بذارید بهش فکر کنم
انگشت اشاره
نویسنده: فناوری اطلاعات 86 (نام مستعار)
این مطلب در شمارهی اول مجلهی دانشجویی «مداد» (اردیبهشت 89) در چاپ شدهاست. نشریهی مداد به صاحبامتیازی، مدیر مسئولی و سردبیری امیرحسین مجیری در دانشگاه صنعتی اصفهان منتشر میشد. نوشتههای چاپشده، لزومن نظر نشریه و عواملش نبودند. همچنین نویسندگان این مطالب ممکن است بعدن نظر متفاوتی پیدا کرده باشد.
چند سالی است که عادت کرده ایم بلافاصله بعد از تحویل سال، پیام نوروزی رهبر معظم انقلاب را گوش فرا دهیم و ببینیم ایشان سال جدید را چه می نامند. این موضوع حتی قبل از سال هم، بازار پیش بینی و بحث را فراهم نموده است. در سفری که اواخر سال گذشته با عده ای از رفقا داشتم صحبت بر سر همین موضوع بود. یکی می گفت سال آینده سال بصیرت عمومی می شه، دومی می گفت احترام به قانون و دیگری وحدت ملی و... از نام ها می شد فهمید که که فضای عمومی در سال سپری شده، آن ها را بدین نام ها رهنمون ساخته بود.
حال به راستی رهبر یک جامعه با چه معیاری این نامگذاری را انجام می دهد؟! آیا معیار مشخصی وجود ندارد و سلیقه ی شخصی در این امر دخیل است؟! برای جواب دقیق تر به این سوال، اول باید نقش رهبری را در یک جامعه معین نماییم و به این سوال پاسخ دهیم، رهبر در نظام جمهوری اسلامی ایران چه وظایفی بر عهده دارد؟ مطمئنا برای مشخص نمودن وظایف باید به اهداف نگریست. پس باید مشخص نماییم جمهوری اسلامی ایران که ثمره ی انقلاب مردم ایران در سال 57 به رهبری یک عالم دینی است، چه اهدافی را دنبال می کرده؟
یقینا خود این سوال برای عده ای اصلا قابل فهم نمی باشد. چون اندیشه ای که دنیای مدرن به وی اعطا نموده، هرگز قادر نیست این واقعیت را درک نماید که مذهب و یک عالم دینی عامل یک انقلاب باشند و این افراد همواره سعی می نمایند انگیزه های مادی را در تحلیل انقلاب به کار برند که البته روی صحبت این مقال با آنان نیست. روی سخن من با کسانی است که با اعتقاد راسخ و ایمان قلبی به ثمره ی انقلاب اسلامی دل داده و اهداف آن را آمال خویش یافته اند.
شاید بتوان هدف این انقلاب را در یک جمله خلاصه نمود: اللهم عجل لولیک الفرج. ولی صد حیف که تحقق آن بدین آسانی نمی باشد. در باور ما، انقلاب گذرگاهی است از دنیای حیرت زده ی فعلی به سوی دنیایی حیات بخش؛ دنیایی که هرگز برای عده ای قابل تصور نیست و نهایت چیزی که در ذهنشان قابل نقش بستن می باشد، دنیای موهوم فیلم های هالیوودی است و آنان آنقدر سرگرم این وضعیت هستند که غیر از آن را توهم می پندارند. ای کاش می شد لحظه ای این بازی را متوقف نمود و بازیگران این وادی را اندکی فرصت برای اندیشیدن می داد تا شاید بدین حقیقت رهنمون شوند که «ان الحیاۀ الدنیا لهو و لعب». فرصتی که برای عده ای با انقلاب خمینی فراهم شد. انقلابی که سعی دارد جور دیگر زیستن را به ما بیاموزد، زیستنی در سایه ی ولایت انسان کامل بر امت واحد.
یقینا دستیابی به این هدف بدون راهنما در این کارزار آشفته دشوار خواهد بود و کسی می تواند این وظیفه را بر عهده بگیرد که به مسیر رسیدن به هدف آگاه است و ملزومات آن را می داند. شاید زیادی به حاشیه رفتم، ولی احساس می کنم گاهی هدف را فراموش می کنیم و این خود موجب می شود در بزنگاه ها در طول این مسیر نگاهی درونی به این مسائل داشته باشیم و امید و اعتقاد خود را به این مسیر از دست بدهیم. پس یک بار هم که شده بنشینیم و نسبت خود را با انقلاب اسلامی و آرمان هایش مشخص نماییم.
برگردیم سر اصل مطلب. می خواستیم ببینیم معیار رهبری در نامگذاری سال ها چیست؟ در جواب باید گفت رهبری نظام با بینش و بصیرت خود سعی دارد جامعه را از مسیر درست به هدف والای انقلاب اسلامی هدایت نماید. مسیری که در هر نقطه از آن برای ایجاد تحرک در بدنه و راس هرم جامعه، نیازمند گفتمان و تولید ادبیات و اصلاح فرهنگ عمومی می باشیم. اگر جامعه را همچون یک گروه کوهنوردی فرض کنیم، لیدر این گروه در ابتدای مسیر باید اصول کوهنوردی را به گروه آموزش دهد و شاید مجبور شود فرهنگ کار گروهی و اخلاق کار جمعی را سرمشق گروه قرار دهد. لیدر موظف است تا انتهای مسیر برای رساندن تمام گروه به هدف، به تولید گفتمان و ادبیات جدید اقدام نماید که البته هستند افرادی که در طول مسیر به دلایل گوناگون از ادامه ی طریق منصرف می شوند.
با این اوصاف شاید تاثیر این نامگذاری ها تا حدودی مشخص شده باشد. حال جای این پرسش هست که ما در کجای این مسیر قرار داریم؟ همانگونه که در بیانات رهبری مطرح است، اکنون در ابتدای مسیری قرار داریم که دهه ی پیشرفت و عدالت نامگذاری شده و شعار «همت مضاعف-کارمضاعف» موتور محرک جامعه برای طی کردن این مسیر خواهد بود.
اکنون انقلاب در موقعیتی قرار دارد همچون مراحل پایانی فتح یک قله که همت و توانی مضاعف لازم است تا گروه همراه بر خستگی های راه و مسیر صعب العبور پیش رو فائق آید. امروز پس از سی سال مردم ایران ثابت کرده اند در راه تحقق آرمان های انقلاب اسلامی ثابت قدم هستند. تلاش های صورت گرفته در این مدت و ظرفیت های بالقوه ی ما زمینه ای را فراهم نموده که آماده ی یک صعود عظیم می باشیم. دشمنان این نظام نیز با دیدن این شرایط تمام توان خود را به کار بستند تا انگیزه ی جامعه را متزلزل نمایند و ملت را از مسیر خود بازدارند. این جاست که به بصیرت رهبری پی می بریم که با نامگذاری سال 89 بدین نام، نقشه ی دشمن را نقش بر آب نموده و جامعه را با انگشت اشاره ی خود به مسیر اصلی دعوت می نماید و این نوید را می دهد که صبح نزدیک است.
مطلبی دیگر از این انتشارات
انتقاد به رهبر
مطلبی دیگر از این انتشارات
اجبار حجاب، به عنوان یک قانون اجتماعی نه یک امر عقلانی (مصاحبه با مجتبی عطارزاده)
مطلبی دیگر از این انتشارات
کیهان و اطلاعات اسفند 1357 و حجاب: حجاب اجباری نشود، حجاب اجباری شود