فریده قزوینی *** میخوانم و مینویسم.
از این چای به آن چای فرج است!
چای فقط یک نوشیدنی نیست. البته که نوشیدنی گرم و مطبوع و دلچسبی است، ولی تنها این هم نیست.
شده وقتی نمیدانید چه کنید، فکر مشغولی دارید، خستهاید و... بروید سراغ چای؟ گویی چای یک فرصت است. یک مجال است. یک دم رهایی است. وقت چای، وقت خلوت است و سکوت و آرامش. زمانی برای یک گپ و گفت شیرین دوستانه.
امشب چیزی برای نوشتن نداشتم. حس و حالش هم نبود. غصهدار شدم که چه حیف که امروز چیزی ننوشتم. رفتم سراغ چای! یاد تکنیک خوشه کلمات افتادم که از اساتیدم یاد گرفتهام. روی کاغذ نوشتم چای. منتظر شدم کلمهها خودشان پیدا شوند. و شد! نتیجه شد این نوشته و این عکس. داغ داغ و تازه!
این میان، شعر نیما یوشیج هم یادم آمد و چقدر به دوباره خواندن و نوشتنش نیاز داشتم:
چایت را بنوش
نگران فردا نباش
از گندمزار من و تو
مشتی کاه می ماند برای بادها
مطلبی دیگر از این انتشارات
چند وعده در روز چای بنوشیم؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
داستان ورود چای به ایران
مطلبی دیگر از این انتشارات
چند دقیقه تا دم کشیدن چای ایرانی