زیبایی پنهان


تصاویری که صنایع سرگرمی از سوگ به نمایش می‌کشند جایی است که ما یاد می‌گیریم چه چیز هایی در سوگ "طبیعی" هستند. همچنین با دیدن آنها یاد می‌گیریم که چجوری به آدم های سوگوار کمک کنیم. ما از طریق دیدن یاد می‌گیریم. ما از سرگرمی های خودمون یاد می‌گیریم حتی اگه حواسمون نباشه.{1}

برای همین لازم دونستم که توی یک پست مجزا راجع به یک فیلم قشنگی که به تازگی راجع به سوگ دیدم بنویسم.

زیبایی پنهان (collateral beauty) با بازی ویل اسمیت، پدری رو نشان میده که دخترش رو از دست داده و حالا دیگه چیزی رو برای از دست دادن نداره و برای همین میشه گفت با زندگی و همه ی آدم ها قهر کرده.


خیلی سعی کردم اسپویلر نداشته باشه ولی قول نمیدم! اگه خیلی براتون مهمه قبل از خوندن ادامه ی پست اول فیلم را ببینید.( یادتون نره بعد ازدیدن بیاین و ادامه ی پست و بخونین:| )


درس هایی که از فیلم زیبایی پنهان می‌آموزیم:

1- سوگ همه چیز را تغییر میده!

سکانس ابتدایی فیلم با سخرانی شخصیت اصلی داستان شروع میشه.هاروارد که رئیس یک شرکت تبلیغاتی هست (ویل اسمیت) در مراسمی برای کارکنانش راجع به معنای زندگی و سه مفهموم انتزاعی که همه ی آدم هارو بهم مرتبط میکنه صحبت میکنه: زمان، عشق و مرگ..

https://www.aparat.com/v/Hg48v


اما می‌بینم که این مرد متفکر و معناگرا چطور بعد از تجربه ی سوگ نسبت به همه چیز بی‌اعتماد و پوچگرا شده.

https://www.aparat.com/v/UmcNk


2- خشم جزئی از سوگ هست!

هاروارد حالا با همه چیز و همه کس قهره و از مرگ، به خاطر بردن دخترش، از زمان به خاطر گرفتن فرصت زندگی از دخترش و از عشق به خاطر خیانت به قلبش خشمگینه.

https://www.aparat.com/v/VitFM

3- سوگ درست نمیشه!

هاروارد تقلا میکنه که به افکار و احساساتش مسلط بشه و ذهنش را درست کنه اما میفهمه که:

https://www.aparat.com/v/sPKeS


4- نباید تلاش کنیم آدم سوگوار رو قانع کنیم که همه چیز مرتبه!

توی سکانس های مختلف آدم ها به روش های مختلفی تلاش می‌کنند که هاروارد رو به زندگی "عادی" برگردونند، به او امید بدهند و او را خوشحال کنند.این آدم ها نمی‌دانند که باید چجوری به دوست عزادارشون کمک کنند برای همین حرف هاشون فقط به آتش خشم هاروارد دامن می‌زنه و او را از دوستانش دورتر و دورتر میکنه.....

https://www.aparat.com/v/2JvDe





میدونم که قاعدتا باید با یک جمع بندی متن رو تموم کنم. اما .....

حقیقت این هست که سوگ تمومی نداره برای همین فکر می‌کنم لازم نیست همه ی نوشته هایی که راجع به سوگ نوشته می‌شوند جمع بندی یا پنداخلاقی داشته باشند.


شاید یک درخواست ایده ی خوبی برای به پایان رساندن این متن باشه...

کتاب ها،فیلم ها و مستند ها، رمان ها و ...... دیدگاه ما به سوگ را می‌سازند.ازتون میخوام که از این به بعد موقع مطالعه و فیلم دیدن به دیالوگ هایی که راجع به سوگ هستند کمی دقت کنید. به نظرتون چقدر به واقعیت سوگ نزدیک هستند؟ راجع به اونها بنویسید، استوری بگذارید، توئیت کنید.اگه می‌خواهم جامعه ای همدل که در آن آدم های سوگوار امکان ابراز و دریافت حمایت لازم را دارند، داشته باشیم باید همه راجع به حقایق تلخ سوگ حرف بزنیم....

اگه هم که اهلش هستید و راجع به سوگ توی ویرگول نوشتید خوشحالم میشیم که لینک را در اخیتار بزارید تا آن را در مبل بنفش داشته باشیم:

s.akramiarani@gmail.com



{1}مگان دیواین.