نظرسنجی کن!

درسته که شکست خوبه! شکست پیروزیه و از اینجور حرف ها...
اما یادتون باشه یه آدم عمر محدودی داره و تعداد شکسته های انگشت شماری رو میتونه تجربه کنه.
مهمه که شکست هامون هدف مند باشه. منظورم این نیست که برای شکست هامون برنامه ریزی داشته باشیم. شاید منظورم بهم پیوستگی مسیریه که داری تجربه می کنی...

من حمید مهاجرانی هستم هم بنیانگذار و مدیر مشورک. استارتاپی که شکست خورده و من در این پادکست، تجربیاتم در مورد این شکست رو برای شما روایت می کنم.

نظرسنجی کن!
نظرسنجی کن!


در این قسمت می خواهم از نظرسنجی از مشتری با شما صحبت کنم و تجربه هایم رو با شما به اشتراک بگذارم. وقتی یک ایده ی خوب به ذهنت رسید باید راجع به اون با بقیه صحبت کنی.
اما چطور باید این کار رو انجام بدی تا واقعیت رو بفهمی؟!

ابتدا در مورد اینکه چرا باید نظرسنجی صورت بگیرد و اگه بد صورت بگیرد چه فاجعه ای بوجود می آید.
بعد از اون در مورد نحوه طراحی نظرسنجی و انتشار اون خواهم گفت.

اگه دوست دارید این تجربیات را بشنوید می تونید پادکست را از یکی از پلتفرم های زیر گوش کنید.

شنوتو

کست باکس (CastBox)

گوگل پادکست

اپل پادکست

تهران پادکست

سعی می کنم به مرور زمان متن پیاده سازی شده پادکست را در این جا منتشر کنم.

قسمت سوم پادکست مشورکست

سلام به قسمت دوم مشورکست خوش‌آمدید. چون از در اینجا ما درباره شکست صحبت می‌کنیم و خب شاید از جهاتی بار روانی مثبتی برای افراد، به‌خصوص آن دسته از افرادی که در آستانه راه‌اندازی یک کسب‌وکارند، نداشته باشد، توصیه‌ای که برای شما دارم:
در مسیری که در مسیری که پیش رو دارید، حتماً از منابع نشاط ­آور و امیدبخش استفاده کنید تا انرژی لازم برای پیشبرد و پیشرفت کسب‌وکارتان را کسب کنید. تا می‌توانید خودتان را سرگرم کنید و بدانید آن روزی که امیدتان را از دست بدهید آن روز، روز شکست استارت­اپ شماست.

قسمت قبل راجع به ایده صحبت کردیم و در این قسمت می‌خواهیم راجع به‌راستی آزمایی ایده‌مان توسط مشتری صحبت کنیم.
اگر یادتان باشد گفتیم که یک ایده خوب باید بتواند مشکلی را از مشتری‌مان برطرف کند. حالا چگونه می‌توان این را فهمید؟ با تست، از صحبت با مشتری. با نظرسنجی.

تست مامان

خیلی از ما این جمله را شنیده‌ایم که باید با مشتری صحبت کنیم. این توصیه خودش حرف بدی نیست، اما واقعیت این است که درنهایت به درد ما نمی‌خورد. مثل این است که یک بچه باحال مدرسه، رفیق درسخوان خودش را نصیحت کند که کمی باحال باشد. این حرف که به درد نمی‌خورد. بچه درس‌خوان می‌داند که باید باحال باشد. مشکل اینجا است که کسی وجود ندارد که به او بگوید چگونه باید باحال باشد.
این جملات قسمت‌هایی از کتاب تست مامان بود. این کتاب ابزار صحبت کردن با مشتری و جهت دادن به گفتگوهایتان را یاد می‌دهد. حرف‌های کلی این کتاب این است که چگونه باید با مشتری صحبت کرد که حتی اگر آن مشتری مادر شما باشد، بتوانید به جواب‌های واقعی و درست برسید. چون می‌دانید که مادرها واقعیت را نسبت به کسب‌وکار فرزندانشان را نمی‌گویند.

