"خر" فرض شدن

پر واضحِ که برخلاف تصوری که استادِ توی اون جوکِ "خر کلا معنی بزرگی داره مثل خر پول و..."، خر بودن اصلاً بزرگی نداره که هیچ، چیزی جز بدبختی و زلیلی نیست ?✋ حالا اون بدبختیِ خر بودن حداقلش اینجوریه که خو آدم بخاطر همون خریتش نمی‌فهمِ از کجا خورده! ولی بخش بدش مال وقتیه که خیلی آگاهانه "خر فرضت می‌کننت"

یه سری مواقع هست که طرف صاف توی چشمات زل می‌زنه و سعی می‌کنه دروغ به خوردت بده. چرتو پرت میگه و خیلی آزادانه اتفاقی که قبلا افتاده رو زیر سوال میبره!

حالت اول: ضد حمله‌

حالا تو دقیقا اتفاقی که افتاده رو یادته ولی اون تمام تلاششو می‌کنه که بهت بقبولونه حافظت مشکل داره یا تمام اون اتفاقاتو فقط توی خواب دیدی :"|

توی این شرایط در حالتی عادی و نبود هیچ گونه مانع اخلاقی‌ (یا غیر اخلاقی‌)، اگه من باشم صددرصد شروع می‌کنم به حمله کردن به شخص مربوطه و تا وقتی از این کارش پشیمونش نکنم ول نمی‌کنم. در پایان این اتفاق ممکنه سه تا حالت اتفاق بیوفته.

سناریو اول

طرف خیلی منطقی رفتار کنه و دست از توهین کردن ب شعور خودش و خودت برداره؛ ولی با توجه به اینکه توی دنیای خیلی منطقی و خیلی شیرینی زندگی می‌کنیم که اکثر مردمش منطقی رفتار میکنن و اصلا حرکت غیر منطقی‌ای رو نمیشه تو رفتار آدما پیدا کرد خیلی کم پیش میاد که طرف سناریو اولو اجرا کنه و به همین دلیل از پیدا کردن مثال عاجزم!


سناریو دوم

فقط در حالتی احتمال اتفاق افتادن این سناریو وجود داره که مدرک محکم داشته باشی و طرف هیچ جوره نتونه از زیرش در بره!

توی این سناریو طرف نه میزاره نه برمیداره میگه اگه اونجوری گفتمو اونجوری بوده الان اینجوری میگمو این جوریه! پایان :"|

جالبه که این سناریو غالبا وقتی اتفاق میوفته که طرف یه درجه از شما بالاتره و هر چی گفت رو مجبورین بپذیرین؛ مثل دبیرای عزیز، معاونین محترم و صد البته پدر و مادر گرام!

مثال خیلی خیلی جدیدی که اتفاق افتاده یه مکالمه سر نمره با دبیر زیست عزیز:

اولش که کلا پیام آیدا رو نادیده گرفت! منم ریپ زدم تا نتونه در بره ?✋
اولش که کلا پیام آیدا رو نادیده گرفت! منم ریپ زدم تا نتونه در بره ?✋
بعد خیلی خوشگل تلاش کرد از زیرش در بره! منم کم نزاشتمو رفتم پیامشو پیدا کردم اسکرین گرفتم دادم دست آیدا ??‍♀️
بعد خیلی خوشگل تلاش کرد از زیرش در بره! منم کم نزاشتمو رفتم پیامشو پیدا کردم اسکرین گرفتم دادم دست آیدا ??‍♀️
بازم سعی کرد در بره! آخه لنتی تو که امتحانی که گرفتی بالاترین نمره نوزدهو نیم بوده اون نیم نمره رو بخوای نخوای باید بدی! ?
بازم سعی کرد در بره! آخه لنتی تو که امتحانی که گرفتی بالاترین نمره نوزدهو نیم بوده اون نیم نمره رو بخوای نخوای باید بدی! ?


در اینجا دبیر عزیز نه گذاشت نه برداشت؛ گفتم گفتم که گفتم الان اینو میگم ?✨
در اینجا دبیر عزیز نه گذاشت نه برداشت؛ گفتم گفتم که گفتم الان اینو میگم ?✨


سناریوی سوم

توی این سناریو اصلا طرف نمی‌پذیره! مهم نیست مدرک داشته باشی یا نه یه جوری انکارش میکنه! در واقع توی این حالت تو رو که هیچ خودشم خر فرض میکنه! ?

