غیر از ما کسی در این جهان نیست!

گاهی جمله ای در جایی می خوانی یا از کسی می شنوی که گویی پنجره ای-چه عرض کنم- دروازه ای از نور و روشنایی به روی دیده گانت باز می شود. با خود می گویی من قبل از خواندن یا شنیدن این جمله کجا بودم؟ اصلا چیزی هم می دانستم؟ گویی از نو زاده می شوی با تنها اندیشیدن به آن جمله خاص!

اگر موفق شدم کنجکاوی تان را برای شنیدن آن جمله برانگیزم باید بگویم کاملا هوشیار و آگاه باشید تا آمادگی پرواز داشته باشید با شنیدن دو جمله کاملا معمولی در ظاهر. اما اگر نیک ببینید و بیاندیشید همین دو جمله ی به ظاهر ساده می تواند جهانتان را دگرگون کند و از این پس دیگرگونه "باشید" و دیگرگونه "نگاه کنید". در یک فایل صوتی که گوش می دادم به این دو جمله برخوردم در میانه ی فایل ؛

غیر از ما کسی در این جهان نیست... ما تنها با بازتاب های خویش مواجه می شویم!

باور نمی کنید اما دوست دارم تا هرجا که تاب می آورم تنها همین دو جمله را تکرار کنم. تا تمام دنیا را از این حقیقت محض آگاه کنم. آنقدر این دو جمله ی خبری سرشار از حقیقت محض است که حتی لحظه ای به ذره ای از آن هم نمی توان شک کرد. مگر می شود ما با چیزی غیر از بازتاب های خویش مواجه شویم؟ مگر می شود باور کرد حقیقت چیزی غیر از این باشد؟

هر رفتاری که امروز از خود بروز دهم، فردا با بازتاب آن مواجه خواهم شد و ... تمام! حتی علم فیزیک هم همین را می گوید. مگر قوانین نیوتن چیزی غیر از اثبات همین دو جمله است؟ مگر اخلاقیات در تمام طول تاریخ چیزی غیر از این گفته است؟ تمام تلاش تمامی پیام آوران راستین حقیقت نیز اثبات همین حقیقت محض بوده است که چیزی از کسی به غیر از خودت انتظار نداشته باش که فردا با چیزی غیر از بازتاب پندار و گفتار و کردار خودت مواجه نخواهی شد... تمام!

حالا که شروع فصلی نو، سالی نو و قرنی جدید است بیایید به هم قول بدهیم به غیر از خودمان، از کسی انتظار چیزی را نداشته باشیم... از منی که در حال حاضر یک مشاور املاک هستم تا همه ی همروزگارانم... همگی به خودمان قول بدهیم تنها از خودمان انتظار داشته باشیم و در قبال مسائل مان تنها خودمان را مسئول بدانیم... چرا که غیر از ما کسی در این جهان نیست... ما تنها با بازتاب های خویش... مواجه می شویم... تمام!

نگارنده ؛ بزرگمهر کیانی

دانشنامه آندلس
دانشنامه آندلس