پرسشنامه

اجازه بدید از تجربه‌ی خودم در مشورک با شما صحبت کنم. محصول ما یک سیستم آموزشی بود که قرار بود مشکلات، چالش‌ها و نگرانی والدین نسبت به فرزندان را برطرف کند. ما از همان روز اول یک پرسشنامه طراحی کردیم و آن را بین ۱۰۰ پدر و مادر توزیع کردیم.

ما برای اینکه آمار جامعه‌ای را داشته باشیم یک سری از پرسشنامه‌ها را بین پدر و مادرهایی که برای کارهای اداری به بانک آمده بودند و یک‌ سری پدر و مادرهایی که بچه‌هایشان را برای تفریح به پارک آورده بودند توزیع کردیم.
فارغ از آنکه سؤال‌های ما چه بود، این اولین اشتباهی بود که مرتکب شدیم و شاید تصمیم درستی نبود.

محصول ما قرار بود در نهایت در وب یا موبایل ارائه شود و بهتر بود که نظرسنجی‌هایمان را به‌صورت آنلاین ارائه می‌دادیم. این‌گونه نظرسنجی را کسانی پر می‌کردند که به‌صورت بالقوه مشتریان ما بودند یعنی مثلاً پدر و مادرهایی که از تلفن همراه هوشمند استفاده می‌کنند. اما این نکته مثبتی هم برای ما داشت:
ما به‌صورت مستقیم با مشتریانمان که همان والدین بودند، حول مسئله یا مشکلاتشان، به‌صورت مفصل صحبت کنیم.

نتایج نظرسنجی

اغلب پدر و مادرها از دست بچه‌هایشان کلافه شده بودند و دست‌کم یک مشکل و یا نگرانی در رابطه با آن‌ها داشتند. پرسشنامه ما سه سوال داشت که پدر و مادرها بعد از اینکه وارد می‌کردند که پدر هستند یا مادر، سنشان چقدر است؟ چند بچه‌دارند و سن بچه‌هایشان را مشخص کنند، باید به این سه سؤال جواب می‌دادند.

سوال اول این بود که مشکل اصلی به شما با فرزندتان چیست که ما یک سری گزینه‌ها برای آن‌ها گذاشته بودیم و یک گزینه‌ای هم گذاشته بودیم که هیچ مشکلی ندارند. ۷۷% پدر و مادرها با بچه‌هایشان مشکل داشتند.

سوال دوم این بود که برای حل این مشکل تابه‌حال چه‌کارهایی انجام داده‌اید و یکسری راه‌حل گذاشته بودیم. به‌طور مثال به مشاور مدرسه مراجعه کردند، به روانشناس مراجعه کرده‌اند، کتاب خواندن یا گزینه‌های دیگر. جالب است بدانید که ۸۵ درصد از والدین‌ها که با فرزندانشان مشکل داشتند از یک‌راهی استفاده کرده بودند.

سوال سوم اما سؤال خوبی نبود و آن‌هم این بود که اگر اپلیکیشنی وجود داشته باشد که شمارا در رابطه با مشکلات کمک کند، از آن استفاده می‌کنید؟ و پاسخ‌هایی که گذاشته بودیم این موارد بود:
نه خیلی مایل نیستم، اگر رایگان باشد شاید.
اگر بدانم که مشکلم واقعاً می شود حاضرم کمی هزینه کنم.
انقدر حجم موبایلم پر است که جا برای برنامه‌ی جدید ندارم.

این سوال از آنجاکه خیلی مستقیم نظر کاربر را می‌خواستیم، طبق قاعده کتاب تست مامان، سؤال بدی بود.

از هر ده پدر و مادر، هشت پدر و مادر با بچه‌هایشان مشکل داشتند و هفت‌تا از آن‌ها هم یک کاری انجام داده‌اند که مشکل حل شود.

