صاحب ارشد محصول دیجیپی / دیزاینر رفتار
وقتی میگوییم «استارتآپ» دقیقا از چه چیزی صحبت میکنیم؟
یک کسب و کار سنتی مثلا بقالی محله را تصور کنید. اگر صاحب این بقالی بخواهد کارش را توسعه دهد چه نیازمندیهایی دارد؟ ابتدا باید مغازهاش را بزرگتر کند و دکوراسیون آن را تغییر دهد. پس از آن نیازمند خرید اقلام و استخدام نفرات بیشتری است و اگر هم بخواهد در سطح شهر یا کشور شعبههای زیادی داشته باشد باید متحمل هزینه و وقت زیادی شود. او ناچار خواهد شد به سراسر کشور سفر کند تا بتواند به همه شعبهها رسیدگی کرده، اجناس را برای همه آنها ارسال کند تا مشتریان بیشتری (مثلا حدود یک میلیون نفر) بهدست بیاورد. حالا کسب و کاری را تصور کنید که برای رشد، هزینه یا امکانات زیادی نخواهد و در مدت زمان کوتاهی نسبت به کاسبیهای سنتی به مشتریان میلیونی برسد! بله درست است، اینجاست که از کسبوکارهای نوپا یا همان استارت آپها صحبت میکنیم.
استارتآپها، گونههای جدیدی از کسبوکار هستند که در دوره حباب دات ـ کام (یعنی اواخر دهه 90 میلادی) شکل گرفتند. در آن دوران که سالهای 1374 تا 1379 / 1995 تا 2000 را شامل میشد، سهام شرکتهای مختلف به دلیل حضورشان در بازار دیجیتال رشد زیادی پیدا کرد و این رشد سبب توجه به محصولات و خدماتی شد که با کمک فناوری میتوانست به کاربران بیشتری در بازارهای بزرگتری ارائه شود. یک کسبوکار نوپا در حقیقت سازمان موقتی است که به دنبال یافتن روشی تکرارپذیر و مقیاس پذیر برای رشد خود میگردد. این یعنی یک تیم استارت آپی جستوجویی همیشگی برای پیدا کردن یک مدل تجاری خواهد داشت تا بتواند با پاسخ دادن نیاز مشتری، راهی برای کسب درآمد قابل تکرار بیابد. درآمد قابل تکرار یعنی راهحل ارائه شده تیم یکبار مصرف نباشد و بتواند فرآیند رفع نیاز یا فروش را بارها بدون هیچ مشکلی تکرار کند. مقیاسپذیری که رکن دوم یک استارت آپ است نیز به تعبیری یعنی اگر استارت آپی امروز فقط ده مشتری دارد، شرایطی را تصور یا پیشبینی کند که بتواند هزاران یا میلیونها مشتری داشته باشد. مثلا همان بقالی برای این که مخاطبانش را از صد نفر به هزار نفر تبدیل کند به صرف هزینه و زمان زیاد نیازمند است. حال آن را با تلگرام مقایسه کنید که تنها در مدت یکسال به 50 میلیون مخاطب رسید.
در حقیقت استارت آپها، تیمهای کوچک و چابکی هستند که قوانین دست و پاگیر کسبوکارهای بزرگ را ندارند، اکثرا جوانند و معمولا از فناوری و بستر وب بهره میگیرند، زیرا فناوری ابزار مناسبی برای رسیدن به رشد سریع و مشتریهای زیاد است. همچنین آنها برای تسریع رشد خود به جذب سرمایه نیاز دارند؛ بنابراین یکی از وظایف مهم در راهاندازی یک کسبوکار نوپا، تحقیق برای اعتبار، ارزیابی و توسعه ایده یا مفاهیم آن کسبوکار است. این استارت آپها پس از یافتن ثبات در مدل کسبوکار خود و یافتن سرمایهگذار وارد مرحله جدیدی خواهند شد تا کمکم به سازمانی پایدار تبدیل شوند.
البته هنوز راه مشخصی برای تضمین موفقیت یک استارت آپ وجود ندارد. ممکن است ایده خوب با کیفیت عالی ارائه شود، اما مخاطبان آن را نخواهند و شکست بخورد.
در حال حاضر از هر ده استارت آپ، 9 مورد شکست میخورند و در نتیجه تعداد محدودی از استارت آپها هستند که مشتریان میلیونی پیدا میکنند.
لینک مطلب در روزنامه جامجم:https://goo.gl/F9RgPv
مطلبی دیگر از این انتشارات
سرمایه گذار ها روی بیسوادها و احمق ها سرمایه گذاری نمی کنند !
مطلبی دیگر از این انتشارات
چطور یک برنامه ریفرال مارکتینگ را بسازیم؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
خسته از اکوسیستم مریض استارت اپی ایران