مستندترین اخبار از موتور جستجوی گوگل که با ما ایرانیها ارتباط مستقیم دارد، حتما اکانت من را دنبال کنید و در دنبال کردن مطالب من تردید نکنید.
چرا گوگل رقیب نوپایی در دنیا ندارد؟
شخصا معتقدم، در کنار موتور جستجوی اینترنت؛ باید موتور جستجوی ملی هم داشته باشیم که بجای خود در همین مطلب به آن می پردازم.
اما بر روی اینترنت گوگل مشکل جستجو را "حل" کرده است. و سایر رقبا آن را فقط با نسخه ای ضعیف تکرار می کنند. در این کار تا امروز هیچ چیز بهتری برای کاربر وجود نداشته.حتی علیرغم کاهش کیفیت گوگل در سالهای گذشته، نه هیچ رقیب جدی برای گوگل دیده می شود و نه امیدی به ظهور چنین رقیبی هست.
این که جستجوی گوگل یکی از پردرآمدترین مشاغل روی کره زمین است بر کسی پوشیده نیست. با درآمدهای آشکار سه ماهه تا بیش از 40 میلیارد دلار و درآمدهای مخفی در پشت پرده گوگل که از ویژگی های جستجوگر گوگل است.
رقابت با گوگل در جستجو تنها زمانی ممکن است که، محصولی مبتنی بر هوش مصنوعی داشته باشیم که احتمالاً تحت مدلی متفاوت از جستجوی Google عمل می کند و چیزی که جایگزین گوگل می شود در ابتدا لزوما شبیه گوگل نخواهد بود. رقابت با گوگل تنها در سه حالت ممکن است
- مزیت فنی
- یک مدل جدید از کسبوکار
- یک جایگاه خاص (مثل حمایت دولت)
که بهترین حالت این است که هر سه را با هم داشته باشیم هم بهتر باشیم، هم حمایت شویم و هم بازار جدیدی برای کاربران ایجاد کنیم.
تنها نکته مهم این است که در رقابت با گوگل اگر حمایت دولتی را داشته باشیم، و بفرض از نظر فنی رقیب بهتری از گوگل هم بشویم، برای اون حالت سوم که درآمد زایی از موتور است، شرکتهای رسانهای خارج از ایران، هر کاری انجام میدهند تا اخبار و اطلاعات مربوط به آن را سرکوب کنند تا کسی از وجود آن باخبر نشود. و عملا با سنگ انداختن در مسیر پیشرفت آن، اجازه رقابت با گوگل را نمی دهند.
و اگر یک موتور بخواهد بدون نگاه تجاری با گوگل رقابت کند آن هم در ایران؛ اصلا دوام نمی آورد.
اول بگذارید هزینه های یک موتور جستجو در آمریکا را بررسی کنیم اگر موتور جستجوی شما در مرکز امریکا باشد تا 70 درصد نسبت به یک دیتاسنتر تخفیف دارید و جالبه که خود دیتاسنتر هم 99 سنت برای یک ترابایت (=~هزارگیگابایت) می پردازد یعنی هر گیگ برای دیتاسنتر حدود 50 تومان و برای موتور جستجو 15 تومان هزینه دارد و این رقم برای موتور جستجوی ایرانی حدود 800 تومان برای هر گیگابایت است. و هیچ تفاوتی هم بین هزینه پهنای باند بین یک دیتاسنتر با موتور جستجو نیست.
یعنی اگر ما بتوانیم موتور جسستجوی ملی در حد و اندازه گوگل داشته باشیم که رسیدن به نتیجه موفق از یک جستجو برای کاربر ایران با متوسط های ثبت شده از گوگل و هزینه های حمایتی زیر ساخت بدون احتساب هزینه سخت افزاری و دیتاسنتری هر جستجو حدود 4 تومان برای مالک موتور جستجو هزینه خواهد داشت که رقم کلی آن، خیلی بیشتر است( حدود 66 میلیون تومان برای کل جستجوهای روزانه که در زیر به شرح آن می پردازیم).
