sima_sadeghparvar@
درک حضور

کسی که حالش خوب باشه با لباسی که لکه رنگ روش باشه بیرون نمیره
کسی حالش بده که چاره ای جز پوشیدن لباسی با لکه رنگ ،نداره
به من نگو چته،منو ببین
کاش آدما یاد بگیرن ارتباط گرفتن فقط با زبان نیست
زبان دروغ میگه یا اگرم نَگه ،حقیقتو بیان نمی کنه
لطفاً قبل از لب گشودن کمی نگاه کنیم
یاد بگیریم توی سکوت ارتباط برقرار کنیم
دنیای امروز ما شده فقط صدا ،نویز، وز وز
گاهی ناب ترین دریافت ها توی سکوت به گوش جان می نشینند
صدای سکوت از هر وز وزی بلند تره ،برای گوشی که بخواد بشنوه یا جانی که بخواهد دریافت کند
حضور غم وقتی میاد آروم توی حلقه ی کهکشانی چشما میشینه ، توی سکوت و توجه دیده میشه درک میشه
آدما نمی دونن چشونه پس نپرسیم چته
نگاه کنیم سکوت کنیم دریافت کنیم درک کنیم
زیبا ترین لحظه وقتیه که تو چشمای یه نفر خیره میشی ،امکان نداره بعد از مدتی گریه نکنی
انگار به یک دنیای دیگه ای از طرف مقابل که نه، از خودت شاید وصل میشی
وقتی چشمارو می بندی و دستای یک نفر را میگیری هم همینطوره
اینا دریچه های ارتباط وتبادل انرژی هستن
ما چرا یادمون رفته
چرا یاد گرفتیم دهان باز کنیم و دروغ بگیم از خودمون یا قضاوت کنیم
چی شد که دریافت کردن از یادمون رفت ؟
کجا این ارتباط گرفتن قطع شد؟
ما دیگه حتی با خودمون هم غریبه شدیم
دیگه توی آینه به خودمون ذل نمی زنیم
دیگه بدنمون رو لمس نمی کنیم
تپش قلبمونُ تو سینه از یاد بُردیم
دیگه عمیق و از ته دل نفس نمی کشیم
یه روز یه جایی خودمون رو فراموش کردیم
کسی که خودشو گُم کرده چجوری میخواد دیگری رو درک بکنه؟
ما دیگه خودمون رو نمی بریم زیر بارون قدم بزنه
دیگه با خودمون خلوت نمی کنیم زمان بطالت نداریم همش سرگرمیم البته فراری
خیلی وقته دل هامون مُرده
اسمشم میزاریم بزرگسالی
به نظرم از درون گندیدیم
باید از ته دل بخندیم ،باید کارای الکی بُکنیم ، بریم بستنی بخوریم تو روزای برفی، بریم قدم بزنیم
یکم بریم با خودمون وقت بگذرونیم
همه چی از من میاد از خودمون
خودمون رو باید شفا بدیم
آخه میدونی فقط منم که واسه خودم می مونم
فقط منم که همیشه دارم با خودم زندگی می کنیم
باید از این قفس بیایم بیرون ، بیایم تو نور.
مطلبی دیگر از این انتشارات
یه مشت چرت و پرت یه دختر دبیرستانی
مطلبی دیگر از این انتشارات
در گوش قاصدک✨
مطلبی دیگر از این انتشارات
غم؟...