"کمربندها را محکم ببندید و دامن همت بر کمر زنید که به دست آوردن ارزشهای والا با خوشگذرانی میسر نیست" امیرالمومنین (ع) -----------------------وبسایت: finsoph.ir
دارک فونیکس یک عدم تعهد به دنیای کمیک
در آخرین سالهای قرن بیستم، کمپانی فاکس توانست یک قرارداد تجاری با شرکت مارول کامیکس امضا کند تا حقوق سینمایی مجموعه ی مردان ایکس را برای خود محفوظ داشته باشد (در کنار آن حق استفاده از کاراکتر مرد عنکبوتی را نیز خرید) و از همان سال 2000 با ساخت فیلم سینمایی مردان ایکس به کارگردانی برایان سینگر توانست به سود بسیار خوبی دست یابد اما این باعث نشد تا کمپانی متوجه این گنجینه ی عظیم شود. کمپانی فاکس تقریبا هر سه سال یکبار یک مجموعه از مردان ایکس منتشر می کرد تا اینکه در سال 2008 کمپانی مارول با کمک کمپانی والت دیزنی شروع به ساخت جهان سینمایی خود کرد. کمپانی فاکس که متوجه این گنجینه شده بود، فشردگی زمانی کارهایش را کم تر کرد تا بتواند سود بیشتری کسب کند. اما در دنیای سینمایی ایکس من چیزی کم بود که مانع بروز یک اثر پرفروش و استثنایی مانند ساخته های مارول کامیکس می شد و آن تعهد بود. مارول می داند که مخاطبان چه می خواهند و همان را به آنها می دهد. مارول مخاطبان داستان های ابرقهرمانی را می شناسد اما فاکس نه. برای فاکس یک کامیک بوک مانند تمام فیلمنامه های دیگر تنها یک فیلمنامه است که باید به فیلم تبدیل شود. برای همین نمی تواند مانند مارول استثنایی عمل کند.
با این مقدمه برویم سراغ فیلم ققنوس تاریک. این فیلم هیچ چیز ندارد. نه جذابیت، نه جلوه های ویژه ی مناسب و نه حتی منطق. تنها چیزی که برای ارائه کردن دارد یک چارلز اگزویر جدید و خودخواه است که البته به خودخواهی خود اعتراف نمی کند. (اما ما که می دانیم بالاخره مجبور به این کار می شود.) حتی کشته شدن میستیک (ریون- با بازی جنیفر لارنس) نیز نتوانست جذابیتی به داستان بدهد. ضعف فیلمنامه به شدت واضح بود و تنها نقش منفی مجموعه ی ایکس من یعنی مگنتو (با بازی مایک فاسبندر) نیز در این مجموعه تنها در چند دقیقه به عنوان نقش منفی ظاهر می شود و دوباره همان مگنتوی دلرحمی می شود که در فرست کلس سراغ داشتیم. موجودات فضایی نیز که قرار بود به عنوان نقش منفی در این مجموعه ظاهر شوند ابدا به خوبی پرداخته نشده بودند یا بهتر است بگوییم اصلا به آنها پرداخته نشد. تنها چیزی که از آنها فهمیدیم این بود که در زمین وجود دارند، می توانند به شکل انسان ها در بیاییند و با یک حرکت تمام اعضا و احشام شما را در داخل بدنتان به هم بپیچند. با اینحال زمانی که با مردان ایکس مواجه می شوند به جای استفاده از این قدرت با مشت و لگد به جانشان می افتند. غیر از این هیچ چیز دیگری از آنها نمی دانیم. همین عدم توجه به نقش منفی باعث هدر رفتن استعداد فردی مانند جسیکا چستین شد که قرار بود به عنوان یک نقش منفی زن در مقابل نقش مثبت زن دیگر قرار بگیرد. (که احتمالا تقابل دو بازیگر زن بر اثر شدت گرفتن دوباره ی جنبش های فمنیستی باشد)
اما از همه تاسف بار تر خود شخصیت ققنوس تاریک است با بازی سوفی ترنر که اخیرا می خواهد جای خود را در سینما نیز باز کند اما آنچنان ضعیف در این نقش ظاهر می شود که می گویید ای کاش در همان بازی تاج و تخت باقی می ماند. هرچند نمی توان به شخصیت پردازی بد کاراکتر توسط فیلنامه نیز توجه نکرد. به هرحال به نظر می رسد برای شخصیتی مانند جین گری که یکی از قدرتمند ترین شخصیت های دنیای ایکس من هست (و شاید قدرتمندترین آنها) لازم بود وقت بیشتری می گذاشتند. به شخصه بازی فامکی جانسون در نقش جین گری در فیلم مردان ایکس- آخرین مقاومت (x-men the last stand) را بیشتر از بازی سوفی ترنر می پسندم که البته بازی فمکی جانسون نیز خالی از ایراد نبود.
شاید بتوان تنها نقطه ی قوت فیلم را بازی تحسین برانگیز جیمز مک آوی در نقش پروفسور چارلز اگزویر دانست. هرچند او نیز در زمان کشته شدن میستیک (خواهر خوانده اش) چندان نتوانست احساسات را نمایش دهد اما در شهر کورها یک چشم پادشاه است.
در مجموع می توان گفت این فیلم نمود عینی عدم تعهد کمپانی فاکس به مجموعه کمیک های ایکس من کمپانی مارول است. شاید در ریبوت جدید دنیای سینمایی ایکس من که قرار است از قسمت بعد آغاز شود شاهد دنیای جدید و جذاب تری از مردان ایکس باشیم اما تجربه نشان داده نباید چنین انتظاری داشت. البته چیزی زیادی از فیلم مورد انتظار میوتانت های جدید نمی دانم اما همچنان امیدوارم بتواند کور سویی در آسمان تاریک مردان ایکس نشان دهد.
سخن پایانی: برای مایی که دنیای کمیک و سینمای کمیک بوکی را با مردان ایکس و ولورین شناختیم بسیار سخت است که حال ایکس من را بدون هیوجکمن در نقش ولورین ببینیم از آن سخت تر این است که ولورین را با ماسک زشتی که روی توماس به او پوشیده بود ببینیم. به هرحال از هیوجکمن به خاطر تمام لحظات جذابی که ما را مهمان کرد متشکرم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
جای ترکشها تیر میکشد
مطلبی دیگر از این انتشارات
معرفی و بررسی فیلم Uncut gems (الماس های تراش نخورده) - تجربهای از اضطرابِ دوست داشتنی!
مطلبی دیگر از این انتشارات
درباره فیلم «مدفون شده» (Buried) - محصول 2010