مثلا برای تعین هزینه ایندکس کردن، وبگاه stackoverflow بزرگترین شبکه اجتماعی متخصصان برنامه نویسی و کدنویسی را برایتان مثال بزنم. که جامعه برنامه نویسان ایران فعال در این وبگاه به اذعان خود سایت در سال 2016 حدود 50 هزار نفر بوده است.
حجم داده های سایت استک آور فلاو و زیر مجموعه های آن مثل: askubuntu.com و mathoverflow.net و serverfault.com و stackapps.com و superuser.com و stackexchange.com و... حدود 3200 گیگابایت است و داده های نیاز به روزرسانی روزانه در آن 70 گیگ است و با محاسبه اینترنت ایران با هزینه حمایتی زیرساخت و بفرض حمایت دولت در کم کردن هزینه های جانبی (حدود 800 تومان برای هر گیگابایت فرض شود) حدود 3 میلیون تومان هزینه خزش اولیه با تجدید ماهیانه و برای بروزرسانی روزانه آن حدود 70 گیگ،یعنی 56 هزارتومان هزینه بروز رسانی یک روز می شود. اینکه چه نسبت از این مجموعه سایت را هر روز بروزرسانی شود به ترافیک ارجاعی به آن بر میگردد، مثلا اگر شما در یک روز بتوانید نتیجه جستجوی 05 نفر را در این سایت برگردانید و کاربر را به آن هدایت کنید و بر اساس آن بخواهید نسبت به محاسبه هزینه های بروزرسانی این سایت تصمیم گیری شود. حدود 11200 تومان در آنروز برای 50 نفر برای موتور جستجو هزینه سرریز خواهیم داشت. و با احتساب 3 میلیون تومان برای هزینه بروزر سانی ماهیانه حدود 3200 گیگابایت که حتما باید انجام شود می بینید که بشدت هزینه بالایی است. و حدود 110هزارتومان هزینه خزش روزانه فقط برای جامعه 50 هزار نفری توسعه گران می شود و این را اگر تامین بدهید به که کل جامعه جستجو بر روی گوگلِ ایران که حدود 29 میلیون نفر است. می شود رقمی در حدود 66 میلیون تومان فقط برای یک روز.
یعنی هزینه خزش روزانه معادل گوگل بدون احتساب هزینه های سخت افزاری فقط برای شرکت ایرانی تحت حمایت دولت می شود حدود 66 میلیون تومان. پس این موتور حتی با حمایت دولتی هم کار سختی در پیش دارد و بدون داشتن مدل کسب درامد نمی تواند ادامه حیات بدهد.
البته وزارت ارتباطات در سال 94 اعلام کرد که در راستای حمایت از جویشگر های بومی در کشور، هزینه تهیه سرور و پهنای باند شرکتهای فعال در این عرصه را تقبل می کند. اما سه سال پیش ترک فعل وزیر ارتباطات در توسعه موتور جستجوی ملی و در نتیجه عدم تقبل هزینه ها را شاهد بودیم
اگر شما هم به اینکه هر امپراطوری، یک روز افول خواهد کرد معتقد هستید، شاید عدم مشاهده رقابت موثر با گوگل در این زمینه کمی برایتان تعجب آور باشد. از منظر فنی، بالقوه یک رقیب می تواند بر گوگل غلبه کند. اما از نقطه نظر اقتصادی، رقیب گوگل چندان دوام نخواهد آورد(مگر اینکه بُعد اقتصادی در دستور کارش نباشد)، موانع ورود به بازار جستجو به قدری عظیم است که بزرگترین و موفقترین شرکتهای جهان که منابع لازم برای مقابله با این مشکل را دارند هم از آن دوری میکنند. انشالله در مطلبی مجزا سعی خواهم کرد مشکل خود ما در بوت استرپینگ (~= تکیه بر سرمایه شخصی به جای شرکتهای ریسک پذیر) را به تفصیل توضیح دهم و رویکرد ojo برای غلبه بر آن شرح داده شود. پس اجازه دهید این مطلب را با تعریف اصل مشکل جستجو پی بگیریم و بعد به بوت استرپینگ بپردازیم.
