مهندس سخت افزاری که آهنگسازی میکنه و عاشق ادبیاته :) وبگاه شخصی : haghiri75.com
ورود دولت به جامعه نرمافزار آزاد - نظرات من
مدتی میشه که زمزمههایی از برنامههای دولت برای استفاده از نرمافزار آزاد به گوش میرسه. البته در اصل من از اواخر ۹۷ این قضیه رو شنیدم و الان که در چهارماه آخر ۹۸ هستیم، باز بحثش داغ شده.
نرمافزار آزاد، نقطه مقابلی برای نرمافزار انحصاری به شمار میاد، شاید بزرگترین مزیتش (و البته تنها مزیتش!) اینه که قابلیت «شخصیسازی» داره، اون هم بدون گرفتاریهای قانونی. یه نمونه بارزش، من اوبونتو دانلود میکنم، اون رو تغییر میدم و با برند خودم منتشرش میکنم. نه از نظر قانونی و نه حتی از نظر اخلاقی، اشتباهی مرتکب نشدم بلکه حتی از دید نرم افزار آزاد، به این کار هم تشویق شدم (بگذریم که در بعضی موارد، ممکنه چنین کاری صرفا و صرفا اتلاف وقت باشه که بحث این پست نیست).
حالا ببینیم که اینجا دولت چه کارهایی میتونه (و به نظرم ملزمه) بکنه ...

پروژههای دولتی
اولین چیزی که در این موضوع مطرح میشه، پروژه های دولتی هستند. به نظرم «اجبار» دستگاههای دولتی که نرمافزار تولید میکنند به انتشار سورس کد با پروانههای آزاد (انتخاب پروانه بر عهده خود سازمان) و انتشار دقیق ردیف بودجه، میتونه یکی از مزایای وجود طرحهای راهبردی نرمافزار آزاد از سمت دستگاههای دولتی و خود دولت باشه.
حمایت مادی و معنوی شفاف از تمام پروژههای آزاد
من یادمه از زمانی که دوم دبیرستان بودم، مدام در مورد پروژههای مختلف قول بودجه گرفتم. از مدیر مدرسه بگیرید، برید تا آموزش پرورش و فرمانداری هرمزگان تا الان که سازمانها دارند بزرگتر میشن. اما تا به حال، یک ریال هم نتونستم بودجه بگیرم. به نظرم اگر قراره تز «حمایت» داده شه، حمایت از «همه» صورت بگیره و نه یک عده خاص، ضمن این که این حمایتها شفاف باشن.
شفافیت یعنی چی؟ یعنی هم دولت و هم سازمانی که پروژه رو انجام میده، بیان اعلام کنن چقدر دادن و گرفتن و چقدر خرج کردن و چقدر مازاد یا چقدر کسری دارند. گفتن این چیزها، باعث میشه که مردم هم بهتر بتونن هم به پروژهها، هم به دولت اعتماد کنند!
دور شدن از انحصار و ملیسازی
سالیان ساله که ما داریم میبینیم یکی پیدا میشه یک توزیع لینوکس میسازه و میگه این «سیستم عامل ملی» ماست (و دروغ چرا، خود من هم جزئی از این جریان بودم). نرمافزار آزاد، بیشتر از مرزها رو میبینه. به «بومیسازی» (ارائه ترجمه درست، ارائه زیرساخت مناسب با یک منطقه، ارائه نرمافزاری که مردم منطقه میتونن به خوبی ازش استفاده کنن و ... ) اهمیت بسیاری میده اما «ملیسازی» در فرهنگ نرمافزار آزاد، تا حد زیادی شکل انحصاری به خودش میگیره.
ضمن این که احتمالا همه با پروژههای ملی آشناییم، چقدر صدا میکنند و چقدر بودجه سرشون هدر میره و آخرش هم خروجی نمیبینیم. سیستم عامل ملی (که اصلا نفهمیدیم چی شد! مستقله؟ توزیع لینوکسه؟ از کد BSD استفاده کردند و ...)، پیامرسان ملی (که یدونه دو تا هم نبود، ماشالله هرکی از راه رسید سورس کد گرفت کامپایل کرد شد پیامرسان!) و این اواخر هم بحث اندروید ملی! داغ شده.
اگر دولت واقعا قصد استفاده و حمایت داره، به نظرم باید جلوی این رفتار رو بگیره. این، چیزی جز سودجویی نیست.
آموزش درست
و اما مهمترین نکته، آموزش درست قضیه به دیگرانه! یعنی چه؟ آموزش نرمافزار آزاد صرفا آموزش کار کردن با لینوکس نیست. آموزش فلسفه این قضیهست. این که اصلا چرا چنین چیزی داریم و چرا اصلا سراغش رفتیم و چرا باید سراغش بریم.
بعد از این هم باید زیرساخت آماده شه و آموزشهای فنی داده شن. بسیاری از ادارات هنوز از نسخههای شدیدا قدیمی ویندوز استفاده میکنن (تجربه کار خودم در گروه مپنا این بود که به جز بخش IT بقیه همه ویندوز سون داشتن که خب میدونیم مدتیه که آپدیت دریافت نمیکنه). آموزش فنی هم هزینه چندانی نداره، اگر به کاردانش سپرده شه.
من هرچی که در نظرم بود رو بیان کردم. نظر شما چیه؟ ممنون میشم اگر حرفی نظری چیزی دارید، در بخش نظرات بگید :)
مطلبی دیگر در همین موضوع
معضل استخدام نکردن برنامه نویس تازه کار
مطلبی دیگر در همین موضوع
آموزش کتابخانه pandas در پایتون 1
افزایش بازدید بر اساس علاقهمندیهای شما
درس خواندن خوب است یا نه؟ راز موفقیت و ثروت فراتر از دانشگاه رفتن