بذارید بهش فکر کنم
نگارش درست
نویسنده: امیرحسین مجیری
این مطلب در پیوست ادبی «کلک ادب» شمارهی اول مجلهی دانشجویی «مداد» (اردیبهشت 89) در چاپ شدهاست. نشریهی مداد به صاحبامتیازی، مدیر مسئولی و سردبیری امیرحسین مجیری در دانشگاه صنعتی اصفهان منتشر میشد. نوشتههای چاپشده، لزومن نظر نشریه و عواملش نبودند. همچنین نویسندگان این مطالب ممکن است بعدن نظر متفاوتی پیدا کرده باشد.
دبیر «کلک ادب» مرحوم محسن رجبی بود.
«حدود 9 سال پیش من و یکی از دوستانم در رادیو فرهنگ (که آن موقع شبکه ی 2 رادیو نام داشت)، برنامه ی پایاننامهها را داشتیم و من گزارش گر آن بودم . در این برنامه به بررسی پایان نامه های کارشناسی ارشد و دکترای علوم انسانی می پرداختیم؛ اما برای بررسی اهمیت پایان نامه و اموری که باید در یک پایان نامه رعایت شود، سراغ استادان رشته های دیگر هم می رفتیم. شاید باور نکنید که همه ی استادانی که من با آنها صحبت می کردم - چه در علوم پایه و چه در علوم مهندسی- معتقد بودند که بزرگ ترین مشکل دانشجویان ما در نوشتن پایان نامه ناتوانی در نگارش است . در نتیجه پایان نامه ها قابل استفاده نیست . در عمل هم خودتان می توانید ببینید. آیا جز این است که بسیاری از کتاب های تخصصی شما که ترجمه شده ی یک اثر به زبان بیگانه است، قابل استفاده نیست؟ و اگر شما بتوانید آن کتاب را به زبان اصلی بخوانید، قابل فهم تر است؟ چرا؟ کتاب های علمی که زبان ادبی و نکته های بلاغی ندارند تا مترجم در ترجمه آنها و برگرداندنش به فرهنگی دیگر، دچار مشکل شود. مشکل از ویرایش بسیار بد این کتاب هاست. متأسفانه استادان ما یا مترجمان کتاب های علمی با نگارش و معیارهای حاکم بر آن آشنا نیستند و نمی توانند نثری ساده و روان را به خوبی ترجمه کنند.»
این ها را خانم «فیروزه سودایی» - استاد ادبیات و نویسنده ی وبلاگ «واژیک» - به ما گفت. اما به چه دلیل ما باید اصول نگارشی را کاملا رعایت کنیم؟ آیا مثلا اگر «را» را در جای مناسب خود نیاوریم، زبان فارسی دچار خدشه می شود؟ و سوال دیگر این که مگر زبان از گفتار سرچشمه نگرفته است؟ و مگر نباید از گفتار تبعیت کند؟ «آیا اصلن زبان نوشتار قرار است عینیت زبان گفتار و آیینه ی زبان گفتار باشد؟ به عبارت دیگر: آن چه می تویسیم مگر نباید تصویر و عکس و تجسمی باشد از آن چه ادا می کنیم؟... به این چهار پیشنهاد توجه کنید: «دادگستری» به جای «عدلیه»، «هواپیما» به جای «طیاره»، «خودرو جمعی بزرگ» به جای «اتوبوس» و «خودرو جمعی کوچک» به جای مینی بوس. چرا پیشنهادهای اول و دوم سال های سال است که جا افتاده اند و جزء لاینفکی از زبان معاصر ما شده اند، اما پیشنهادهای سوم و چهارم جا نیفتاده اند...؟ اصلن چه ضرورتی دارد که برای هر اسم بیگانه یک معادل فارسی پیدا کنیم؟ چرا باید برای «تاکسی» و «تلف» و «بانک» و «اینترنت» به دنبال معادل فارسی بگردیم؟... این همه عربی... این همه ترکی توی این زبان داریم که در طول قرون با زبان ما آمیخته شده و با آن ها آموخته شده ایم و... آن ها را مال خودمان می دانیم...» [مدرس صادقی، جعفر: 1389]