اما خب نتیجه این نظرسنجی خیلی جالب بود و به ما کمک خیلی بزرگی می‌کرد. ما فهمیده بودیم که از هر ده پدر و مادر، هشت پدر و مادر با بچه‌هایشان مشکل داشتند و هفت‌تا از آن‌ها هم یک کاری انجام داده‌اند که ‌که مشکل حل شود؛ یعنی آن پیش‌شرط لازم را برای ایده داشت.

نکته جالب‌تر اینکه فهمیدیم مشکلاتی که همه‌شان داشتند در یک حوزه متمرکز هست؛ یعنی حدوداً ۸۰ درصد مشکلات، یک مشکلات خاص و شایعه‌ای بین والدین و بچه‌هایشان است.
مثل لجبازی بچه و کم غذایی بچه و مثل استفاده بیش ‌از اندازه از گوشی‌ها و این‌گونه از موضوعات. این یعنی اینکه حوزه‌هایی که ما باید روی آن‌ها کار می‌کردیم، حوزه‌های محدودی بود.

اشتباهات ما

این پرسشنامه به‌صورت کلی خیلی خوب بود و به ما کمک می‌کرد تا مطمئن شویم که این مشکل وجود دارد و حتی به ما کمک می‌کرد که به سرمایه‌گذارمان ثابت کنیم که این مشکل وجود دارد و ما می‌خواهیم با محصولمان این مشکل را حل کنیم؛ اما نکته‌ای که وجود داشت این بود که به ما اطلاعات کافی در مورد طراحی محصولمان نمی‌داد. یعنی ما باید می‌فهمیدیم که دقیقاً شخصیت و رفتار مشتری‌مان چیست که با این پرسشنامه چیزی از آن مشخص نمی‌شد.

پس ما دو اشتباه کردیم. یک مورد اینکه نحوه انتشار پرسشنامه خیلی غلط بود و بهتر بود که آن را به‌صورت الکترونیکی مطرح می‌کردیم و دومین مورد این بود که این پرسشنامه اطلاعات کافی در مورد طراحی محصولمان را به ما نمی‌داد و شاید بهتر بود که ما آن موقع یک پرسش‌نامه جداگانه‌ای را طراحی کردیم تا به‌واسطه آن ما بدانیم که محصولمان را چگونه باید طراحی کنیم.

بازطراحی و پرسشنامه جدید

چند ماه گذشت و ما محصولمان را طراحی و تولید کردیم و آن را منتشر کردیم و متوجه شدیم که ایرادهای زیادی دارد که یک‌قسمتی از این ایرادها را در قسمت قبلی به شما گفتم؛ بنابراین تصمیم گرفتیم که محصولمان را بازطراحی کنیم.

این بار سعی کردیم که آن اشتباه قبلی را تکرار نکنیم یعنی یک نظرسنجی دقیقی برای اینکه محصولمان را طراحی کنیم، ارائه دهیم. طراحی این پرسشنامه جدید تقریباً ۲ الی ۳ هفته به‌صورت متمرکز وقت من را گرفت و حدوداً ۴ درصد از بودجه کلمان را صرف او کردیم. من الان می‌خواهم راجع به این نظرسنجی و کارهایی را که برای درست کردن آن انجام دادیم را خدمتتان بگویم. این‌طوری فکر می‌کنم که اگر زمانی نیاز داشتید که نظرسنجی‌ای را طراحی کنید، خیلی جلو می‌افتید و نیازی نیست که خیلی از این سعی و خطای من را انجام دهید.

من در سه قسمت راجع به این نظرسنجی صحبت می‌کنم:
قسمت اول اینکه ما باید چه نظرسنجی‌ای را طراحی کنیم،
قسمت دوم راجع به اینکه چگونه باید این نظرسنجی را طراحی کنیم،
و قسمت سوم راجع به اینکه این نظرسنجی را چگونه منتشر کنیم.