اول باید ببینیم؛ جدا از انحصار گوگل و چالش های فنی بزرگ، یک رقیب برای کنار زدن گوگل به چه چیزهایی نیاز دارد؟
فولر (مخترع مطرح آمریکایی ) جمله معروفی دارد:
"شما هرگز برای تغییر چیزی به مبارزه با واقعیت موجود نمی روید. برای تغییر چیزی، یک مدل جدید بسازید که مدل موجود را منسوخ کند.»
این اشاره به همان جمله معروف دوری از اختراع مجدد چرخ است ، می توان بجای تلاش برای رقابت با چرخ (که حداقل برای چرخ عملا نمی شود) یک مدل جدید مثل نوار نقاله ایجاد کرد (به این مطلب هم رجوع کنید: اگر چرخ را به من و تو نمی دهند، آن را اختراع کنیم ).
این یعنی بجای اینکه به فکر مبارزه با گوگل با کپی برداری از آن باشید، موتوری بسازید که ساختاری متفاوت از گوگل داشته باشد، مثلا بجای اینکه مثل گوگل بر شبکه عصبی استوار باشد، مبتنی بر هوش مصنوعی باشد.
و اگر بخواهید غیر این عمل کنید در خلاف جهت آب دارید شنا می کنید، یک گزارش آنتی ترا ست یا ضد رقابتی اخیر توسط دولت بریتانیا تخمین زده است که حدود 20 میلیارد دلار برای یک شرکت جدید لازم است تا بتواند با گوگل رقابت کند.(بخشی از این مبلغ برای این است که هر کسی که میخواهد با گوگل رقابت کند باید به مرورگرها و سیستمعاملها پول بپردازد تا به شکل قابل توجهی وارد بازار شود.)
در چنین رقابتی اگر از نیاز به یک میلیارد کاربر تازه وارد شده به وب که قبلاً موتور جستجوی دیگری از جمله گوگل را انتخاب نکرده اند بگذریم؛ به یک مدل کسب و کار رقابتی هم نیاز دارید که بتواند از فناوریهایی رونمایی کند که استفاده از آن آسانتر و قدرتمندتر ازمدل کسب و کار Google باشد، و قطعا برای دوام تا زمانی که به کسب درآمد واقعی برسد، کار سختی در پیش خواهید داشت.
اولا باید رقیب را خوب بشناسیم، بقول یکی از اساتید بنده ( آقای دکتر فریبرز دخانیان) رقیب اونی نیست که عقب تر از تو در حال دویدن است یا اونیکه صدها قدم از تو جلوتر است، رقیب تو کسی است که شانه به شانه آن در حرکت هستی و الا گوگل برای خودش حتی در ایران هم رقبایی مثل ترب را دارد که با این تعریف به عنوان رقیب گوگل شناخته نمی شود هر چند وجود ترب به کم شدن ترافیک گوگل در موضوع خاص خودش در ایران منجر شده باشد. و یا یاندکسِ روسی که کمتر کسی او را رقیب گوگل می داند.
همچنین شرط رقابت عدم وابستگی به رقیب است مثلا، بینگ در ظاهر رقیب گوگل است اما بدون گوگل کارآیی ندارد ( به عبارتی به زندگی انگلی از گوگل بیشتر شبیه است تا رقیب)
اما چرا تمام مردم دنیا از گوگل استفاده می کنند؟ ( این مطلب را هم بخوانید: چرا کاربران ایرانی حاضر به دست کشیدن از گوگل نیستند.)
پاسخ در دو کلمه خلاصه می شود:عادت و جهالت. چرا که، حال کاربر معمولی وب با آنچه که گوگل ارایه می دهد خوب است. ( مثلا اینکه جستجوی پیش فرض بیشتر ابزارها و سیستم ها گوگل می باشد، که کار جستجو با آن را راحت کرده است.)
و مهمتر از آن اینکه شما با خزشگر بدلیل فایروال ها و شبکه های ابری نمیتوانید مانند گذشته در وب بخزید اما خزشگرهای گوگل در همه جا دسترسی راحت دارند و با داشتن این شاه کلید که خزنده های دیگر آن را ندارند گوگل کار سختی ندارد. برای خلاص شدن از این محدودیت، نه تنها به اراده، بلکه به مهارت فناوری نیز نیاز است که بصورت معمول آن به ان دسترسی نداریم(بقولی به روشی سرخپوستی نیاز است تا بتوان به نتیجه رسید).
