دسته بندی مطالب https://vrgl.ir/0nQrs | هیچ ابن هیچ ابن هیچ
نقد فیلم طبیب (ابن سینا) 2013 The physician
فیلم برای موسسه آلمانی UFA cinema است. بازیگران فیلم همگی آلمانی هستند و آن چنان معروف نیستند الا بن کینگزلی که نقش ابن سینا را دارد و آمریکایی است. فیلم اثری اقتباسی از رمان طبیبِ نوح گوردون نویسنده آمریکایی یهودی است.
خلاصه داستان فیلم:
فیلم طبیب در شهر اصفهان و در آخرین سال زندگی ابن سینا در سالهای هزاره اول میلادی (۱۰۳۷) اتفاق میافتد.
پسر بچهای مسیحی با چشمانی آبی رنگ در انگلستان مادرش را بر اثر بیماری از دست میدهد و یتیم میشود.
دو فرزند دیگر را کلیسا به سرپرستی زنی میدهد و نقش اول داستان با نام راب کویل و بازیگری تام پین که همان پسر بچه است پیش یک نیمچه پزشکی میرود که با نام سلمانی یا آرایشگر از او یاد میشود و پیش او بزرگ میشود و علوم محدود پزشکی را میآموزد.
وقتی به جوانی میرسد سلمانی با نام باربر و بازی استلان اسکاشگورد درگیر ضعف بینایی میشود. پزشکی یهودی او را عمل میکند و بیناییاش خوب میشود. پزشک یهودی میگوید عمل جراحی را از مردی به نام ابن سینا و در اصفهان یاد گرفته.
راب کویل از باربر جدا میشود و راه اصفهان را در پیش میگیرد و خودش را یهودی جا میزند تا حکومتهای اسلامی او را نکشند. به اصفهان میرسد و شاگرد ابن سینا میشود. سلجوقیان به حکومت شهر که غزنویان هستند حمله میکنند و شهر را پس میگیرند و در انتها ابن سینا خودکشی میکند. راب کویل به غرب باز میگردد و بیمارستانی میسازد و به طبابت مشغول میشود.
مفاهیم کلی اثر:
۱. تقابل مذهب با عقل و علم
تا زمانی که راب در غرب است مسیحیان او و باربر که مسائل پزشک بدوی را میدانند جادوگر میخوانن و حتی در جاهایی کتکشان میزنند.
وقتی به اصفهان میرسند گروهی از شیعیان را که لباسهایی شبیه روحانیون با عمامه مشکی دارند و جالب که اسمشان دقیقا Imam and Mollas هست مخالف پزشکی و علم و هنر هستند.
به مذهب یهود حمله میشود و آن جایی است که نشان داده میشود دختری به نام ربکا که یهودی است به زور به شوهر غیر دلخواهش داده میشود و بعد با راب خیانت میکند و یهودیان قصد سنگسار کردنش را دارند.
همچنین یک پیرمرد زرشتی که میمیرد به راب میگوید بعد از مردنم من را ببر جایی که پرندگان نیمه چپ بدنم را بخورند!
خلاصه به هیچ مذهبی رحم نمیشود. در آخر راب پیرمرد زرتشتی را میبرد و کالبد شکافی میکند و شیعیان شهر متوجه میشوند، او را پیش شخصی که Imam خوانده میشود و به عقیده من نمادی از امام خمینی است میآورند و او میگوید الله راضی به این بی حرمتی که شما به جنازه کردید نیست و دستور به اعدام ابن سینا و راب میدهد که با حمایت شاه غزنوی نجات پیدا میکنند.
در هرج و مرجی که شیعیان افراطی راه میاندازند به محل طبابت ابن سینا حمله میکنند و آن جا را به آتش میکشند و طبیبان را میکشند.
و همچنین به محله یهودیان حمله میکنند و یهودیان را قتل عام میکنند و خانههایشان را هولوکاست وار به آتش میکشند.
۲. ابن سینا پروفسور است نه دانشمند مسلمان
چهره بن کینگزلی با سر کچل و ریشهای پروفسوری و پوست سفید و گوشهای بزرگ آمریکایی بیش از آن که یادآور یک دانشمند بزرگ اسلامی باشد، نشان دهنده یک استاد دانشگاه یا پروفسور پزشکی است.
