کلمه‌نوشت"آ"

آب‌نبات چوبی‌اش را آرام آرام لیس می‌زد، نمی‌خواست به این زودی‌ها به آخرش برسد. در دلش آرزو کرد کاش آنقدر پول داشت که می‌توانست همه‌ی آن آبنبات‌ها را بخرد. مامان چند تا آفرین دیگه بگیرم باز برام آب‌نبات می‌خری. + می‌خرم برات، ولی قول بده دیگه آبجیت و ادیت نکنی.

می‌گفت: تو دفتر مشقش آدم‌برفی کشیدی.

آره...ولی اونم بهم آدامس نداد. الان که بریم، میرم تو دفترش یه آفتاب می‌کشم تا آدم برفی و آب کنه. خوبه...

کلمه‌نوشت با حرف"آ"

دوستدار شما: ماهور