داستاننویس، علاقهمند به ادبیات، سینما و دنیای هنر / پیج اینستاگرام: https://instagram.com/jafari_maryam76?utm_medium=copy_link / کانال تلگرام:https://t.me/beshnu_az_man
زندگی زیباست!?
سختیها را میتوان تحمل کرد زیرا انسان به هر چیزی عادت میکند اما آیا با وجود سختیها میتوان زندگی کرد؟ این فیلم به خوبی به این سوال پاسخ میدهد، با تغییر نگرش و جهانبینی میتوان دنیا را هم به بازی گرفت، در وصف این فیلم میتوانم بگویم: چشمها را باید شست جور دیگر باید دید...?
زندگی زیباست، فیلمی از روبرتو بنینی که چندین جایزه در اسکار را از آن خود کرد ،عاشقانهای کمدی که بنینی خود نقش اول آن را ایفا میکند، مردی که عاشق پیشه، بذلهگو، روشنفکر، شاد و بسیار باهوش است.
داستان، عشق بی حد و مرز پدری به فرزندش است، زمانی که این پدر ایثارگر و طناز توسط نازیها به همراه پسر کوچکش به اردوگاه کار اجباری نازیها فرستاده میشود، همه چیز را برای پسرش جوری به تصویر میکشد که او تا انتها جنگ و اسارت را درک نمیکند و اردوگاه برایش به منزله صحنهی بازی و آدمهای آن، بازیکنانش هستند.
گوئیدو، پدری فداکار و انسانی ایدهآل است که پسرش را از حقایق دردناک جنگ دور نگه میدارد تا به او آسیبی وارد نشود، هولوکاست یک تراژدی غمناک است که این فیلم با کمدی با آن برخورد می کند. (طبق گفته خود بنینی، این فیلم مستند یا روایتی از هولوکاست نیست، این داستان راجع به عشق است.) صحنههایی از فیلم فوق العاده هستند و تا ابد در ذهن بیننده میمانند. برای مثال در نیمه اول فیلم، پسر نوشتهای روی شیشه یک مغازه را میخواند" یهودی ها و سگها اجازه ورود ندارند" و با تعجب از پدرش دلیل آن را میپرسد، گوئیدو که پدری باهوش است مسئله را به طنز میگیرد و میگوید: چون آنها از یهودیها و سگها خوششان نمیآید و وقتی پسر میگوید چرا ما چیزی روی شیشه مغازهمان نزدهایم؟! میگوید: خب ما هم میتوانیم بنویسیم، عنکبوتها و بازرسها اجازهی ورود ندارند.
?نگاه متفاوت یک پدر به زندگی و عشقی که به خانوادهاش و زندگی کردن دارد تحسینبرانگیز و دوست داشتنی است، این داستان را میتوان به کل زندگی تعمیم داد. شاید گاهی باید قاعده بازی را عوض کنیم تا خودمان پیروز میدان شویم.
?زندگی صحنهی یکتای هنرمندی ماست هر کسی نغمهی خود خواند و از صحنه رود صحنه پیوسته به جاست خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
دیالوگ فیلم?
?به گلهای آفتابگردان فکر کن، اونا به خورشید تعظیم میکنند اما اگر دیدی خیلی خمیده شدند و نمیتوانند صاف بشوند یعنی مردهاند، تو داری خدمت میکنی اما هرگز خدمتکار نیستی، خدمت کردن یک هنر مهارتی هست که توسط خود هنرمند خلق میشه، خداوند به انسان ها خدمت میکنه اما هرگز خدمتکار انسان ها نیست.
#مریم_جعفری_تفرشی
?کپی با ذکر منبع✅
مطلبی دیگر از این انتشارات
پایانی شکوهمند برای یک دهه بازی (نقد فیلم اونجرز: پایان بازی)
مطلبی دیگر از این انتشارات
نقد فیلم فروشنده (the salesman)
مطلبی دیگر از این انتشارات
کوبریک، راههای افتخار و روح زندهی نژادپرستی