وبلاگ hamibash.com/alitalk ////// HADIAN80.BLOG.ir
حنایی،عنکبوت و یک جامعه ی آنومیک!
پ.ن: این متن تنها یک تحلیل ناقص از یک دانشجوی ساده است.خوشحال میشوم با نقد ونظرهایتان این متن را کامل کنید.
خلاصه فیلم:
عنکبوت روایتی از یک قاتل زنجیره ای(سعید حنایی) است که سعی در ریشه کن کردن فساد های زنان خیابانی(روسپی) از طریق به قتل رساندن آنان دارد.
فیلم بر مبنای یک پرونده واقعی است.
نقدی کوتاه از قاب سینما:
یکی از نقد های درست وبه جا ازاین فیلم در سطح ماندن این اثر است.
فیلم به ما نگاهی عمیق وریشه ای از موضوع زنان خیابانی وشخصیت اصلی داستان به نمیدهد.
کارگردان میتوانست برای ما کمی بیشتر شخصیت سعید حنایی را بازکند.
از ابعاد بیرونی ودرونی سعید حنایی، از اینکه چه در سراو میگذشت و...
به عبارت ساده تر شکل وشمایل انگیزه سعید حنایی شدن را با جزئیات بیشتری شرح میداد.
نبود همین موضوع باعث شده که قتل های سعید حنایی(با بازی محسن تنابنده) در فیلم برایمان گنگ و تا حدی بی معنی وغیر قابل درک باشد که این ناشی از عدم تشریح دقیق شخصیت سعید حنایی است.
به قول یکی از منتقدین، عنکبوت یک ایده چند خطی ملتهب سینمایی است. که پا فراتر از روایت های روزنامه های جنایی ونشریات آن زمان نمیگذارد وفقط آن را به قاب تصویر کشانده است.
اما از سعید حنایی وسعید حنایی ها چه میتوان فهمید؟
سعید حنایی مصداقی از یک جامعه انومیک است.(یا حداقل یک جامعه رو به آنومیک شدن)
حال آنومی چیست دگر؟!
مصادیق بارز یک جامعه آنومیک ازدواج سفید،روسپی گری،خواندن آهنگ ساسی مانکن در مدارس،آمار بالای تماشای فیلم های مستهجن در موتور جست وجوی گوگل در ایران،لایو پسر 14 ساله با مینا نامداری و... است.
حالت آنومیک حالتی است که در آن قوانین وهنجارهای یک جامعه کارایی لازم را ندارند ومردم آن جامعه، دیگر به آن عمل نمیکنند در این حالت جامعه به وضعیت انومیک دچار میشود.
در این حالت چون جایگزین وهنجار مناسبی پیدا نشده جامعه دچار بی هنجاری،بی نظمی،آشفتگی وآشوب میشود.
مثال های بارز آن در موارد بالا بود که علی رغم آنکه عرف سنتی،قوانین کشور ،مباحث درسی در اموزش وپرورش، صدا وسیما و.... بر نهی آن تاکید کرده، اما میبنیم که این نکن ونرو ها چندان کارایی نداشته ونسل امروز مسیر خودش را دارد میرود.
این یک وضعیت آنومیک است که حاکمیت ما در مواجه ومدیریت با آن ناکارامد وناتوان بوده.
حال این ها چه ربطی به سعید حنایی داشت؟
ربطش این است که وقتی حاکمیت وقوانین جامعه ورویکرد ها، در مدیریت روسپی گری،زنان خیابانی ناکارامد است وآن را به امان خدا گذاشته وصدایش را در نمی آورد نتیجه اش چیزی جز هرج مرج وبی هنجاری بی قانونی در جامعه نیست. این هرج ومرج منجر به جرم میشود.
سعید حنایی که این اوضاع شلم شوربا و ناکارآمدی حاکمیت را دراین موضوع میبند، (نبود رویکرد کارامد وحاکمیت بی قانونی )خود آستین هایش را بالا میزند و تصمیم به برخورد با زنان روسپی میکند وبه تفسیر خودش انگل های جامعه را حذف میکند.
پس یکی از علل ایجاد حالت آنومی ناکارامدی قوانین وهنجار هاست که میتواند منجر به جرم شود. چرا که آن قانون ناکارامد بوده وافراد مجبور به انجام عملی خلاف هنجارهای اجتماعی میشوند.
تعارض بین نگاه سنتی(ایدوئولوژیک) با نگاه مدرن
یکی دیگر از علت های ایجاد حالت انومیک تعارض بین نگاه سنتی(ایدوئولوژیک) با نگاه مدرن در عین حال ناکارآمد بودن نگاه سنتی در جامعه امروزی است.
این تعارض نیز میتواند نوعی بی هنجاری بی نظمی وهرج و مرج را برای مردم آن جامعه میتواند رقم بزند. در نهایت منجر به پریشانی آشفتگی وگمی وگیجی ودر نهایت یک عمل تکانشی ویا جرمی بر خلاف هنجارهای اجتماعی موجب می گردد.
سعید حنایی به عنوان یک فرد سنتی مذهبی تناقض بین باور های سنتی خودش با با واقعیت های یک جامعه امروزی ومدرن(مثل دوستی دختر وپسر،روسپی گری،بدحجابی و...) میماند این تناقض منجر نیز باعث ایجاد نوعی اشفتگی وپریشانی گم وگیجی او میشوددر نهایت انجام یک اقدام تکانشی مانند قتل 16 زن میشود.
این درحالی است که شما اگر مستند را دیده باشید خود حنایی میگوید که آدمی دلش میسوزد وقتی جان حیوانی را میگیرد. اما دل من برای هیچ یک از این زنان خیابانی در هنگام قتل آن ها نسوخت.
با اینکه از داستان سعید حنایی 20 سال میگذرد وجامعه،جامعه ی بیست سال پیش نیست، اما همچنان وضعیت روبه آنومیک بر ایران حاکم است.
از اعتیاد به مواد مخدر بگیرید تا ازدواج سفید و کار های اداری.
قرار گرفتن در وضعیت آنومیک، وضعیت خطرناکی است. که میتواند تامرز نابودی یک کشور پیش رود.
کاش کمی مسئولین این وضعیت را جدی بگیرند وبه جای راه حل های سطحی، کمی در این موضوعات عمیق شوند.کمی وفقط کمی.
مطلبی دیگر از این انتشارات
خانواده، تثلیث و انحطاط تمدنی
مطلبی دیگر از این انتشارات
آموزش نقد فیلم(۳): بر اساس روش یوسفزاده
مطلبی دیگر از این انتشارات
خوش تکنیکی، استاندارد های هالیوودی و هدر رفتن پتانسیل ها-نقد فیلم فورد در برابر فراری