روشنایی‌های شهر⚘

?در روشنایی‌های شهر که خبری نیست بلکه در خاموشی شب باشد.

?کاش شب‌ها همه‌ی ثروتمندانِ غافل، مست و رقیق‌القلب می‌شدند و ندار‌ها را مهمان می‌کردند به شبی پر زرق و برق. مستِ رفاقت، می‌بخشیدند، صدقه می‌دادند، سخاوتمند‌ می‌شدند و خود واقعی‌شان را فراموش می‌کردند. چاپلین در نقش ولگرد ریزنقش و دل‌رحمِ زیرک، این رویای قشنگ تمام کسانی که شب گرسنه سر بالین می‌گذارند و جای خوابیدن ندارند و شب‌ها برایشان جهنم می‌شود، را به تصویر می‌کشد.

?در بیشتر فیلم‌های چاپلین بخشی رویا‌گونه وجود دارد، بخشی فراتر از دنیای خشن و سرد رئال.

تکرار این تغییرِ شخصیت مرد ثروتمند در شب و پس از مستی، لحظه‌ی طنز جذابی را ایجاد می‌کند.

و باز عشق نجا‌ت‌دهنده‌ی مرد ولگرد بی‌خیال از عالم و عالم بی‌خیال از او است.

عشق نیروی محرکه‌ی او می‌شود تا حتی پایش به رینگ بوکس باز شود.

⚘و عشق چه کار ها که نمی‌کند.

?چاپلین درست نقطه‌ی مقابل مرد ثروتمند است. مرفه بی‌درد جامعه که از یکنواختی زندگی‌اش خسته شده، پس از مستی بی‌منت می‌بخشد. ولی مرد ولگرد، در هوشیاری بی‌منت می‌بخشد. در نداری و ناشناسی یاری می‌رساند.

و چیز دیگری که در فیلم‌های چاپلین دوست دارم. محقق شدن رویاهایی است که در زندگی واقعی کمتر وجود دارند‌.

نابینا، بینا می‌شود، شانس به عاشق دلباخته رو می‌کند و پول به دست می‌آورد، ولگرد پس از گذر سالی و سختی‌ها، به معشوق می‌رسد.

در فیلم‌های چاپلین نرسیدن وجود ندارد، ببینده در انتها دل‌خوش است به رسیدن، به بردن مردمی که در جامعه قدرتی ندارند اما قلب بزرگ و قدرتمندی دارند.

خلاصه چاپلین نرسیدن‌های دنیای واقعی را در دنیایی که خود خالقش است محقق می‌کند.

#مریم_جعفری_تفرشی

?کپی با ذکر منبع✅