(منواَمثالِمن)instagram.com/hamedqezelsofla
تار نَما
تار نَمای من :
یه روز که خیلی خوشحال بودم از یکی که خیلی دوستِش داشتم، یه پیام طولانی دریافت کردم.
جملههایی که خوندم منُ خیلی متعجب کرد و بعد گرفتار بُهت کرد.
حجم نِفرتی که توی جملاتِش موج میزد فقط منُ به یه جمله رسوند:
برو به دَرَک !
یه روز که خیلی خوشحال بودم از یکی که خیلی دوستِش داشتم یه پیام طولانی دریافت کردم که خیلی حالَمُ بد کرد.
خندههای وحشی، اَشکهای خودسَر و فکرهای تکراری ..
همه ی اون روزِ من بود.
تار نَمای شما چیه ؟!
مطلبی دیگر از این انتشارات
معرفی رمان دختری که ماه را نوشید!
مطلبی دیگر از این انتشارات
من را از یاد بردن آسان است...
مطلبی دیگر از این انتشارات
کتاب پاندای بزرگ و اژدهای کوچک