بعد از مسئله خزش، یک جستجوگر برای رقابت با گوگل قبل از هر چیز باید بتواند تنها با یک کلیک اجرا شود و برای اینکار باید در همه جا وجود داشته باشد. در تلفن، کامپیوتر و حتی تلویزیون های هوشمندِ.
این را هم بگویم که جهالتی که از آن صحبت کردیم جهالت محض نیست بلکه جبری است. چرا که تغییر عادت کاربران کار سختی است، با گوگل، آنها تمام اطلاعات مربوطه مورد نیاز خود را دارند. کاربران گوگل به خوبی میدانند که یافتن یک جستجوگر خوب دیگر به تلاش قابل توجهی نیاز دارد و ممکن است به تجربه بدتری منجر شود، و به هر حال احتمال بازگشت به گوگل در این نوع تلاشها زیاد است.
خوب این یک تصمیم آگاهانه است، نه جهل و یک تصمیم ناآگاهانه.
و مهمترین چیز اینکه کاربران نیازی به گوگل دیگری را احساس نمی کنند ( حتی اگر به آنها ثابت کنید گوگل ضعیف تر از آن چیزی که باید باشد زمانی بوده عمل می کند.).
مسئله دیگری که رقابت با گوگل را سخت می کند (البته برای بیرون از ایران )کسب درآمد از گوگل است. چرا که گوگل بهترین جستجوگر درآمدساز برای کاربران است.
برای رقابت با گوگل از یک مسئله مهم نیز نباید غافل شد، و آن عقب ماندن از زمان است. یک دهه طول کشید تا گوگل به طور کامل در جنگ با دیگر جستجوگرها پیروز شود. به همین نسبت نیز شکست دادن گوگل به گذر زمان نیاز دارد.
گذشته گوگل نشان می دهد که برای گوگل رسیدن به تعادل بین نوآوری و انتظارات کاربر مهم است. در گوگل افزودن ویژگیها و خدمات بدون افراط و تفریط انجام شده است.
در بالاخره اینکه برای رقابت با گوگل از گوگل باید آموخت.
چهار درس بزرگ که کسب و کارها می توانند از گوگل بیاموزند
- 1) گوگل نوآوری را در شرح وظایف (اصطلاحات تاسک لیست ) خود قرار داده است و همیشه با نیاز کاربران بروز است
- 2) پایداری و عدم وجود هرگونه اختلال در کار
- 3) بهبود تجربه کاربری، که یک اصل در گوگل است.(اتفاق جالبی که با تکامل اینترنت رخ داده است این است که گوگل نقش بزرگی در تعیین ظاهر وب داشته است . بهینه سازی سئو، طراحان وب، بازاریابان و تولیدکنندگان محتوا را تشویق کرده است تا استراتژی های خود را با الگوریتم های گوگل هماهنگ کنند.)
- 4) شعار اولویت در شفافیت ( هرچند بارفتاری دوپهلو از گوگل). با وجودیکه گوگل شفافیت را اصل اجرایی خود می داند که نمونه بارز آن امکان تشخیص تبلیغات متنی با تفکیک آن است، اما در عمل برای درآمد بیشتر یا داشتن حمایت های دولت آمریکا، سوگیری الگوریتمی دارد که شامل تبعیت از سیاست های دولت آمریکا (مثل حمایت از غزه ) و یکی از مهمترین و قابل توجه ترین مثال ها جستجوی نامهاست، که کاملا جانبدارانه با تکیه بر ویکی از یک نفر حمایت یا به او حمله میکند.
در آینده از گوگل بیشتر برایتان خواهم گفت.
منتظر ظهور (𝓞𝔍𝓞).
مطلبی دیگر از این انتشارات
آنچه از بایدو نمی دانید؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
اگر موتور جستجوی بهتر از گوگل را ساختیم چی میشه؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
درک مفهوم شبکه عصبی