آدم دلش می‌خواد برگرده بهشون بگه به شعور خودت دیگه توهین نکن خواهشا! ولی خب وقتی کسی خودشو خر فرض میکنه نمیشه چیزی گفت فقط باید سکوت کردو تاسف خورد. درست همون طوری که اون اصطلاحِ "کسی که خوابِ رو میشه بیدار کرد، کسی که خودشو به خواب زده رو نه!"

مثال از اینم زیاد میشه زد. جدیدترین اتفاقی که افتاده برا خودم بر می‌گرده به دبیر ریاضی عزیــــزی که هرگز نپذیرفت تدریسش مشکل داره بخاطر اینکه تا ساعت سه شب برامون جزوه می‌نویسِ و جزوه‌ای که بهمون میده کاملِ! فقط نمی‌دونم چرا اصلا می‌ریم مدرسه وقتی می‌تونیم یه درسنامه از یه کتاب خوبو بخونیم که جزوه‌ش کاملِ.


حالت دوم: بی‌دفاعی

وقتی آدم توی این حالت قرار می‌گیره خیـــلی بدبخته! چون حالت بر می‌گرده به همون موانع اخلاقی (یا غیر اخلاقی)!

مانع اخلاقی:

منظورم از موانع اخلاقی اونجایی که یه دوست احساسیو ناراحت می‌کنی. شاید بگین خیلی مهم نیست که ناراحت بشه یا نه چون با خر فرض کردنتون در واقع اونم شما رو ناراحت کرده؛ ولی بحث اصلا سر ناراحتیِ اون نیست!

بحث سر اینِ که باید بعدش چار ساعت دلداریش بدید و خیلی همدردانه بهش بگین که گاهی نیازه بعضیا رو خر فرض کرد :"| اینجوری قشنگ به شعور خودتو اون توهین شده ولی بر خلاف چند لحظه قبلش این بار از طرف تو انجام شده!


مانع غیر اخلاقی:

موانع غیر اخلاقی برمی‌گرده به همون قدرت و بالادست بودن! یعنی اون جایی که حق با توعه‌هاا ولی برای نجات جونت یا تحصیلاتت یا تسهیلاتت باید عقب بکشیو بذاری خیلی خوشگل خر فرض شی! که خب عموما هم همین جوریِ!

یعنی طرف خر فرضت کرده ولی اگه دستشو رو کنی یه جوری بحثو به اینجا می‌کشونه که منی که قدرت دارم بهت لطف می‌کنم و تو قدر نشناسی و بعد یه جوری نابودت می‌کنه که منطقی‌ش همینه که هیچی نگی!

یعنی دقیقا اتفاقی که بخاطر ادامه دادن آیدا افتاد:

بعضیا میان از دل و جرئت جلوی دبیرا حرف می‌زنن، دفاع از خود و این جور چیزا! ولی نمی‌دونن که همون انرژیو جرئت گذاشتن برای این کارا تهش یه گوداله که علاوه بر خودشون همه رو توش می‌ندازن!
البته نمی‌گم کار کسایی مثل آیدا و امثالشون (+ عوامل پشت صحنه‌ی این اتفاقات که منم شامل میشه) اشتباه بوده؛ در واقع کاملا برعکس. کار اونا درست بوده منتهی منطقی نبوده؛ فقطم دلیلش قدرت نداشتنِ!



در هر حالتی خر فرض شدن اصلا جالب نیست! پس خواهشا همدیگه رو خر فرض نکنیم؛ به خصوص وقتی قدرت داریم و می‌تونیم اگه بحث به ضررمون بود با به رخ کشیدن قدرتمون طرفو ساکت کنیم! چون اصلا حس اون بدبختی که طرف مقابله جالب نیست!



پ.ن: شده دلتون بخواد برین پیش غیر قابل اعتمادترین و دهن‌لق‌ترین آدمی که می‌شناسید زار بزنید تا حرفاتون همه جا پخش شه و نیازی به پنهان کردنشون نباشه؟!