آیا قرآن کاملاً ˺از تحریف˹ حفظ شده؟ | مارَین فان پوتِن

⚠️ تخصصي در موضوعِ این نوشته ندارم. پذیرایِ نقدهایِ شما بزرگواران و یادگیریِ بیش‌تر هستم.

از من بسیار می‌پرسند که «آیا قرآن کاملاً ˺از تحریف˹ حفظ شده؟». هیچ‌گاه نمی‌دانم چگونه به این پرسش پاسخ دهم یا چرا برخي گمان می‌کنند باید از من این سوال را بپرسند. روشن است که این سوالي‌ست در قلمروِ ایمان، نه چیزي که بتوان به صورتِ حقیقتي محض دانست. هر چند عاقلانه‌تر بود چیز‌ي ننویسم با این حال رشته‌توییتي کوتاه می‌زنم.

شاید تعجب کنید که بدانید تحریف‌نشدنِ قرآن نه در حوزهٔ کاریِ من مطرح می‌شود نه موضوعِ بحثِ همایش‌هایِ قرآنی است. وقتی سخن از تاریخِ قرآن باشد، بحثِ «تحریف‌نشدن» کاملاً بی‌ربط است.

می‌توان دربارهٔ تاریخ و نقلِ متنِ قرآن بسیار سخن گفت (گاهي با قطعیتِ زیاد). اما گفتنِ این‌که قرآنِ امروزی هجا-به-هجا و دقیقاً همان‌گونه است که پیامبر بر لب جاری کرده ناشدنی‌ست. افزون بر این، هیچگاه برایم روشن نیست که مقصود از این «تحریف‌نشدن» چیست، به‌وضوح مردم فهمِ گوناگون و گسترده‌اي از معنایِ این عبارت دارند؛ برخي به «تحریف‌نشده»ی خالی رضایت می‌دهند در حالي که دسته‌اي بر «کاملاً تحریف‌نشده» پا می‌فشارند؛ با این اوصاف بازهم برایم روشن نیست هر یک از این دو حالت چه چیزهایِ دیگري در پی دارند.

متنِ معیارِ صامتانهٔ قرآن، یعنی نسخهٔ عثمان، فوق‌العاده پایدار است. چرا که از زمانِ رسمی‌سازی‌اش تقریباً دست‌خوشِ هیچ تغییري نشده. این رسمی‌سازی نزدیک به همان تاریخِ سنتی و در زمانِ خلافتِ عثمان رخ داده؛ با اندک تغییراتي در املا.

با وجودِ پایداری، دانستنِ برخي چیزها دربارهٔ مصحفِ اصلیِ عثمان ناشدني است. برایِ نمونه آیا املایِ عبارتِ miʾatayn (یعنی عددِ ۲۰۰) در سورهٔ انفال:۶۵ «مایتین» است یا «میتین»؟ در کهن‌ترین دست‌نویس‌هایِ موجود هر دو املا وجود دارند. دشوار است بگوییم کدام یک ارجح است. آیا همچنان به این هم «تحریف‌نشدن» می‌گویند؟ نمی‌دانم.

بسیاري این‌طور استدلال می‌کنند که نسخهٔ عثمان کم‌اهمیت است، هر چه باشد نسخهٔ عثمان قرائتِ قرآن که نیست. اما با توجه به دقتِ رونوشت‌اش، به نظر می‌رسد ˺دستِ‌کم˹ مسلمانانِ نخستین آن را کم‌اهمیت نمی‌دانسته-اند، البته که می‌توان با آن‌ها مخالفت کرد.

وقتی به قرائتِ قرآن می‌نگریم با پیچیدگی‌هایِ بیش‌تري روبه‌رو می‌شویم. همهٔ قرائاتِ قرآن که امروز در دست داریم از نسخهٔ عثمان پیروی می‌کنند اما به نظر نسخهٔ عثمان مربوط به بیش از یک دهه پس از درگذشتِ پیامبر است. با این اوصاف آیا بازتابي یقینی از قرآنِ پیامبر حساب می‌شود؟

بازنگاشتهٔ * صَنعا قرآني دیگر را نشان می‌دهد، قرآني جُدا از مصحفِ عثمان. روایاتِ مربوط به مصاحفِ صحابه نیز بازتاب‌دهندهٔ قرآن‌هایِ دیگر هستند. از دیدگاهِ برون‌دینی دلیلي ندارد که بگوییم مصحفِ عثمان از هر نظر درست‌تر از دیگران است.

اتخاذِ روشي فراگیر و گفتنِ این‌که «همهٔ این‌ها قرآن اند اما اجماعِ امّت آرام-آرام بر مصحفِ عثمان قرار گرفت» هم پرسشي به ذهن می‌آورد: حالا «تحریف‌نشده» چه معنایي دارد؟ به‌وضوح امروز دیگر همهٔ ریخت‌هایِ قرآن کاربرد ندارد.

