این روزها و دلخوشی ما چه کوچک‌اند

جای خالی‌ات را با کلمات پر می‌کنم
جای خالی‌ات را با کلمات پر می‌کنم

شمعی که روشن است در آغوش این اتاق
جان کنده است تا بشود مثل چلچراغ

پاییز آمده‌ست بگوید که می‌روند
سرسبزهای فصل به مهمانی اجاق

مهمان چند روزه‌ی تو این گل یخ است
از بی‌کسی گذاشته سر روی پای باغ

این روزها و دلخوشی ما چه کوچک‌اند
آن قدر خسته‌ایم که حتی یک اتفاق...

بی‌چتر در حوالی باران قدم زدیم
شاید کسی بگیرد از این گریه‌ها سراغ

تنها تو مانده‌ای و در این "رنجِ بی‌حساب"
پر می زنند دور و برت دسته‌ای کلاغ


زهرا محمودی

از مجموعه‌ی "جای خالی‌ات را با کلمات پر می‌کنم" نشر سیب سرخ

خرید و ارسال رایگان کتاب