طراحی سوالات

اولین کار این است که شما اول باید تعیین کنید که به چه اطلاعاتی نیاز دارید و چه چیزی را می‌خواهید از نظرسنجی بفهمید. این موارد را برای خود لیست کنید.
در مثال ما چیزهایی که ما می‌خواستیم و دنبالش بودیم، این موارد بودند

  • پدر و مادرها چه مشکلاتی دارند؟
  • مشکلشان چقدر جدی است؟
  • تابه‌حال چه راه‌حل‌هایی را امتحان کرده‌اند؟
  • آیا برای حل مشکلشان پولی هم‌خرج کرده‌اند؟
  • هرکدام از مشتریان (یعنی پدر و مادر) در سن‌های مختلف، در سطح سواد و سطح مالی مختلف، چه رفتاری را برای حل مشکلشان انجام می‌دهند؟
  • چند تا بچه دارند و از این‌جور سوال ها ...

جواب همه این سؤال‌ها باعث می‌شد که ما دسته‌بندی‌های مختلف مشتری‌هایمان را پیدا کنیم و آن‌وقت با تمرکز روی یک یا چند نمونه از این دسته‌بندی‌ها، به این فکر کنیم که چگونه می‌توانیم مشکل را حل کنیم.

این‌که ما می‌گوییم که می‌خواهیم مشکلات پدر و مادرها را با فرزندانشان را حل کنیم، خیلی کلی است. مشکل کدام؟ پدر یا مادر؟ پدر و مادرهای چندساله؟ با چه سوادی؟ با چه رفتاری؟ آیا از گوشی‌های هوشمند استفاده می‌کنند؟ آیا از شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند؟ سطح مشکلاتشان چقدر است؟ حتی بیشتر از کدام برند گوشی استفاده می‌کنند؟

در کنار این اطلاعاتی که ما راجع به رفتار مشتری می‌خواستیم بدانیم، یک‌چیزهای دیگر هم می‌خواستیم بدانیم. یک‌بخشی از سؤال‌های ما مربوط می‌شد به این‌که می‌خواستیم بفهمیم که اندازه این بازار چقدر است؟ رقبای ما چه کسانی هستند؟ چه کانال‌های انتشاری برای عرضه محصولمان بهتر است؟
و یک دسته دیگر از سؤال‌هایمان مربوط به این بود که این محصولی را که می‌خواهیم طراحی کنیم، چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟
به‌طور مثال مشاهده کنیم که ترجیح یک کاربر در استفاده از یک سیستم آموزشی، چیست؟ آیا دوست دارد که از یادآورها و یا نوتیفیکیشن ها استفاده کنیم؟ آیا دوست دارد که آموزش‌ها را به‌صورت ویدیو دریافت کند یا به‌صورت متنی و یا صوتی؟ دوست دارند که زمان ویدیوها چقدر باشد؟

این موارد گزاره‌هایی بود که ما می‌خواستیم در مورد مشتری‌هایمان بفهمیم. وقتی این گزاره‌ها را لیست کردید، می‌توانید روی آن‌ها فکر کنید و مشاهده کنید که با چه سؤال‌های هوشمندانه‌ای می‌توانید به پاسخ این سؤال‌ها و یا گزاره‌ها برسید.
حتماً لازم است که اینجا از خلاقیتتان استفاده کنید و موردی نیست که من بخواهم به شما یاد دهم.

بهتر است که سؤال‌ها غیرمستقیم باشد. باز پیشنهاد می‌کنم که اگر این کتاب تست مامان را بخوانید، خیلی راحت‌تر می‌توانید این سؤال‌ها را طراحی کنید.

طراحی نظرسنجی

اکنون فرض می‌کنیم که این سؤال‌ها طراحی شده و میخواهیم بدانیم چگونه باید این نظرسنجی را طراحی کنیم؟
یعنی چند مورد سؤال داریم، می‌خواهیم این سؤال‌ها را در کاغذ بنویسیم و به مشتری ارائه دهیم. تلفنی می‌خواهیم با آن‌ها صحبت کنیم، حضوری با آن‌ها صحبت کنیم یا اصلاً به‌صورت الکترونیکی از آن‌ها بپرسیم.

یک جواب کلی برای این سؤال که چگونه می‌خواهیم نظرسنجی‌مان را چگونه طراحی کنیم، وجود دارد و آن‌هم این است که از هر روشی که استفاده می‌کنید مهم نیست، فقط این مهم است که بتوانید نتایج تان را اندازه‌گیری کنید.