البته ان شاء الله در شماره ی بعد، در مورد «گرته برداری» و معادل سازی برای واژه های بیگانه سخن خواهم گفت، اما آن چه در این شماره می خواهم درباره ی آن سخن بگویم، چرایی ویرایش است. اساتید ادبیات کم تر در این باره سخن گفتهاند و معمولا به سرعت به چگونگی ویرایش و اشتباهات رایج پرداخته اند. در این میان به شکل پراکنده ای می توان دلایلی در این باره یافت. ملک الشعرای بهار، یک دلیل ساده برای این امر می آورد: «ما باید غلط ننویسیم و درست سخن بگوییم ... زیرا نظم جامعه ی ادبی نیز مانند انتظامات دیگر جوامع قابل احترام است.» [درخشان، مهدی: 1367- ص 11 به نقل از بهار، محمد تقی- «بهار و ادب فارسی»- ص 418] پروین گنابادی، دلیل ویرایش و بیرون راندن قواعد و کلمه های ناسازگار با دستور زبان و لهجه ی فارسی را آسیب به استقلال زبان و دشوار شدن کار آموزش خواندن و نوشتن می داند [پروین گنابادی، محمد: 2536 – ص 43]. علامه قزوینی نیز به نقل از فروغی، عدم ویرایش را موجب تبدیل طرز بیان ایرانیان به طرز بیان بیگانگان و نتیجه ی این امر را از دست رفتن شخصیت زبان فارسی ذکر می کند [اسماعیلی، امیر: 1382- ص 16] و استاد اعتماد مقدم، یک دلیل زبانشناسانه در این باره میگوید: «مردم واژه ی بیگانه را دیرتر و سخت تر میفهمند تا واژه ی زبان خودشان را، چون ساختمان آنها با ساختمان زبان خودشان فرق دارد.» [همان: ص 97] و دیگری حفظ هویت و شخصیت والای انسانی و ملّیِ خود را دلیل درست نگاشتن می داند. [فرزام، حمید: ص 144] آن چه میتوان در مجموع این گفتارها فهمید، این است که حفظ ملیت و زبان و عزت این دو، ما را ناگزیر می کند تا قواعدی برای آنها وضع کنیم و سرسختانه تابع این قوانین باشیم. هر چند به دلایلی (از جمله ناهماهنگی میان گفتار و نوشتار) به نامناسب بودن برخی از این قواعد، قائل باشیم.
اما آن چه در ادامه می آید، برخی از رایج ترین اشتباهات نگارشی به ویژه در متون مهندسی و نشریات دانشجویی است. بخش بندی این اشتباهات، بر اساس قاعده ی خاصی نیست. هر یک از این موارد، ممکن است زیر مجموعه ی موارد دیگری باشد که در این جا ذکر نشده است. در حقیقت در این شماره فقط قصد داشتم با ذکر مثال هایی به گستردگی این اشتباهات اشاره کنم. می توان گفت این اشتباهات از مشخصترین غلط هایی است که به راحتی و با کمی تامل، قابل کشف است. تاکید اصلی این بخش، بر نمونه های این اشتباهات است، نه توضیحات فنی. زیرا به نظرم، این نمونه ها، به حد کافی گویای منظور هستند.
1- «را»
علامت «را» دقیقا باید پس از مفعول بیاید، و مفعول حتما اسم است، نه فعل. اشتباه رایج در این باره این است که علامت «را» پس از فعل جمله ای که مفعول را توضیح می دهد، آورده می شود. (این اشتباه را به کرات میتوان در متون علمی و حتا ادبی یافت.)
- خدا حقیقت هر فردی و این که نیاز و کمالش به چیست را میشناسد [طاهرزاده، اصغر- زن آن گونه که باید باشد.- اصفهان: لب المیزان- چ 1: 1387- ص 63].
- انتزاع دادهها به برنامهنویس کمک میکند تا مواردی که در هر زمان نیاز به نگهداری آنها در حافظه خود دارد راکاهش دهد [علیخان زاده، امیر(ترجمه) - ساختمان دادهها به زبان C++].
- گشت نیروهای بسیجی علاوه بر آن که لباس بسیجی که یک لباس مشخص است را به تن دارند، حکم ماموریتی که توسط نیروی مقاومت بسیج صادر شده است، را نیز باید به همراه داشته باشند [اطلاعات- ش 24372- 8/10/1387- ص 13].
اشتباه دیگر، آوردن دو «را» (یکی پس از مفعول و دیگری پس از فعل) است.
- روزنامه وطن امروز در شماره امروز خود و همچنين روزنامه كيهان كه هر دو از نزديكان دولت هستند عين عبارت دفتر تحكيم وحدت را كه موجب توقيف روزنامه كارگزاران شد را منتشر كردند ولی هيچ ايرادی به اين دو روزنامه گرفتهنشد [سایت فردانیوز - کد ۷۰۸۲۷ – 11 دی 87].
- اسلام این پرسش را که آیا اسلام مدلی برای حکومت دارد یا نه را پاسخ گفتهاست [مکاتبه و اندیشه- س 8- ش 3- ص 100].
- من که قبلا داستان اون یارو رو که به طرز عجیبی با ظرف سوپ خوری سرش شکسته بود رو براتون تعریف کردم [مستور، مصطفا (مترجم)- کارور، ریموند- پاکت ها- ص 39].
