بذارید بهش فکر کنم
منشور مصادیق پوشش و عفاف
این مطلب در شمارهی سوم مجلهی دانشجویی «مداد» در دی و بهمن 1389(پروندهی «حجاب؛ اجباری یا اختیاری») چاپ شد. نشریهی مداد به صاحبامتیازی، مدیر مسئولی و سردبیری امیرحسین مجیری در دانشگاه صنعتی اصفهان منتشر میشد. نوشتههای چاپ شده، لزومن نظر نشریه و عواملش نبودند. همچنین نویسندهی این مطلب ممکن است بعدن نظر متفاوتی پیدا کرده باشد. این مطلب حاوی نظرات شش نفر از دانشجویان دربارهی «منشور مصادیق پوشش و عفاف» است که در دانشگاه صنعتی اصفهان نصب شده بود.
ESN گفت:
هر جامعه از هر نظر هنجار خاص خود را دارد. جامعهی دانشگاهی هم از این موضوع مستثنی نیست. در زمینهی پوشش و وضعیت ظاهری، ملاك تعیین هنجارها تابع عواملی چون دین و مذهب است كه قانون هر كشور آن را تعیین میکند. این امر كه جامعهی دانشگاهی را از هر نظر جامعهای مستقل از دیگر جوامع یك كشور فرض كنیم، اشتباهی بس بزرگ است. این موضوع كه فرهنگ جاری در یك جامعه دانشگاهی نسبت به یك جامعهی عام در سطح بالاتری قرار دارد برای همگان قابل قبول است و همین كه برای آن قوانینی جدای از جوامع دیگر برای امری چون پوشش وضع كنیم نوعی توهین به افراد حاضر در این جامعه است و باید بگذاریم تا افراد این جامعه كه خود مدعی نخبه بودن و فرهنگ بالا و غیره هستند بهترین تصمیم را برای پوشش و وضع ظاهری خود بگیرند.
علی گفت:
به نظر من مطالبی که نوشته شده است، درست است، ولی در دانشگاه صنعتی این مسائل وجود ندارد، به جز همان مورد آرایش کردن بعضی خانمها.
یوسف گفت:
نظر خود را با طرح سوالی بیان میکنم. اول این که هدف مسئولین از طرح و اجرای این چنین ایدهای چیست؟ آیا برای برقراری فضایی سالم اجرای این کار، لازم و کافی است؟ آیا تعریف عفاف و حجاب به این چند جمله محدود میشود؟ هر چند خود با فضای اکنون جامعه و مخصوصا دانشگاهها موافق نیستم؛ ولی انجام چنین کارهای اجباری برای رعایت عفاف و حجاب صحیح نیست و جز تحریک و به غضب درآوردن دانشجویان و کسانی که حتی به اساس رعایت و وجوب حجاب معتقد نیستند، نتیجهای ندارد.
به نظر من اولا مهمترین مسئله این است که لزوم حجاب و این که نتیجه و پیامد اولیهی رعایت حجاب به خود شخص بر میگردد، برای افراد و دانشجویان جا بیفتد؛ زیرا خود دانشجویان با توجه به شعور و فهمی که دارند میتوانند خوب و بد را تشخیص دهند. ثانیا بعد از اثبات لزوم حجاب و رعایت آن، باید دید که حجاب از دید اسلام یا حتی فرهنگ کشورمان چگونه تعریف میشود و یا در عصر حاضر، قابل تعریف است و چگونه میتوان آن را الگو سازی و در جامعه پیاده کرد.
به طور کلی این طرحها و ایدهها چیزی جز لج و لج بازی بچهگانه نیست!
سید گفت:
لباس هرکس نشان دهندهی شخصیت اوست؛ به طوری که انسانهای متین معمولا از پوشیدن لباسهای جلف و بدن نما اِبا دارند و بر عکس کسانی که به نوعی دارای عقدهی خود کم بینی هستند برای جلب توجه دیگران به انواع آرایشها، مدل مو و... روی میآورند. به نظر من باید لباسی پوشید که نشان دهندهی فرهنگ جامعه، آداب و رسوم و متناسب با شخصیت فرد باشد. به طوری که انسانها با دیدن فرد حسی از وقار و متانت نسبت به او داشته باشند.
