درباره Ērānšahr، خوانش ها و یاداشت هایی از یک ایران دوستِ دانش آموخته نرم افزار و نه یک ایران شناس یا باستان شناس یا زبان شناس ... امید است به یاری یزدان درست و سودمند باشد.
این گوی این میدان
مهدی زمانیان - زبانزدی (=ضربالمثل) کهن در زبان پارسی میانه:
در زبان پارسی میانه زبانزدیست (ضرب و المثل) که در زبان پارسینو روایی ندارد، پسندیده است که دوباره آن را در گفتار و نوشتار زنده گردانیم.
در کارنامه اردشیر بابکان آمده است که در دربار اشکانیان، اردشیر که نوجوانی بیش نبود، به همراه پسر و جانشین شاهنشاه اشکانی به شکار میرود که اردشیر با زبردستی گورخری را شکار میکند و هنگامیکه شاهنشاه اشکانی اردوان (چهارم یا پنجم) جویای چگونگی آن شکار میشود، شاهزاده اشکانی شکار چیرهدستانهی اردشیر را به نام خود می کند و میگوید که گور را وی شکار کرده است.
اردشیر نوجوان از این دروغ به خشم آمده و میگوید:
"این دشت نیک و گور ایدر بسیار ، من و تو ایدر، دیگر آزمایش کنیم"
ایدر = اینجا
این گنجواژه پارسی میانه( پهلوی ساسانی) یادآور زبانزد پارسیِ نو "این گوی و این میدان " است که ، بیگمان پیشینهای بَس کهن دارد، چرا که این زبانزد پارسی نیز به بازی چوگان نمارش (=اشاره )دارد.
در شاهنامه فردوسی بزرگ، این بخش از داستان این چنین آمده است.
چنین داد پاسخ بدو اردشیر
که دشتی فراخ است و هم گور و تیر
یکی دیگر افکن برین همنشان
دروغ از گناهست از بر سر کشان
به پارسی روان این زبانزد این چنین میشود
"دشت فراخ است و گور و تیر، نیز بسیار !"
مطلبی دیگر از این انتشارات
سنگ نگاره های پارتی کال جنگال
مطلبی دیگر از این انتشارات
فریدون، اوشنَر دانا، زو تهماسب، تهماسب، منوچهر، اغریرث و ایرج
مطلبی دیگر از این انتشارات
دبیره های ایرانی - هام دبیره - بخش هفتم