بهامیدِ ظهور مولایمان که صد البته نزدیک است ان شاالله .
برجام، ایران و آمریکا؛ در نهایت چه می شود ۲
برجام، ايران و آمريکا؛ در نهايت چه مي شود
قسمت دوم
در زمينه سياست خارجي نيز بايد گفت بايدن فردي تربيت شده در ساختار سياسي سنتي آمريکاست و قدرت هاي نظامي و اقتصادي شرقي را خطر درجه اول براي کشورش مي داند و بدين دليل سعي دارد پرونده ساير چالش ها را به نوعي با موفقيت ببندد و با خيال راحت به سمت چين و روسيه شيفت کند .
فلذا نگارنده معتقد است ايالات متحده در دوره جديد به هيچ وجه وارد فاز افزايش تنش و تهديد با ايران نخواهد شد و مقابله با رقيب بزرگتر ( چين ) را ارجح بر تلاش براي کنترل رقيب کوچکتر مي داند.
بايدن نيک مي داند در دوره اي که آمريکا 7 تريليون دلار در خاورميانه مصرف نمود ، غول شرقي آرام آرام در طي همکاري با غرب توانست تکنولوژي را دريافت نمايد و با استفاده نيروي کار ارزان ، انضباط آهنين و مديريت موفق به رقيبي جدي براي صنعت غرب بدل شود .
بنابراين بعيد است که اشتباه اسلاف خويش را مرتکب گردد و توان نظامي و اقتصادي کشورش را در اين منطقه درگير و نتيجتاً فرسايش دهد.
پس سعي خواهد کرد به هر شکل ممکن با ايران به تفاهمي پايدار دست يابد لکن در اين خصوص موانع مهمي نيز وجود دارد ؛ ابتدا امنيت متحد استراتژيک آمريکا در کرانه مديترانه يعني اسرائيل مدنظر است که به شدت با لغو تحريم هاي ايران مخالفت مي کند و لابي قدرتمند آن نيز در کنگره و سنا فعالند تا اجازه ندهند جمهوري اسلامي به منابع مالي خود دسترسي پيدا کند.
بازيگران دومي که با لغو تحريم ها مخالفند اعراب حاشيه خليج فارسند که دلارهاي آنان از جمله پايه هاي ثبات اقتصاد و رونق صنايع امريکاست.
البته تفکر حاکم بر دولت فعلي آمريکا نيز دست کمي از آنان ندارد و قصد ندارد تحريم ها را به گونه اي لغو کند که تاثير قابل توجهي بر اقتصاد ايران بگذارد.
بنابراين به باور راقم اين وجيزه آمريکا در برابر ايران با 2 گزينه روبروست ؛ اول اين که به فشارهايش ادامه دهد تا به زعم خود ايران را پاي ميز مذاکره بياورد . اما تجربه ثابت کرده چنين رويه اي ديگر نتيجه مورد نظر را در پي نخواهد داشت و موجبات حرکت بيشتر ايران به سمت شرق و چين خواهد شد و همچنين برنامه هسته اي ايران را شتاب مي دهد؛ رخدادي که غرب به هيچ عنوان نمي تواند آن را بپذيرد.
گزينه دوم نيز اينست که تحريم ها را لغو کند تا اولا ايران به برجام بازگردد و برنامه هسته اي او فريز گردد و زمينه را براي روي کار آوردن نيروهاي متمايل به بهبود رابطه با غرب در انتخابات رياست جمهوري 1400 فراهم کند.
پالس هاي اخير دوطرف از جمله توافق دولت روحاني با آژانس بين المللي انرژي اتمي و عقب نشيني غرب از صدور قطعنامه در شوراي حکام همان نهاد ، نشان دهنده تمايل به حل مسئله از طريق ديپلماتيک است که اما بايد ديد آيا در نهايت طرفهاي غربي مي توانند امتيازات مدنظر ايران را بپردازند؟
3 ماه زمان بيشتر باقي نمانده است و بدون ترديد تعامل ايالات متحده با اصولگرايان انقلابي به مراتب براي آمريکا سخت تر خواهد بود.
قسمت اول
عليرضا تقوي نيا
مطلبی دیگر از این انتشارات
همتی در گذشته : اف.ای.تی.اف تاثیری در بازار ارز و روابط تجاری ما ندارد
مطلبی دیگر از این انتشارات
آقای ظریف به کجا چنین شتابان؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
تورم در فروردین ۱۴۰۰