2- طولانی بودن جمله و گم کردن راه!
این اشتباه بیش تر در متون علمی ترجمه ای به چشم می خورد. مترجم (یا نویسنده) سعی در نوشتن جمله ای طولانی دارد و از همین رو، در میانه ی راه، نوع جمله و فعل و فاعل و حرف اضافه و... را گم می کند! راه حل ساده ی حل این مشکل، کوتاه کردن جملات است. این کار علاوه بر جلوگیری از غلط نویسی، به ساده تر شدن فهم متن هم کمک می کند.
- قابلیت اطمینان وابسته بهچگونگی و شرایط استفاده از نرم افزار دارد [پارسا، سعید- مهندسی نرم افزار (ج1)- تهران: دانشگاه علم و صنعت- چ 10: 1387- ص 53].
- دیاگرام گردش داده ها را می توان برای مدل سازی چگونگی عملکرد سیستم و یا سیستم مورد نیاز کمک گرفت [همان: ص 13].
- ما تعجب می کردیم که چگونه دکتر یزدی آن قدر سادگی به خرج داده و کاغد خود را به مشیر الدوله که چند روزی با او در زندان آشنا شده، اطمینان کرده است [علوی، بزرگ- پنجاه و سه نفر- تهران: امیر کبیر- 1357- ص 75].
3- غلط های املایی
غلط های املایی را واقعا نمی شود کاری کرد! هر عقل سلیمی می گوید نباید غلط نوشت. و این جا دیگر بحث های چرایی معنای زیادی ندارد. چه این که به نظر بدیهی می رسد که اگر واژه ای را آن طور که نیست بنویسی، ممکن است در طول زمان کاربرد خود را از دست بدهد و از زبان حذف شود یا معنایش تغییر کند.
- گفتم: نه من با این اتیغهها کاری ندارم؛ من به دنبال کسی به اسم حسین علی میگردم [عاکف، سعید- حکایت زمستان– مشهد: ملک اعظم – چ 10: 1387 - ص 260].
- اقتصاد خرد را پیش از فراقت از تحصیل فرا بگیرید [فرامتن-ش1- اردیبهشت 1388- ص 16].
- رهدار فضای صلبی هویت ایران را در زمان اصلاحات، فضای غربی خواند [همبستگی(ویژه نامه اصفهان)- 10/3/88- ص 1].
«خواستن» و «خاستن» از رایج ترین اشتباهاتِ نگارشی محسوب می شوند.
- صرف نظر از خواستگاه طبقاتی و سنتی [خاکستر- س 1- ش 2- اسفند 88- ص 2]
- حجتی کرمانی... همگام با مردم بپا خواسته ی کرمان به مبارزه ی خود ادامه داد [کاظمی، محسن- خاطرات احمد احمد- تهران: سوره مهر- ص 119].
اما، ترکیب واژه های فارسی با علائم عربی نیز بعضا کلمات اشتباهی را به وجود می آورند که ادامه ی استفاده از آن ها می تواند آسیب جدی به اصل واژه بزند.
- تو نمازتو بخون خواهشاً. به بحث ادبیِ رجال کاری نداشته باش [جعفری، فرهاد- کافه پیانو-تهران: چشمه- 1387- ص 205].
- چی چی خوبیت ندارد؟ / زن و مرد غریبه خوبیت ندارد بی این که کسی مراقب شان باشد، با هم تنها باشند [حقیقت، امیرمهدی (مترجم)- لاهیری، جومپا- مترجم دردها- تهران: نشر ماهی- 1385- ص 201].
منابع
- 1- اسماعیلی، امیر- «از خود بیگانه ایم»- تهران: هنر و تربیت- چ1: 1382
- 2- پروین گنابادی، محمد- «تهذیب زبان فارسی»- کتاب «گزینه ی مقاله ها»- تهران: شرکت سهامی کتاب های جیبی- چ 1: 2536 شاهنشاهی
- 3- درخشان، مهدی- «درباره ی زبان فارسی»- تهران: دانشگاه تهران –1367
- 4- فرزام، حمید- «نکته ای چند درباره ی غلط ننویسیم»- نامه ی فرهنگستان
- 5- مدرس صادقی، جعفر- «گفتار و نوشتار»- روزنامه ی شرق، س 5، شماره ی پیوسته 952 (ش 28 جدید)، 12/2/89- ص 16- ستون «و اما بعد...»
مطلبی دیگر از این انتشارات
بهار در فریدون شهر
مطلبی دیگر از این انتشارات
رهبری و جنبش دانشجویی
مطلبی دیگر از این انتشارات
من اومدم!