مدیر تیم درسکاکائو و عاشق حل مساله. در حال حاضر برخی از تجربیاتم و محتواهایی که در این مسیر طولانی راه اندازی کسب و کار به من کمک کردهاند را در در ویرگول و اینستاگرام به اشتراک میگذارم.
منطق تقسیم دینامیک سهام در استارتاپ(قسمت دوم)
توی نوشتهی قبل راجع به مشکلاتی که تقسیم ثابت سهام در یک استارتاپ بوجود میاره صحبت کردیم. الان میخوایم ببینیم که منطق آقای مویر برای حل این مشکل چیه و ایشون این مسأله رو چه طور عملی کرده. ایشون این مسأله رو اینجوری بررسی میکنه:
دو نوع مشارکت برای رشد هر شرکت یا استارتاپی لازمه. مشارکت نقدی. مشارکت غیر نقدی. مشارکت نقدی هر مشارکتی که منجر به خرج پول نقد بشه. این میتونه هزینه اجاره محل کار باشه تا خرجهایی که برای امور جاری دفتر انجام میشه. مشارکتهای غیرنقدی هم میشن هر چیزی که پول نقد مصرف نکنه. مثال این مشارکتها میشن، زمان(زمانی که در یک استارتاپ کار میکنید و هزینهای دریافت نمیکنید یا کم دریافت میکنید)، ایده، تجهیزات و روابط و... .
برای اینکه بشه به روش منطقی و منصفانهای برای تقسیم سهام بین همبنیانگذاران رسید. آقای مویر یه کار خیلی جالبی انجام داد و اونم این بود که این دو نوع مشارکت نقدی و غیرنقدی رو با در نظر گرفتن ضریبهای متفاوت برای هر کدوم تبدیل کرد به یک واحد جدید و اسم این واحد جدید رو گذاشت برش. حالا یه فریمورکی داریم که میتونیم ارزشی که یه فرد به یه استارتاپ اضافه کرده رو حساب کنیم. ارزشی که فرد اضافه میکنه برابر مجموع برشهای نقدی به اضافه برشهای غیرنقدی عه.
یادتونه که تو قسمت قبل چه جوری درصد مشارکت یک فرد رو حساب میکردیم؟ مجموع مشارکتهای یک فرد رو تقسیم بر مجموع مشارکت همهی افراد میکردیم. و چون هیچ وقت نمیشد به طور کمی این عددها رو در آینده پیش بینی کرد به مشکل میخوردیم. حالا با این تعریف جدید ما میتوینیم درصد سهام هر فرد رو اینجوری تعریف کنیم.
درصد سهام هر فرد= مجموع برشهای فرد تقسیم بر مجوع همهی برشها
حالا با این تعریف جدید میتونیم در هر لحظه درصد سهام یک فرد رو به طور خیلی دقیق حساب کنیم. بیایم یه مثال ساده براتون بگم. فرض کنیم که سینا و شهریار یه استارتاپ راه انداختن. در سه ماه اول هر کدوم به ارزش ۱۰۰ برش برای رشد استارتاپ مشارکت داشتن. پس درصد هر کدوم در پایان سه ماهه اول میشه ۵۰-۵۰.
در سه ماههی دوم شهریار ۱۵۰ برش و سینا ۵۰ برش مشارکت میکنند. شاید در سه ماههی دوم سینا درگیر کار روزانهاش بوده و نتوانسته خیلی روی پیشبرد استارتاپ زمان بزاره. اگه مدل تقسیم ثابت سهام بود و سینا و شهریار ۵۰-۵۰ توافق کرده بودند در سه ماههی دوم به مشکل میخوردند و میبایست از اول گفتگو کنند.
اگه فرض کنیم که شهریار و سینا تو سه ماههی سوم هیچ کدوم مشارکتی انجام ندن و شرکت رو به ارزش ۱۰۰ میلیون تومان بفروشن. ۶۲.۵ میلیون گیر شهریار میاد و ۳۷.۵ میلیون گیر سینا میاد. اگه با مدل ثابت تقسیم بندی کار کرده بودن به هر کدوم ۵۰ میلیون میرسید که خیلی منصفانه نبود.
تو این قسمت اولین مبنای تقسیم بندی دینامیک سهام رو توضیح دادیم. همونطور که گفته بودم این فریمورک طراحی شده توسط آقای مایک مویر هست و ایشون این کتاب رو تحت عنوان اسلایسینگ پای یا برش کیک منتشر کرده. توی قسمت بعد شروع میکنیم تک تک اجزای تشکیل دهندهی هر کدوم از مشارکتها رو باز میکنیم تا به تقسیمی عادلانهتر و منصفانهتر برسیم.
اگه از این نوشته لذت بردین میتونین من رو در اینستاگرام هم فالو کنین.
مطلبی دیگر از این انتشارات
فرآیند جذب سرمایه استارتاپ – جادهای از تابلوهای «نَه»!
مطلبی دیگر از این انتشارات
اکوسیستم استارتاپی اردبیل در حال رشد با حداقل ها
مطلبی دیگر از این انتشارات
مدل کسب و کار اشتراکی (معرفی کتاب)