در سوگ قطع درختان دانشگاه
ایستگاه پل مدیریت پیاده می شود، پس از طی مسیر سربالایی نسبتا طولانی نفس زنان به میدان کوچکی میرسد که به میدان ده ونک معروف است. آن سمتش، مسیر عابر باریکی است که درختان چنار تنومند با برگ هایشان، آن را برای گذر رهروان مسقف کرده اند. در شهری که هر روز سایه ی تیره بتن ها از قامت سبز پوشان بلند و بلندتر میشود، دیدن چنین منظره ای در میانه شهر بیشتر شبیه خیال است تا واقعیت!
گذر سبز را در پیش میگیرد. خنکای سایه و نسیمی که از آن سوی نرده های فلزی از سمت زمین چمن دانشگاه میوزد، اضطراب به موقع نرسیدن به کلاس، کلافگی ترافیک، نفس هایی که از آلودگی هوا به شماره افتاده و خستگی فشرده شدن های بی وقفه در بی ار تی (BRT) را برای لحظه ای کوتاه از خاطرش می برد. هوایش چنان تازه است که به جان بی رمق او، امید تازه ای می بخشد. آری هنوز میتوان به برکت این سبز قامتان نفس کشید.
عزمش را جزم میکند و محکمتر قدم برمیدارد. به سر در ورودی دانشگاه میرسد، نامش با نام حضرت زهرا(س) متبرک است. در فاصله ی کمی از سر در دانشگاه، در سمت چپ، زمین چمنی است با درختان کهنسال. مشاهده این محوطه سبز در دانشگاه این موضوع را یادآوری میکند که درگذشته ای نه چندان دور زمین های این مکان، باغ هایی بزرگ از درختان سترگ بوده است که بعدها توسط فردی فرهیخته و سیاس،حسن مستوفی ملقب به مستوفیالممالک، وقف آموزش عالی دختران این مرز و بوم شده است.
در خاطرات دوران دانشجویی اش و حال و هوای آن روز ها سیر میکند که شنیدن خبر قطع 15 اصله درخت کهنسال دانشگاه، همچون تبری برنده بر تنه افکارش فرود می آيد. در صحت و سقم این خبر تردید میکند. خب مگر میشود دانشگاه که خود را متولی پرورش اندیشمندان و متخصصان تاثیرگذار میداند، دست به چنین اقدامی بزند! میراث طبیعی که در چندین دهه با تلاش فراوان، آگاهی و تجربه گذشتگانمان در هر شرایطی تا به امروز برپامانده، ناگهان توسط نهادی که داعیه دار مبارزه با جهل و گسترش اقدام های نوآورانه است ، قطع میشود!
نهادی که تاکنون نتوانسته در حفاظت درختان کهنسال که بخشی از هویت و تاریخش بوده است، اقدام علمی و نوآور (همچون ساخت ساختمان های سازگار با محیط زیست و فناوری های نوین فضای سبز) داشته باشد، چگونه میتواند پرچم دار دانشگاه نسل جدید باشد!
عجیب است اما بهتر است در پایان به این نکته اشاره شود که این اقدام در زمانی به مرحله انجام رسید که دانشگاه در تعطیلات رسمی تابستانه خود به سر می برد. زمانی که کارمندان، دانشجویان و اساتید در زمان فراغت خود بودند و در محل دانشگاه حضور نداشتند. این مهم بیانگر این امر است که در تصمیمات یک نهاد آموزشی _ پژوهشی، اساتید، دانشیاران، مربیان، دانشجویان و حتی کارمندان اداری نقش کمرنگی دارند.
این رویداد آنچنان دور از انتظار بود که صدای شورای شهر تهران را بلند کرد؛ چرا که این اقدام نه توسط یک کارفرما خاطی بخش خصوصی بلکه توسط یک نهاد ارزشی و دولتی به سرانجام رسید.
به امید روزی که نهال سرو قامتان مرهمی بر زخم بریده ریشه هایمان باشد.
نوشته : دانش آموخته دانشگاه الزهرا (س)
مرداد 1401
مطلبی دیگر از این انتشارات
رقص آشنا
مطلبی دیگر از این انتشارات
نگهبانان جنگلهای روی آب
بر اساس علایق شما
نامه ی صد و هفده ( منه نگران )