وقتي به سنت‌هایِ قرائت رو می‌کنیم و به دو قرائتِ ناهمساز برمی‌خوریم، این پرسش مطرح می‌شود: کدام یک اصلی است؟ البته که پاسخ می‌تواند «هر دو» باشد، اما همیشهٔ خدا راهِ درستي برایِ داوری در این‌باره وجود ندارد.

قاریان توافقِ بسیار زیادي بر متن قرآن دارند، حتّا در مواردِ خیلی‌گنگ. در سورهٔ یاسین، عبارتِ «ٮس» را همه‌جا «یس» می‌دانند. در حالي که می‌تواند «بس، تش، ثس، نس، یش، بش، تش، ثش، نش» هم خوانده شود. با این‌که هیچ‌کس حتّا معنیِ این عبارت را هم نمی‌داند اما اجماعِ چشمگیري بر شیوهٔ خواندنش وجود دارد.

آیا اجماعِ ۱۰ قاریِ مشهور بر چیزي یعنی لزوماً پیامبر هم آن را همان‌گونه بر زبان می‌آورده؟ نه؛ در تاریخ بسیار پیش آمده که مردم بر چیزي اتفاقِ نظر داشته-اند که بنا به شواهد اصلاً رخ نداده است؛ برایِ یقین داشتن بایستی ایمان داشت.

این یعنی هیچ تصوري از قرآني که پیامبر می‌خوانده نداریم؟ نه‌خیر، احتمالاً ایدهٔ خیلی خوبي هم داریم؛ این حقیقت که انواعِ مصاحف (عثمان، صنعا و صحابه) هنوز به هم نزدیک-اند یکي از نشانه‌هایِ آن است.

اصلاً بیایید فرض بگیریم که متنِ قرآن کاملاً مصون از تحریف بوده و همهٔ هجاها را یک-به-یک همان‌طور که پیامبر آموزش داده در دست داریم؛ این موضوع همچنان در درستی و نادرستیِ قرآن بی‌اثر است. رمانِ هری پاتر به خوبی (اگر نگوییم کاملاً) از تحریف مصون است و این در درستی‌اش اثری ندارد.

بارت اِرمَن (Bart Ehrman، پژوهشگرِ برجستهٔ مسیحیت) نیز هنگامِ بحث دربارهٔ قطعهٔ قرآنیِ بیرمنگام با مثال‌هایي قدري فتنه‌انگیزتر از هری پاتر به این موضوع اشاره کرد. مهم نیست چه متني انتخاب کنیم، این نکته در هر حال پا-بر-جاست. (نوشتهٔ بارت ارمن دربارهٔ قطعهٔ بیرمنگام)

قطعهٔ قرآنیِ دانشگاهِ بیرمنگام - از کهن‌ترین دست‌نویس‌هایِ قرآنی
قطعهٔ قرآنیِ دانشگاهِ بیرمنگام - از کهن‌ترین دست‌نویس‌هایِ قرآنی

یک تفاوتِ اسلام با مسیحیت این است که خودِ تحریف‌نشدنِ کُراسه (scripture) تحققِ آن است. از قرآن این طور فهمیده می‌شود که خدا به حفظِ قرآن از تحریف یاری می‌رساند (حِجر:۹). از آن‌جا که خدا کامل است، قرآن هم باید کاملاً از تحریف مصون باشد. برایِ بسیاري از مردم این معجزهٔ اصلیِ قرآن است. اما همان‌طور که نمی‌شود ادعایِ بی‌شمار دینِ دیگر دربارهٔ معجزه را اثبات کرد، این را هم نمی‌توان اثبات کرد. معنایش این نیست که قرآن نادرست است، فقط معنایش این است که من نمی‌توانم به شما بگویم قرآن تحریف‌شده یا نه.

امیدوارم این نوشته همه‌چیز را روشن کرده باشد.



✍? نویسنده: مَرَین فان پوتِن Marijn van Putten

? تاریخِ انتشارِ رشته‌توییتِ انگلیسی: ۱۶ جون ۲۰۲۱ [لینکِ رشته‌توییت]


? ویرایش‌هایِ ترجمه:

  • یکم
  • دوم - سه‌شنبه - ۲۵ آبان ۱۴۰۰ - چند ویرایشِ ادبی و زبانی. با تشکر از کاربرانِ محترمِ توییتر ایلیاتی (@Nomad_subject) و Μανουήλ (@Ct4Zp)

*بازنگاشته را برابرِ واژهٔ palimpsest نهاده-ام.

منابعِ ترجمه:

  • نقل قرائات قرآن، شادی حکمت ناصر، ترجمهٔ الهه شاه‌پسند و ولی عبدی
  • فرهنگ علوم انسانی، داریوش آشوری
  • فرهنگِ برخطِ آبادیس