ما شکیبا بودیم و این است کلامی که ما را به تمامی وصف میتوان کرد.
چی میخواستیم... چی شد...
تا به حال کسی برای چاق شدن، تنبل بودن و احمق بودن برنامهریزی نکرده؛ همینکه بدون برنامه باشید اینا خودشون محقق میشن! - شما فرض کن یه آدم معروفی گفته
مدت ها بود که دلم میخواست برای رشد و پیشرفت خودم برنامهریزی کنم و تو یه مدت کوتاهی یک عالمه مهارت یاد بگیرم. نه به این خاطر که رزومهمو قوی کنم، به این خاطر که در کل من عاشق یاد گرفتنم و یه مدت انقدر درگیر بودم که سرانه مطالعهام شده بود روزی ۱۵ دقیقه - اونم توی مترویی، اتوبوسی... . تصمیم گرفتم یکم سرمو خلوت کنم تا بتونم قویتر از قبل ادامه بدم. همین باعث شد برم دنبال اینکه ببینم بقیه چه جوری برنامه ریزی میکنن. نتیجهی شخم زدنامو، مقالهی ترجمه شدهای با حذف و اضافات، با شما هم درمیون میذارم:
اصلن چرا به برنامهی رشد شخصی نیاز داریم؟
تاحالا سفری رفتی که بدون هیچگونه برنامهریزی بوده باشه؟ ندونی کجا میخوای بخوابی، کجاهارو میخوای بگردی، چی قراره بخوری، یا افتضاحتر از همه اصن کجا داری میری؟!
درسته از دور که نگاه میکنی شاید به چشمت هیجانانگیز بیاد ولی وارد داستان که میشی میبینی از بس هی دغدغهی اینو داشتی که خب الان کجا بخوابم کجا برم، از سفر هیچ لذتی نبردی. (اگر مثل من وسواس فکری هم باشی که دیگه غوغاست)
زندگی هم مثل همین سفر رفتنه. اگه براش برنامه نداشته باشی، همش فکرت درگیر مسائل روزمره میشه و دیگه یادت میره قراره لذت ببری. بیبرنامه اینجوری میشه که با خودت میگی «چیشد من رسیدم اینجا؟ چی میخواستم چی شد!»
داستانبافی بسه... چه جوری شروع کنیم؟
ما تو عصری داریم زندگی میکنیم که عصر ایدههاست. کلی فکر میاد تو ذهنمون. برای اینکه ایدهها عملی شن لازمه جزئیات رو بدونیم. برای اینکه از جزئیات برای تحقق ایده استفاده کنیم لازمه استراتژی داشته باشیم. و تمام اینها رو ثبت و ضبط کردن توی مغز کار دشواریه. بنابراین بهترین راهحلی که میشه داد اینه که یه کاغذ و قلم بردارید. (من سراغ پلتفرمهای لپتاپ و موبایل هم رفتم که توشون یادداشت کنم، ولی کاغذ و قلم یه چیز دیگهست، حالا از من گفتن بود.)
حکم کلی میدم برات، خودت جزئیش کن
یه قالب کلی برات میدم که فقط خواستههاتو توش جایگزین کنی. ۱۰ مرحلهرو باید طی کنی:
۱- اهدافت رو مشخص کن.
۲-اولویتبندی کن.
۳-تاریخ اتمام بذار براشون.
۴-نقاط قوتت رو بنویس.
۵-فرصتها و تهدیدهارو شناسایی کن.
۶-مهارتهای جدید یاد بگیر.
۷-عمل کن.
۸- کمک بگیر.
۹-روند پیشرفت رو بررسی کن.