از هر روشی که استفاده می‌کنیم، مهم این است که آن را اندازه‌گیری کنیم.

شاید یک مصاحبه حضوری بتواند دید خیلی خوبی به شما دهد اما نتواند اطلاعات دقیق، شفاف و روشنی را بدهد. شاید هم بتواند. این مهم است که شما با چه روشی و چگونه می‌خواهید این کار را انجام دهید.
به‌طور مثال وقتی ما محصولمان را منتشر کردیم، تصمیم گرفتیم که به تک‌تک مشتریانمان زنگ بزنیم و نظرشان را راجع به محصولمان بدانیم. همان‌جا یک گوگل فرم طراحی کرده بودیم و هر سؤالی که از کاربر می‌پرسیدیم، جوابش را علامت می‌زدیم. این‌گونه می‌توانستیم پاسخ کاربران را اندازه‌گیری کنیم. به‌طور مثال بفهمیم ۸۴ درصد از کاربران از این که به آن‌ها تمرین داده شود ناراضی هستند این‌گونه باید راجع به اینکه به کاربر تمرین دهیم یا نه فکر می‌کردیم.
یا به‌طور مثال ۷۴ درصد از کاربران، اصلاً متوجه نشدند که باید در اپلیکیشن چه‌کاری انجام دهند. این نشان می‌دهد که رابط کاربری و تجربه کاربری ما ایرادی دارد و باید یک فکر جدی نسبت به آن کنیم.

پس این راجع به اینکه از هر روشی که استفاده می‌کنیم، مهم این است که آن را اندازه‌گیری کنیم.

اما به‌طورمعمول، کسب‌وکارهایی که در حوزه‌ی آی تی طی فعالیت می‌کنند از نظرسنجی‌های الکترونیکی استفاده می‌کنند. چراکه هم کارشان را راحت‌تر می‌کند و هم بهتر و دقیق‌تر می‌توانند جواب‌هایشان را اندازه‌گیری کنند؛ و مهم‌تر هم اینکه می‌توانند سراغ کسانی بروند که به‌صورت بالقوه دارند از این ابزارها استفاده می‌کنند. مثلاً از گوشی موبایل استفاده می‌کنند.

در مثال ما، ما قرار بود یک اپلیکیشن اندروید طراحی کنیم. پس قاعدتاً سؤال از کسانی که از تلفن همراه هوشمند استفاده می‌کنند، خیلی منطقی‌تر به نظر می‌رسید نسبت به کسانی که اصلاً تلفن همراه هوشمند ندارند. اصطلاحاً ما خیلی To the Point عمل می‌کردیم اگر نظرسنجی‌مان الکترونیکی بود.

نظرسنجی الکترونیکی

حالا با فرض اینکه ما قصد داریم یک نظرسنجی الکترونیکی طراحی کنیم، آن را باید با چه ابزاری طراحی کنیم؟ ابزارهای طراحی نظرسنجی زیادی در دنیا وجود دارند و که احتمالاً شما با گوگل فرم که رایج‌ترین آن است یا نظرسنجی تلگرام آشنا هستید.

ابزارهای پیشرفته‌ی دیگر ایرانی و خارجی هم وجود دارد که امکانات بیشتری را در اختیارتان می‌گذارد که بعضی‌هایشان رایگان است و بعضی‌هایشان نیاز به پرداخت دارند.
مثلاً یک مورد از رایج‌ترین ایرانی‌ها، پرس‌لاین است که می‌توانید راجع به آن در اینترنت جستجو کنید و ببینید که کارتان را راه می‌اندازد یا خیر. حتی ممکن‌ است که نظرسنجی تلگرام هم کار شما را راه بیاندازد. یعنی شما باید تصمیم بگیرید که کدام ابزار نظر‌سنجی می‌تواند برای شما کارآمد باشد.

