کنجکاوم.
آی وانا تنک می!
میخواهم از خودم تشکر کنم
میخواهم از خودم تشکر کنم برای باور داشتن خودم
میخواهم از خودم تشکر کنم برای تمام این سختکوشیها
...
اولین بار که این سخنرانی را شنیدم، مو به تنم سیخ شد. اصلا مهم نیست که این سخنان در چه تاریخی و در چه مراسمی ایراد شدهاند.
مهم این است که... بوووم... بمب اعتماد به نفس و ایمان به خود، در اسنوپ داگ (Snoop Dogg) ترکید و موج این انفجار، تا همین امروز چیزهایی را در مغز من جابهجا کرده است.
اگر دوست دارید، ویدیوی سخنرانی را ببینید.
ظاهرا دهم اسفند، روز «تعریفکردن و تمجیدکردن» است و حالا که بعد از ماهها، به این بهانه [و انگیزههای دیگر] خاک را از تن صفحه ویرگولم میتکانم، میخواهم اسنوپ داگ را الگو قرار داده و از خودم تشکر و قدردانی کنم. قطعا اعضای خانواده، دوستان و اساتید تاثیرگذاری در زندگی من آمده و رفتهاند و در ورز دادن خمیر زندگی من دستی داشتهاند؛ اما چه کسی اثرگذارتر از خود هر شخص میتواند باشد؟
جای شک نیست که راهنماییها، فداکاریها و تجربیات افراد تاثیرگذار زندگی، در واقع جرقههای اولیه حرکت موتور پیشرفت ما را میزنند؛ اما نیروی محرکه اصلی و ناجی همیشگی، خود ما هستیم. همان طور که فروغ میگوید:
از آینه بپرس
نام نجاتدهندهات را
از خودم تشکر و تمجید میکنم برای امید داشتن در روزگاری وهمآلود که به یک کابوس تمامناشدنی میماند، برای به جلو حرکتکردن در دل تاریکی، برای زندگی شریف و درست در جامعهای که شرافتمندانه زیستن در آن بدون تاوان نیست، برای محبتکردن و قدردان بودن، برای فهمیدن ارزش واقعی آغوش پدر، برای یکرنگبودن و صداقت که دوستانی کمنظیر و ناب را به من هدیه داده و در آخر، برای جسارت اشتباهکردن چه از سر جهل و چه از سر ناتوانی که مرا یک قدم به رشد و بزرگشدن نزدیکتر کرده است.
با تمام وجود و احساسم از خودم تشکر میکنم و این قدردانی و نوازش، صرفا یک تملق تعارفی و دم دستی نیست.
تصور میکنم در روزگاری که هر روز زیر بمباران اخبار بد، انتقادات، عصبانیتها و کمحوصلگیهای یکدیگر هستیم، همه ما سزاوریم حتی یک روز در سال هم که شده، با خود خلوت کنیم، از خودمان سپاسگزار باشیم و به خودمان عشق و مهربانی هدیه دهیم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
خواهرزادهی گمنام
مطلبی دیگر از این انتشارات
غُرِشِ سَهمگینِ یک مَعشوق
مطلبی دیگر از این انتشارات
نویسنده جوان؟!