۱۰- این مورد چیز خاصی نیست فقط آوردمش که تعداد مراحل رُند بشه. شما با یک اوسیدی طرفید. :)
توضیح هر مرحله همراه با مشق شب
۱- اهدافت رو مشخص کن
چی برات مهمه؟ چه مهارتهای جدیدی رو میخوای یاد بگیری؟ چیو به دست بیاری خوشحال میشی؟ رویای ناتمامی داری که لازمه به سرانجام برسونیش؟ قدمِ رو به جلویی میخوای برداری توی شغلت؟ شغل بهتری میخوای پیدا کنی؟
قدم اول اینه که اهدافی رو مشخص کنی که واقعا برات اهمیت دارن. این اهداف میتونه مربوط به شغل یا به زندگی شخصی باشه؛ مثل وزن کم کردن، فعالیت یا سرگرمی جدیدی رو شروع کردن یا یادگیری یه زبان جدید.
مشق: ۵-۱۰ هدفی که برات اهمیت دارن تا بهشون دست پیدا کنی رو بنویس.
۲- اولویتبندی کن
از بین این اهدافی که نوشتی کدومش از همه مهمتره؟ این اون هدفیه که قراره تمرکز اصلی تو رو به خودش بگیره. ببین از بین اینایی که نوشتی موردی هست که بتونه زیرمجموعهی یه مورد دیگه باشه؟ یعنی مثلا میخوای مهارت صحبت کردن رو افزایش بدی که نتیجهش روابط بهتر با بقیه یا کسب مهارت مذاکرهست. اینایی که در راستای همدیگه هستن رو ببر تو یه دستهبندی و دیگه سه تا شماره از اهداف رو بهش اختصاص نده، همه رو جمع کن تو یه شماره.
مشق: لیست اهداف رو با دقت بررسی کن و اونی که از همه مهمترهرو انتخاب کن.
۳-تاریخ اتمام بذار براشون
اگر یه هدفی داشته باشی ولی ندونی کِی قراره به دست بیاری، این احتمالو دادی که قراره هیچوقت اونا رو به دست نیاری. موقع برنامهریزی لازمه که واقعبین باشیم.(نظر شخصی من اینه که موقع زمانبندی کردن نیایم ایدهال رو درنظر بگیریم، بیایم بدترین حالت رو درنظر بگیریم.) علاوه بر واقعبین بودن لازمه به طور مشخص هدفمون رو بنویسیم. ننویسیم «یه روزی من پولدار شم»، بنویسیم «درآمدم تا پایان امسال دوبرابر بشه».
اگر قراره چیزی جدی گرفته بشه، فقط خودتی که باید اونو جدی بگیری؛ هیچکس دیگهای اینکارو نمیکنه.
مشق: تاریخی که قراره اون مهارت رو کامل یاد گرفته باشی، مشخص کن.
۴-نقاط قوتت رو شناسایی کن
هرکسی تو دنیا توی یه کاری خوبه. یا اینجوری بگم که تو یه زمینه میزان مهارتش بالاتر از حد متوسطه. شاید خواننده یا بازیگر خوبی نباشی ولی در عوض شنوندهی خوبی باشی. نقاط قوت کلیدیت چیا هستن؟
اگر جواب دادن به این سخته برات، از دوستات یا خانوادت بپرس. ببین از نظر اونا منظم بودنت نقطه قوتته؟ پشتکارت؟ هوشت یا چی؟
مشق: نقاط قوتت رو پیدا کن و ببین کدومشون بهت کمک میکنه تا هدف مورد نظرتو کسب کنی.
۵- فرصت ها و تهدیدها رو شناسایی کن
رفتارها و عادات فعلیت ممکنه تو رو توی رسیدن به هدفت کمک کنه یا بازداره. کدوم از عادتهات مانع میشه به هدفت برسی؟ از طرفی بعضی عادتها هم هستن که دستیابی به هدف رو برات راحتتر میکنن.
مثلا اگر میخوای ۱۰۰ سال عمر کنی باید غذای سالم بخوری، سیگار نکشی، ورزش کنی و فلان. اگر میخوای پول پسانداز کنی باید شروع کنی مخارجتو بنویسی، حسابرسی کنی و بقیه ماجرا.
مشق: یه جدول بکش با دوتا ستون. ستون کارهایی که باید انجامشون رو متوقف کنی و کارهایی که باید شروعشون کنی.برای هر ستون ۵ مورد از عادات و رفتارهات رو بنویس. (چرت و پرت ننویسی، اونایی که به هدفت ربط دارن رو یادداشت کن.)