من پرسش‌نامه‌ام را با یکی از این ابزارها طراحی کردم و برای اینکه مطمئن شوم که پرسش‌نامه‌ام، پرسش‌نامه‌ی خوبی است، آن را به افراد زیادی نشان دادم.
معمولاً خود آدم از یکسری نکات غافل می‌شود و متوجه آن نمی‌شود، چون‌که تعداد روزهای زیادی را درگیر سوالات بوده؛ بنابراین حتماً قبل از اینکه بخواهید نظرسنجی‌تان را منتشر کنید آن را به چند نفر نشان دهید.

در این مشورت‌هایی که از دوستان گرفتم، یکی از دوستان پیشنهاد داد که اصلاً بیا و ابزار نظرسنجی را عوض کن و اما سامانه‌ای را معرفی کرد به نام ای پل.
من تقریباً بعد از این پیشنهاد نشستم و یکسری از ابزارهای طراحی را باهم دیگر مقایسه کردم و به این نتیجه رسیدم که ePoll یکی از بهترین‌ها است. در ای پل شما می‌توانید بسته به عضویتتان از امکانات مختلف آن استفاده کنید.

به‌طور مثال امکاناتی که برای من جالب و قابل‌توجه بود، سؤال‌های شرطی است که می‌توانید در نظرسنجی‌تان بگذارید. مثلاً اگر کاربر به این سؤال جواب داد یا مثلاً اگر کاربر به این سؤال، این جواب را داد چه اتفاقی برایش بیفتد و چه سؤالی را به آن نشان دهیم.
یا حتی در ابزارهایی که مربوط به آمارتان بود. کارهای جالبی می‌توانستید انجام دهید. برای مثال شما می‌توانستید بفهمید که هر کاربر (کاربری که در این نظرسنجی شرکت کرده) چه اندازه وقت گذاشته است. مثلاً اگر یک نفر یک دقیقه وقت گذاشته بود ما آن را از آمارمان خارج می‌کردیم چون می‌دانستیم که این شخص همین‌طوری الکی آمده و به سؤال‌ها جواب داده است. من پیشنهاد می‌کنم که اگر یک روزی خواستید نظرسنجی طراحی کنید، حتماً این سامانه را ببینید.

انتشار نظرسنجی

اما مسئله آخر که خیلی هم مهم است و احتمالاً باید بابت آن هزینه زیادی را صرف کنید، انتشار نظرسنجی‌تان است. در این مورد روش‌ها و یا پلتفرم‌های آماده وجود ندارد و شما باید خودتان، با توجه به اینکه مشتریانتان را می‌توانید کجا پیدا کنید، نظرسنجی‌تان را منتشر کنید.

این را یادتان باشد که معمولاً آدم‌ها علاقه‌ای به شرکت در نظرسنجی ندارند و شما باید برای آن‌ها محرک‌هایی را طراحی کنید. این محرک می‌تواند یک جایزه باشد.
به‌طور مثال بگویید که کسانی که این پرسشنامه را کامل کنند، یک کد تخفیف ۲۰ درصدی محصول به آن‌ها می‌دهیم یا در یک قرعه‌کشی که جایزه‌اش این است شرکت داده می‌شوند. این محرک‌ها می‌توانند مالی نباشند و می‌توانند انگیزشی باشند. به‌طور مثال شما با شرکت در این نظرسنجی باعث می‌شوید که بیماران سرطانی زودتر بهبود پیدا کنند.

نظرسنجی را می‌توانید در شبکه‌های اجتماعی مثل تلگرام لینکدین و توییتر منتشر کنید. من اینستا را به خاطر ماهیت اجتماعی که دارد برای اشتراک نظرسنجی توصیه نمی‌کنم.
اگر نیاز به تعداد قابل‌توجهی نظرسنجی نیاز داشته باشید باید از دوستانتان بخواهید که پست شما را در شبکه‌های اجتماعی‌شان منتشر کنند و یا حتی لازم باشد که هزینه‌ای بابت تبلیغ آن در بعضی از صفحات پرداخت کنید.

