی بسیار گسترده است. زندگی ما تحت تاثیر عواملی در حال تغییر است که ما می توانیم سطوح مختلف آن را کنترل کنیم. داستان ملتن از جنگ و جدال های تصویر بدن تا وابستگی های زندگی، نزاع های زناشویی، نشان دهنده این است که هیچ مشکلی به سرعت رفع نمی شود، و هیچ پایان خوشی بوجود نمی آید مگر با جنگیدن سخت با آن مشکلات. جنگجو شدن به معنی انعطاف پذیر بودن، سوار شدن بر موج زندگی، و دوست داشتن خود و کسانی که برایمان مهم هستند است.
این طبیعی است که درد ما را به سمت چیزی ببرد تا آن را کمتر حس کنیم، یا سعی کند به ما بگوید که سزاوار آن درد نیستیم، اما یک جنگو می تواند درد را بپذیرد و آن را مدیریت کند.
“من سعی می کنم به مسأله های بدون پاسخ جواب های روشنی بدهم”.
هنگامی که بحران یا فاجعه ای رخ می دهد، آنچه ما را بیشتر درگیر می کند غیرقابل پیش بینی بودن آن است. در این شرایط هوشیاری و مدیریت می تواند این بحران ها را کنترل کند. ملتن از آسیب های زندگی الهام می گیرد و روشن بینی را به خوانندگانش هدیه می دهد. مانترای او به این صورت است:
?چیزی را که نمی دانی فکر کن که نباید بدانی.
?دانستن به سمت تو می آید.
?مشکلات غربال می شوند.
?اجازه بده مشکلات عبور کنند و چیزهایی که اهمیت دارند بمانند.
?فقط یه کار درستی را انجام بده. اینطوری است که کارها درست میشه. نه اینکه انتظار داشته باشی به سرعت همه چی درست بشه، آرام آرام سعی کن آنها را کنترل کنی و در مسیر زندگی به جریان بیندازی.
خوانندگان از این مانترا در مواجهه با چالش های استفاده می کنند و به راحتی جواب های روشنی برای مشکلاتی که وانمود می شود بدون پاسخ هستند می دهند.
خلاصه کتاب جنگجوی عشق
گلنن دویل ملتن در کتابی که که در سال 2016 و در مورد زندگی خودش است، در مورد اختلالات روحی و مبارزه اعتیاد و الکل در زندگی اش صحبت می کند. او در کتاب در مورد دست و پنجه نرم کردن با مشکلی که در زندگی اش اتفاق افتاد می گوید. اینکه همسرش به او خیانت می کند و او در نهایت بر این مشکل به سختی و به آرامی فائق می آید. ملتن تصمیم گرفت به خاطر زندگی و بچه هایش سعی کند آن را حل کند، و به زندگی اش در کنار همسرش ادامه دهد.
کتاب با توصیف ملتن از روز عروسی اش آغاز می شود. او به این فکر می کند که ازدواج با کریک چگونه از او فرد بهتری می سازد. پس از کودکی پرشوری که داشته و چالش تصویر بدن و اختلالات غذایی اش، ملتن برای تسکین ذهن آشفته خود به الکل روی می آورد. در طول تحصیل در دبیرستان وضعیت روحی او وخیم تر شده تا جایی که او در موسسه روانپزشکی بستری می شود. هنگامی که از این مؤسسه خلاص می شود به دانشگاه می رود اما با همان مشکلات دبیرستان را روبه رو می شود، و برای آرام شدن غم و اندوه خود به الکل روی می آورد. اینجاست که ملتن با همسر آینده خود کریگ ملاقات می کند و پس از اینکه ارتباط با هم او باردار می شود و تصمیم به سقط جنین می گیرد، و این موضوع باعث می شود او عمیق تر در دردهایش فرو رود و بیشتر الکل مصرف کند. والدین او سعی می کنند در زندگی او مداخله کنند و او را تهدید می کنند که اگر زندگی اش را در این مسیر ادامه دهد او را طرد می کنند. زمانی که ملتن برای بار دوم باردار می شود، آن را به عنوان نشانه ای از سوی خداوند تعبیر می کند و فکر می کند که لیاقت مادر بودن را دارد و زمان آن رسیده که هوشیار تر عمل کند.
وقتی ملتن به کریگ می گوید که دوباره باردار است و می خواهد کودک خود رانگه دارد، تصمیم می گیرند که با هم ازدواج کنند و ملتن تلاش می کند سبک زندگی خود را با یک زن خانه دار تطبیق دهد. او با تماشای زنان خانه دار سعی می کند از آنها تقلید کند. اندکی پس از آن، ملتن پسری سالم به دنیا می آورد که نامش را چیس می گذارد. هنگامی که چیس بالغ می شود، او حس می کند شکاف روزافزونی بین او کریگ بوجود آمده است. هر چه تلاش می کند که از طریق صحبت کردن این موضوع را حل کند بی فایده است. ملتن و کریگ دو فرزند دیگر هم دارند، دخترانی به نام امما و تیش. ملتن وظیفه مادری خود را به صورت تمام وقت در خانه انجام می دهد. او از تربیت فرزندان به صورت یک نفره خسته شده است و همچنام میزان اعتراض او به کریگ بیشتر می شود. مکانی را برای انشار پست های خود به صورت آنلاین پیدا می کند که باعث ایجاد احساس همبستگی و تعلق خاطر می شود. به واسطه مهارت های نوشتاری اش مورد تحسین خوانندگان قرار می گیرد.
یک روز، در حالی که با کامپیوتر خانگی خود در حال نوشتن است، متوجه رفتار کریگ می شود. همانجاست که کریگ به خیانت به او اعتراف می کند. ملتن شوکه می شود و به کریگ می گوید که خانه را ترک کند و به تاثیری که طلاق بر فرزندانش می گذارد فکر می کند. خواهرش برای کمک به او در نگه داری بچه ها در غیاب کریگ به خانه آنها می آید در حالی که فکر طلاق از کریگ ملتن را رها نمی کند.
در زمان کریسمس، ملتن تصیم میگیرد که پرونده طلاق را به جریان بیاندازد. او به کریگ می گوید که برای این کار تصمیم خود را گرفته است. ملتن سعی می کند ذهنش را منحرف کند، تا از آن زخمی که کریگ به او وارد کرده رهایی یابد. او پیش یک درمانگر می رود و همچنین ورزش یوگا را انجام می دهد. او متوجه می شود که کل زندگی خود را در تنهایی به سر برده است، و از زندگی جا مانده است.
با گذشت زمان ملتن متوجه می شود باید کریگ را طور دیگری درک می کرده. درمانگر او پیشنهاد می دهد که به کریگ نزدیک شود و با او ارتباط برقرار کند. آنها دوباره رابطه خود را شروع می کنند و سعی می کنند به طور آهسته اوضاع را در دست بگیرند. آنها زندگی خود را دوباره شروع می کنند. و یاد می گیرند که احساسات خود را فراتر از جسم ابراز کنند.
منبع: پایگاه دانش دیبوک
مطلبی دیگر از این انتشارات
مسترکلاس آموزش نویسندگی آر ال استاین⭐
مطلبی دیگر از این انتشارات
کتاب؛ بازاری که چشم دیدنش را نداریم!
مطلبی دیگر از این انتشارات
فرهنگی| یلدا چیکار کنیم؟! اسنپ کیو بازی کنیم!