۶-مهارت جدید یاد بگیر
برنامه رشد شخصی برای رسیدن به جاییه که دلت میخواد باشی، نه جایی که هستی. اگر میخوای چیز جدیدی به دست بیاری باید بهاشو بپردازی. اگر میخوای شغل بهتری کسب کنی باید مهارت جدیدتری یاد بگیری.
برایان تریسی: هرچیزی بهایی داره، اون «چیز» زندگیتو پیدا کن و بهاش رو بپرداز.
به عبارت دیگه اگه بخوام تو یه جملهی قصار برات بگم، برای به دست آوردن چیزی که تا به حال نداشتی، باید کاری بکنی که تابهحال نکردی. (منطقیم هست.)
مشق: لیست مهارتهایی که باید یاد بگیری تا به هدفت برسی رو یادداشت کن.
۷- عمل کن.
اگر قرار باشه هدف بزرگی رو به دست بیاری، کارهای زیادی رو باید انجام بدی.
مشق: ۳-۵ تا از مهمترین کارهایی که باید برای رسیدن به هدفت انجام بدی رو بنویس. موقع نوشتن حواست به تاریخ اتمامی که تو مشق قبلیا مشخص کردی باشه.
۸-کمک بگیر
کی میتونه بهت کمک کنه تا سریعتر به هدفت برسی؟ مثلا اگر میخوای وزن کم کنی، یه دکتر تغذیه میتونه بهت کمک کنه که این روند رو سریعتر طی کنی.
مشق: اسم هرکسی رو که فکر میکنی میتونه بهت کمک کنه یادداشت کن.
۹- روند پیشرفت رو بررسی کن
بهترین مشوق برای اینکه تو هدفت ثابت قدم بمونی، پیشرفتیه که داری، حتی اگه یه ذره باشه. مهمه که بدونی داری سمت جلو قدم برمیداری و کارهارو درست انجام میدی. حالا اگه خوب پیش نرفت چی؟ این نشون میده یه جای استراتژیت میلنگه. اگر نتیجهی بهتر میخوای، باید یه چیزی رو تغییر بدی. (من به شخصه پیشاپیش احتمال میدم اونجایی که عادات بدت رو شناختی، برای کم کردنشون تلاش نکردی.)
مشق: یه جدول بکش با دوتا ستون، یه ستون لیست کارایی که به خوبی رفته جلو و یه ستون لیست کارایی که لازمه تغییرشون بدی یا بهبودشون بدی.
۱۰- این مورد چیز خاصی نیست فقط آوردمش که تعداد مراحل رُند بشه. شما با یک اوسیدی طرفید. :)
اوسیدی (OCD) به معنای اختلال وسواس فکری-عملیست. تو پست شاید شما هم یکی از ما ocdها باشید براتون توضیح دادم که چی به چیه.
به پایان آمد این ویرگول، حکایت همچنان باقیست...
امیدوارم تفاوت این برنامهریزی رو با نوشتن لیست آرزوها و قانون جذب متوجه شده باشید. هیچ نیروی ماوراییای قرار نیست معجزه کنه. هر گُلی بزنید به سر خودتون میزنید. این نوع برنامهریزی رو خودم برای یادگیری فتوشاپ انجام دادم و جواب داده. (یه چیزی شبیه فروشندهها که موقع فروش کالا میگن برای خونهی خودمون هم از این جنس میبریم). با این حال، اگه توصیهای به منظور همافزایی داشتید، پذیرا هستم. کمکی هم خواستید باهام وارد مذاکره بشید :)
مطلبی دیگر از این انتشارات
تو زندگی مثل شیریم؛ ولی تو عمل عین ماست میمونیم!
مطلبی دیگر از این انتشارات
سفر کردن علاج درد ما (و شما) نیست! ولی چرا؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
شاید شما هم یکی از ما OCDها باشید! (بخش دوم)