حتماً در پستی که استفاده می‌کنید پوستری تحریک‌کننده و یا جذاب انتخاب کنید و توضیحات کامل راجع به نظرسنجی‌تان بدهید و لینک نظرسنجی‌تان را هم قرار دهید.

روش دیگری که باید برایش پول‌خرج‌کنید، استفاده از سرویس‌دهنده‌های تبلیغاتی مثل تپسل و سنجاق و یکتانت و این موارد است. این موارد یک بنر یا یک تبلیغی از نظر سنجی شما را در سایت‌ها یا اپلیکیشن‌هایی که با آن‌ها قرارداد دارند، منتشر می‌کنند. من باز پیشنهاد می‌کنم که اگر می‌خواهید از این روش استفاده کنید، از تبلیغات همسان استفاده کنید.

ایمیل زدن هم برای پر کردن نظرسنجی خیلی جواب می‌دهد. معمولاً آدم‌هایی که ایمیلشان را می‌خوانند آدم‌های راغبی هستند که نظرسنجی را پر کنند؛ اما این مهم است که شما فهرستی از ایمیل‌های افراد را دارید یا مثلاً می‌خواهید از کسانی استفاده کنید که کار ایمیل مارکتینگ انجام می‌دهند.
من این روش را چون خیلی روش کوری بود استفاده نکردم چون قرار بود که پدر و مادرها به سوال هایمان جواب دهند.

یادتان باشد که اگر از تبلیغات استفاده می‌کنید، نباید از هر روشی استفاده کنید که کاربر نظرسنجی شما را باز ‌کند. این‌جوری صرفاً ممکن است فقط به خاطر چیزی که می‌خواهد به دست بیاورد، وارد نظرسنجی شود و خودِ نظرسنجی برایش بی‌اهمیت باشد.

ما از روش‌های مختلفی برای انتشار نظرسنجی‌مان استفاده کردیم که خب خیلی از بعضی از آن‌ها جواب نگرفتیم، مثل انتشار یک پست در یک کانال تبلیغاتی! اما چیزی که ما جواب گرفتیم در نظرسنجی‌مان، یک بنر متحرکی بود که در سایت نی‌نی سایت گذاشتیم.
به‌طورمعمول افرادی که به سایت نی‌نی سایت مراجعه می‌کند پدر و یا مادر هستند؛ بنابراین مشتریان ما آنجا تجمع داشتند و این توانست نظرسنجی ما را به آن حدی که می‌خواستیم برساند.

اگر منابع مالی‌تان برای این کار کم است، می‌توانید جاهایی که نتایج نظرسنجی‌تان احتمالاً برای آن‌ها مهم است را پیدا کنید و به آن‌ها بگویید که ما نتایج نظرسنجی‌مان را با شما به اشتراک می‌گذاریم به شرطی که شما در انتشار نظرسنجی به ما کمک کنید. این هم یک روشی بود که می‌توان از آن استفاده کرد.

یک پیشنهادی هم که یکی از دوستان به من داد، در اینجا من این را داخل پرانتز مطرح کنم که ایشان پیشنهاد داد که یک سؤال برای اعتبارسنجی‌ نظرسنجی‌تان را در سؤال‌هایتان قرار دهید. یک سؤالی که جنبه دروغ‌سنجی دارد. به‌طور مثال سؤال این باشد که کدام میوه توت‌فرنگی است؟ گزینه‌ی یک موز، گزینه‌ی دو توت‌فرنگی، گزینه‌ی سه پرتقال، با این روش شما می‌توانید بفهمید که آیا آن‌کسی که به نظرسنجی شما مراجعه کرده سؤال‌هایتان را خوانده و جواب داده یا همین‌جوری آمده و پرسشنامه شمارا پرکرده است. یا اینکه می‌توانید یکی از سؤال‌هایتان را که حتماً پر کردنی باشد و چندگزینه‌ای نباشد.

