هرگز عاشق کارت نباش، تا موفق شوی!

شاید فکر کنید اشتباه خوانده اید، اما کاملا درست است. برای شروع اصلا نباید عاشق کاری باشید، وگرنه هیوقت شروع نمی کنید. در ملاقات هایم با خیلی از افراد متوجه مهارت هایی می شوم. وقتی می پرسم چرا شروع نمی کنی؟ این مهارت را خیلی ها نیاز دارند، می گوید از این قسمتش خوشم نمی آید. صادقانه بگویم، شما هیچ گاه شروع نمی کنید.

علاقه ی صد در صدی وجود ندارد!

در شروع یک کسب و کار، وقتی به عنوان یک مدیر کسب و کار آماده به کار می شوید، هیچ کاری وجود ندارد که صد در صد به آن علاقه داشته باشید. برای مثال، من به عنوان مدیر کاروو وِبز، اصلا از حسابداری خوشم نمی آید، از استخدام کردن نیز متنفرم. اما مجبورم انجام دهم. مخصوصا در روزهای ابتدایی که کارمندی نداشتم. چنین چیزی وجود ندارد که شما به همه ی ستون های یک کسب و کار علافه داشته باشید. اما خب پس اگر عشق نباشد، میتوان ادامه داد؟

اگر عاشق کارت نباشی، چطور ادامه بدی؟

درواقع شما باید، عاشق نتیجه ی کارتان باشید. نتیجه ی آن مهارتی که داری چیست؟ اگر نتیجه ای ندارد و یا علاقه ای به آن نداری، اصلا شروعش نکن. برای مثال، من عاشق نتیجه ی کارم هستم. وقتی طراحی سایت انجام می شود و بعد با هنر سئو، در نتایج گوگل پدیدار می شود، حس لذت بخشی دارم. چون نتیجه ی آن می شود افزایش درآمد شخص دیگری و یا حتی نجات یک مجموعه از ورشکستگی! پس در طول کسب و کار، حسابداری انجام می دهم، سیستم خود را با دقت می چینم و تمام کارهای زجر آور مدیریت یک کسب و کار را انجام می دهم. شما عاشق محصول و نتیجه ی کارتان هستید؟

این نوشته، برگرفته ایست از کتاب " دیوانگان ثروت ساز در قطار کارآفرینی" اثر " دارن هاردی" . برداشت خودم از قسمتی از کتاب را در این جا آورده ام.

نتیجه گیری:

اگر فقط علاقه به قسمتی از کار دارید و چون از قسمتی از آن خوشتان نمی آید، شروع نمی کنید، بهتر است کارمند شوید. روزی که بسیار خسته و کلافه از حساب های دفتر بودم، با خودم گفتم، اگر خوشت نمی آید برو و در شرکتی به عنوان کارمند سئو، استخدام شو! اینجوری هر روز همان کاری را انجام می دهی که علاقه داری!