امتحانات ترم را چگونه گذرانده اید؟؟

سلام!

الان دقیقا وسط امتحانات کوفتی آخر ترم هستیم
و برنامه ی امتحانی طوری تنظیم شده حداکثر زمان ممکن از دانش‎‌آموز بیچاره به فنا بره :|
حتی ساعت امتحان هم نه صبحه نه ظهره که نهایتا باعث میشه هم صبح رو از دست بدید هم ظهر رو ( مشکل داری؟؟؟ ) .

البته من هم دستم اومده باید چه کار کنم که خیلی هم حوصله‌م سر نره ;)
روزی که آزمون دادیم رو که کاملا به کار های خودم میرسم . روز بعدش هم تقریبا از ظهر شروع میکنم به خوندن که معمولا هم تا اوایل شب تموم میشه ... و خب تا حالا ( که امتحان نهایی هم نیستم ) جواب داده و معدلم 20 بوده .
در نیتجه اگر همه ی این امتحان ها پشت سر هم بود و ملت به جای خرخونی مفید میخوندن یکی دو هفته ای پرونده ی این مسخره بازیا بسته میشد .

از غرغر های من که بگذریم ، میرسیم به بخش جذاب ماجرا :))
یکشنبه ی هفته ی پیش‌رو آزمون ریاضی داریم و امروز پنج شنبه‌ست .
خب با شناختی که از همکلاسی‌هام دارم:
یا دارن تلاشِ بیهوده ای میکنن تا اشتباهاتِ در طول سالشون رو جبران کنن .
یا با خودشون فکر میکنن خیلی گودرتمند هستند و استراحت میکنن ...

اما آیا یاسر هم همینکار رو میکنه؟؟؟ هرگز!!!

نهم های امسال ( که چیزی نمونده بشن دهم ) توی خرداد ماه هم کلاس دارن ( برخلاف ما که بیست‌وهفتم آزمون دادیم و تعطیل شدم . توی این آزمون من با اختلاف بسسسسیار کمی نفر دوم شدم . 4 درصد توی ریاضی و یه جواب آخر اختلافمونه ) .
و دقیقا در همین زمان ، مشاورِ بسیار فهیم ، من و نفر اول رو ( که البته ما با این نفر اولِ کنونی رفاقت هم داریم علاوه بر رقابت ) دعوت کردن که به عنوان یه چیزی مثل مستمع‌ آزاد بشینیم توی کلاس نهم ها :))))
خلاصه هماهنگی ها رو انجام دادیم و امروز - پنجشنبه - وسط امتحانات ترم - از ساعت هشت صبح تا یک و نیم باشگاه بودم و به همراه نهم ها ( این مبحث برای نهم ها هم جدید بود ) نشستیم سر کلاس نجوم کروی :)

البته که این کار سختی های خودش رو هم داره ... چون خب بالاخره نهم ها یک سال جلو تر هستن و پیش‌زمینه هم دارن . اما ما خب تقریبا پیش‌زمینه ی خاصی غیر از مطالعات آزاد خودمون نداریم ...
این مطالعه ی آزاد هم کم بی‌تاثیر نبود!
انصافا غیر از جاهایی که استاد اشاره میکردن به آموخته های قبلی ( که من این پیشنیاز رو نداشتم ) مابقی مبحث رو کامل گرفتم.

در حال حاضر هم برنامه اینه :
1. اون قسمت هایی رو که نهما بلد بودن و من بلد نبودم رو از روی منابع موجود میخونم
2. جزوات مکانیک و اخترفیزیک رو میگیرم و تا جای ممکن خودم رو میرسونم ( میدونم نمیرسم ولی خب نزدیک که میتونم بشم ) .
3. سعی کنم در حد مفاهیم ، حساب دیفرانسیل یادبگیرم که توی مکانیک و اخترفیزیک حداقل بفهمم در مورد چی صحبت میکنن .

خلاصه که اینطوری بود :)
امروز هم وقتی رسیدم خونه بیهوش شدم و به جرئت میگم خواب بعد از کِش اومدن مغز ( به خاطر زیاد بودن حجم اطلاعات دریافتی ) یکی از بهترین لذت های دنیاست ...

روز و روزگارتون خوش :))