ایمان گفت:
ایجاد قوانین مدنی (منظور قرارداد بین انسانها است) معمولا برای تسهیل زندگی اجتماعی افراد است و مستقیما از اهداف و جهان بینی آن جامعه نشأت میگیرد (به نظر میرسد این گزاره وضوح عقلی و تاریخی دارد) و تنها کسی که در محیطی کاملا منزوی زندگی میکند میتواند از هیچ قانون مدنی پیروی نکند. (در غیر این صورت هرج و مرج ایجاد میشود که من این را بد میدانم. شما چطور؟)
دانشگاه هم به عنوان یک جامعه قابل تعریف است چرا که هدف دانشگاه و دانشگاهیان آموزش، پرورش، تولید علم و ... میباشد (یعنی همه یک هدف کلّی دارند) و واضح است که در محیطی نامناسب، غیر اخلاقی و با وجود عدم تمرکز و عدم آرامش روانی این اهداف به دست نمیآیند. (البته مناسب و اخلاقی بودن را فطرت انسانی و گاهی هم جامعه تعریف میکند)
از جمله عوامل موثر در سلامت محیط پوشش افراد است (چرا که یکی از راههای ارتباطی شما و دیگران از طریق بینایی است) که باید مناسب و اخلاقی باشد و مانع تمرکز و آرامشِ خود فرد و سایرین نگردد.
قوانین مندرج در عکس نیز گر چه دارای کمی کاستی، عدم وضوح و حتی در مورد بلندی موی پسران افراطی است (چرا که گفته شده موی پیامبر تا روی شانهی ایشان بوده و اگر پیامبر امروز به دانشگاه بیایند باید توبیخ شوند و این با اسوه بودن ایشان متناسب نیست) ولی اصل نیاز به وجود چنین قوانینی را برای ایجاد تسهیل در زندگیِ افرادِ جامعهی دانشگاهی (با جهت گیری برای ایجاد نظم، آرامش و امنیت) از بین نمیبرد.
و این نکته هم قابل توجه است که وجود قوانین پوششِ دانشگاهی در بسیاری از جوامع (حتی سکولار یا ضد دین) مرسوم است و اگر چه این نکته نباید تأثیر مستقیم بر روی قانون سازی ما داشته باشد؛ لیکن شاید دلیلی است بر این که این قانون سازی فقط از اسلامی بودن جامعهی ما نشأت نگرفته و عقلای زیادی ضرورت وجود این قوانین را درک کردهاند (و شاید نمونهای برای اثبات هماهنگی اسلام با فطرتِ انسانی باشد)
برای مطلع شدن از قوانین پوشش در دانشگاههای مختلف میتوانید به سایت آن دانشگاه رفته و کتاب جیبی دانشجویی (student hand book) آن دانشگاه (احتمالا در قسمتی با عنوان ضوابط پوشش دانشجویی-student dress code- ) را مطالعه فرمایید که در آنها گاهی میتوان به قوانینِ ممنوع بودن مواردی مثل: رنگ کردن موها، استفاده از بیگودی و وسایل تزیینی مو، عینک دودی و هر نوع پوشش سر، استفاده از لاک با رنگهای سبز و قهوهای و... اشاره کرد و گاهی نیز رنگ لباسها به صراحت تعیین شده است!!! و در مورد ضمانت اجرای این قوانین نیز گاهی به جملاتی مثل: «در صورت عدم رعایت این قوانین، دانشجو به خانه باز گردانده میشود» برمیخوریم که نشانگر اهمیت موضوع برای آنهاست.
برای بررسی بیشتر میتوانید به کتاب «نیم نگاهی به ضوابط پوشش در دانشگاههای جهان» که توسط معاونت نهاد رهبری در دانشگاهها (واحد خواهران) منتشر شده مراجعه کنید [در مطلب جداگانهای این کتاب را بررسی کردیم]. و برای آشنایی با نگاه بنیادین اسلامی به پوشش و عفاف (حجاب) در جامعه به «مسئلهی حجاب» از شهید مطهری، «زن در آینهی جلال و جمال» از آیت الله جوادی آملی و یا مقالهی «مرزهای ارتباط بین زن و مرد» از استاد طاهرزاده (www.lobolmizan.ir) مراجعه نمایید.
مسعود گفت:
برای تاثیرگذاری یک متن یا مقاله استفاده از کلمات و جملات دقیق و بدون ابهام بسیار مهم و ضروری است. این امر در مورد متنی که محتوی یک سری قانون است، ضروریتر می نماید. به خصوص در محیطی آکادمیک مانند دانشگاه صنعتی که در آن دانشجویان با مسائل نوشتاری، آشنایی بیش تری دارند، اهمیت بیش تری پیدا می کند. در حالی که در جای جای این بنر، جملات نامفهوم و مبهم دیده می شود. مانند: »گروه های منحرف هوی و رپ«، »آرایشی که جنبه ی زیبایی داشته باشد.« به عبارت دیگر این طرز نوشتن و ادبیات نادرست، اولین انگیزه برای رعایت نکردن و عدم پذیرش توسط مخاطبان خود را ایجاد می کند.
مطلبی دیگر از این انتشارات
فهم سنت (راه حلی در برخورد با غرب)
مطلبی دیگر از این انتشارات
اگر آزادی اندیشه نهادینه شود، مخالفین حکومت هم میتوانند نظرات خود را ارائه کنند.
مطلبی دیگر از این انتشارات
وقتی بهشت اجباری میشود