هرچقدر شما بتوانید از سؤال‌های چندگزینه‌ای استفاده کنید خیلی بهتراست و کاربر انگیزه بیشتری برای ادامه دادن و جواب دادن به سؤال‌ها دارد. ولی خب می‌توانید در این میان یک سؤالی هم مثلاً باید آن را پر کند، بگذارید تا مطمئن شوید که کاربر سؤال‌ها را خوانده و جواب داده یا نه همین‌جوری جواب داده است!

تعداد شرکت کنندگان در نظرسنجی

نکته آخر هم اینکه، چند پرسشنامه نیاز است تا بفهمیم که این نظرسنجی به‌اندازه کافی پرشده است؟ این کاملاً به خود شما بستگی دارد. البته به‌صورت معمول می‌گویند که بین ۲۰۰ تا ۵۰۰ عدد پرسشنامه باید پرشده باشد.
اما یک‌چیز مهم‌تری که وجود دارد این است که پاسخ‌هایتان همگرا شده باشد. یعنی این‌که با ادامه دادن نظرسنجی‌هایتان تغییر محسوسی در پاسخ‌هایتان صورت نگیرد و فقط یک مقدار خیلی کمی، پاسخ‌هایتان بالا و پایین شود.

برای ما تقریباً ۲۰۰ عدد پرسشنامه پر شد که تقریباً ۱۸۰ عدد از آن‌ها پرسشنامه‌های معتبر بودند. یک چیز دیگر که من خیلی نمی‌توانم با اطمینان راجع به آن نظر دهم، یک نسبت است که میگویند اگر این نسبت از یک عددی، به‌طور مثال سه الی چهار درصد کمتر اشد، این نظرسنجی‌تان نمی‌تواند معتبر باشد. آن هم نسبت تعداد پرسشنامه‌هایی است که به‌طور کامل پرشده نسبت به تعداد بارهایی که پرسشنامه‌هایتان به‌طورکلی بازشده. که اگر از یک عددی کمتر باشد می‌گویند که باید نظرسنجی ادامه پیدا کند یا روش‌های عرضه و انتشارتان تغییر کند.

حال چگونه باید بفهمید که چند بار پرسشنامه‌تان بازشده است. با استفاده از شمارشگرها یا ترکر‌ها و یا کوتاه کننده‌های لینک. شما با استفاده از این ابزار می‌توانید بفهمید که وقتی‌که این پرسشنامه را در فلان گروه تلگرام گذاشتند چند بار باز شده‌ است و یا بنری که در سایت گذاشتند، چقدر بازشده است و این‌جوری می‌توانید بفهمید که کدام روش‌های انتشار مقرون‌به‌صرفه است.

طولانی بودن پرسشنامه

یک ایراد پرسشنامه‌ای که ما طراحی کردیم، طولانی بودن آن بود. شاید بهتر بود که قید بعضی از سؤال‌هایی که پاسخ‌هایشان برایمان مهم بود را می‌زدیم و نظرسنجی‌مان را کوتاه‌تر می‌کردیم تا تعداد پرسشنامه‌های بیشتری پر شود. ما این کار را متأسفانه نکردیم.

من سعی کردم تمام مواردی که در طراحی این نظرسنجی، با آن درگیر بودم را با شما به اشتراک بگذارم. باز اگر شما سؤال یا نظری دارید می‌توانید در کامنت مطرح کنید که اگر من بلد باشم پاسخ می دهم. البته این را بگویم که اگر شما تازه با یک ایده بازی می‌کنید، شاید لازم نباشد که از یک نظرسنجی در این سطح استفاده کنید. شاید لازم باشد که فقط با چند نفر گفتگو کنید اما زمانی ‌که شما به‌صورت جدی می‌خواهید وارد طراحی یک ایده شوید، وارد عملی سازی یک ایده شوید، لازم است که یک نظرسنجی حرفه‌ای و دقیق طراحی کنید تا هم خودتان را قانع کنید که آیا این محصول را بسازم و این محصول چه ویژگی‌هایی داشته باشد و هم در درجه بعد سرمایه‌گذار را قانع کنید که من طبق یک اصول و یک اندازه‌گیری‌ای دارم این کار را انجام می‌دهم و همین‌جوری این کار را انجام نمی‌دهم.