ما شکیبا بودیم و این است کلامی که ما را به تمامی وصف میتوان کرد.
بلد بودن کسی یا Mind Language
داشتم مطلب یکی از ویرگولیها رو میخوندم که از صدای متفاوت راه رفتن افراد به مثابه هویت شخصیشون حرف زده بود. بعد از خوندن مطلب کمی تو فکر رفتم. دیدم راست میگه. انگار فقط دی ان ای و اثر انگشت افراد نیست که با هم متفاوته، خیلی ظرافتهای دیگه هم هست که باید زیرکی به خرج داد تا متوجهش شد.
اگر بخوام یه نمونهی خیلی ساده رو براتون بگم وقتیه که کسی رو دوست داشته باشید یا از کسی متنفر باشید. در این دو حالت دقتتون روی حرکات و رفتارهای شخص مقابل متمرکز میشه:
- میدونید وقتی میگه «آره خب» چشماش چه حالتی میشن، حرکات سرش به چه صورت خواهد بود و لب و دهنشو چه شکلی میکنه.
- میدونید وقتی وسط حرفش آب دهن قورت میده بعدش قراره چه حرفی بزنه.
- میدونید موقع آواز خوندن کجاها صداشو نازک میکنه.
- میدونید موقع تلفظ هر کلمه، تاکید رو روی کدوم حرف میذاره.
- میدونید موقعی که دود سیگار رو میده بیرون، دستاش و چشماش چه حالتی دارن.
- میدونید موقع راه رفتن با چه ریتمی قدم برمیداره.
در حقیقت فقط کافیه حس عشق/تنفر رو نسبت به کسی داشته باشید تا تمام منشهای اون فرد براتون فقط و فقط منحصر به همون فرد بشه و به نوعی تمام بادی لنگوئجش (زبان بدن - Body Language) رو بلد بشید.
در کنار این نوع بلد بودن، بلد بودن دیگهای هم هست که مایند لنگوئج (زبان ذهن یا اشارات ذهن - Mind Language) محسوب میشه.
- وقتی یه حرفی گفته میشه شما میدونید واکنش طرف به اون حرف قراره چی باشه.
- وقتی ناراحته میدونید قراره چه جوری سر حرف رو باز کنه
- وقتی خوشحاله میدونید چی بگید که بخوره تو حالش! میدونید چی بگید که خوشحالیش چند برابر بشه.
- هنوز حرف از دهنش درنیمده میدونید چی میخواد بگه. فکر از ذهنش عبور نکرده میتونید فکرشو بخونید.
- از نگاهش هزار حرف نگفته رو میخونید.
نمیدونم تفاوت شناخت و بلد بودن تو چیه. شاید اصلا تفاوتی نداشته باشند. مثلا مادرها میگن بچههاشونو میشناسن. ولی عاشقها معشوقشون رو بلدن!
بلد بودنِ کسی کمی زمان میبره ولی چیزیه که هیچوقت از یادتون نمیره. مثل وقتیه که نوشتن رو بلد شدید و دیگه از یادتون نمیره؛ وقتی هم کسی رو بلد میشید دیگه نمیتونید فراموشش کنید. کافیه کمی نکتهسنج باشید (وسواس فکریها میدونن چی میگم). البته تو مورد عشق لازم نیست مهارت خاصی داشته باشید. شاید اصلا عشق همون بلد بودن کسی باشه.
به پایان آمد این ویرگول، حکایت همچنان باقیست...
تا به حال کسی رو بلد بودید؟ چه نشونههای خاصی بوده از طرف مقابلتون که بیشتر توجهتون رو جلب کرده؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
یا جروم قدیس ما را از ترجمهی بد دور نگاه دار!
مطلبی دیگر از این انتشارات
نام شما سرنوشت شما را تعیین میکند. من شکیبا هستم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
خونهی مادربزرگه هزار تا قصه داره...