نوشتن(١)
کاش میتوانستم همچو همسن و سالانم بنویسم و قلمم ملایم و تفکراتم ملموس بود.
قلم شرابِ تلخی است که هر چه عمر بیشتری داشته باشد، دوست داشتنیتر است. هر بار که سرم را به بالین آسمان میبرم و خود را محاط به درخشش فانوس های آسمانی در مییابم، آشفته ذهنم یکپارچه و متراکم میشود، بافت پیدا میکند و همچو رشتهای در دستانم مینشیند. زان رشته تاری میسازم و به نواختن میپردازم، موسیقی تار من این سر و آن سر ندارد، از هر جهت که بدان ورود کنی، در دامش افتادهای. از هر جهت که گوش بسپاری، زان همان جهت فرش قرمزی برایت پهن شده است! من تار ها را مینوازم و تار ها ساختار های سخت و مقاوم وجودت را قلقک میدهد، آنقدر که ساختار هایت بشکند، عقایدت دسخوش تغییر گردد و چون پروانه ای به دور شمع، با تار من مانوس شوی و به گرد آن بگردی. در قلمرو من، این من هستم که قوانین را وضع میکنم، این من هستم که میگویم خورشید به گرد زمین بگردد یا که زمین به گرد خورشید! این من هستم که به شخصیت های قلمم وجود میبخشم و بواسطه همین، این من هستم که بر اینجا فرمانروایی میکنم. قلمرو من مایه نشاط است؛ من خواننده را سوار بر بالونی میکنم که اوج بگیرد و ابر های سفید زیر پایش، او را از واقعیت براند. من لغات را توسعه میدهم، با آن ها بازی میکنم، آن ها به مانند خمیری در دست شاطر میمانند؛ همانقدر منعطف و قالب پذیر. نوشتن؛ ابزار ابراز است و من ابراز میکنم، ابراز میکنم هر آنچه را که میخواهم، حتی به دروغ! قلم من با همسن و سالانم قابل قیاس نیست، آن ها واهی مینویسند، چرندیاتی که حتی خودشان به آن اعتقاد ندارند. آن ها مینویسند که خوانده شود؛ من مینویسم که بماند به یادگار. نوشتن، ردیف کردن کلمات زیبا و دلفریب پشت سر هم نیست، نوشتن، بایستی از دل به قلم سرازیر شود و در عین حال زیبا و شیوا باشد. آثارم، بازتابی از من هستند؛ از بردیا و امیالش گرفته تا کیستی و شاید و ناچاری و طنازی های دوره تابستانه. در همه آثارم تنها یک وجه اشتراک هست؛ وصف کردن، آنگونه که باید.
من بردیا را آنگونه که باید وصف کردم، احساس دلشوره و بیپناهیِ در پس خواندن ناچاری را آنگونه که باید به رشته تحریر در آوردم و دوره تابستانه را آنگونه نوشتم که لبخند را بر لبان خواننده هدیه داده باشم و نوشتن را طوری نوشتم که خود را بستایم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
دوستان دانشگاهی!
مطلبی دیگر از این انتشارات
ضد آفتاب
مطلبی دیگر از این انتشارات
سگ بودن چگونه است