در فیلم چیزی نمییابیم که نشان دهنده مسلمان بودن ابن سینا باشد. او حتی به شاه نیز سجده میکند و از این کار ابایی ندارد. و کلامی که نشان دهنده مذهبش باشد پیدا نمیکنیم و در آخر خودکشی میکند که گناهی بزرگ در ادیان ابراهیمی است.
۳. تحریفات تاریخی متعدد
فضاسازی اصفهان به یک شهر اروپایی ولنگار میخورد که روابط جنسی و استفاده از مشروبات و رقص آزاد است.
سلجوقیان به غزنویان حمله میکنند در حالی که سلجوقیان ۱۰۰ سال بعد از مرگ ابن سینا روی کار آمدند و ابن سینا در زمان سامانیان و غزنویان بوده است.
ابن سینا شاگرد مسیحی نداشته آن هم کسی که برای شاگردی پیش ابن سینا میآید ولی در واقع استادش میشود و به او عمل آپاندیس که روی شاه انجام میشود را یاد میدهد. قبل از ابن سینا زکریای رازی به عنوان جراح شناخته میشده و این طور نبوده که جراحی تازه در زمان ابن سینا آن هم به دست جوان انگلیسی چشم آبی ابداع شود.
ابن سینا خودکشی میکند در حالی که در واقعیت ابن سینا به دلیل بیماری قولنج از دنیا میرود.
شیعیان افراطی که در فیلم تصویر میشوند و لباسهای روحانیون با عمامه مشکی را دارند و علیه هنر و علم عقل فعالیت میکنند و حتی داوود حسین یکی از این اشخاص به راب میگوید یک روز مریض خانه را میبندم و برای تدریس قرآن در همین جا مکانی تاسیس میکنم، شیعه اصلا در زمان غزنویان قدرتی نداشته و در اقلیت بودند. غزنویان و سلجوقیان هر دو سنی مذهب بودند و شیعیان در زمان صفویان تازه قدرت گرفتند که مثلا ما داشتیم که شاه طهماسب به علما رجوع میکرد.
۴. سکولاریسم یا دینت رو بردار ببر خونهات
تصویری که از مذهب نشان داده میشود ما را به این سمت رهنمون میکند که بهتر است مذهب هیچ قدرتی نداشته باشد و سرش به کار خودش باشد. چرا که در هر عرصهای چه حکومت و چه علم و طبابت وارد میشود مانع میشود و خرابکاریهای بسیاری به بار میآورد.
مذهبت را بردار ببر خانه و محرابت و دین حقی ندارد که در عرصههای دیگر وارد شود و بخواهد نظر بدهد!
اگر مذهب قاضی شود دختر یهودی را سنگسار و ابن سینا و پسر مسیحی را با شمشیر اعدام میکند. پس بهتر است عقل خردگرای انسانی (رسیونالیستی اومانیستی) سر کار باشد.
این فیلم مثل فیلم قلمرو بهشت kingdom of heaven دقیقا حرفهایش را درباره مذهب تکرار میکند. در آن جا هم مذهب عامل خونریزیها و جنگها بود و تنها افرادی میتوانستند خوب جلوه کنند که زیاد مذهبی نبودند. صلاح الدین ایوبی خدا را قبول داشت ولی متکی به خودش بود و میگفت برای جنگیدن علاوه بر امید به خدا نیاز به آب و نیروها و امکانات هم داریم.
لرد بالدوین چهارم اگر چه مسیحی بود اما صلح را ترجیح میداد و اجازه میداد مسلمان و یهودی و مسیحی کنار هم در اورشلیم زندگی کنند، اما مسیحیان افراطی، تمپلارها، اسقف و راهبان مسیحی همه طرفدار جنگ بودند.
اگر چه در اروپا عامل عقب ماندگی واقعا کلیسا بود که دین را مقابل علم و عقل قرار داد و حتی ضد ذات انسانی قائل به مجرد بودن انسان و کنار گذاشتن دنیا و ازدواج و روابط جنسی شد اما در تمدن اسلامی عامل رشد مسلمانان دین اسلام و تشویق آن به یادگیری علم بود. رجوع کنید به بخش اول کتاب مفاتیح الحیات علامه جوادی آملی که با ارزشترین کار دینی با احادیث متعدد کار علمی معرفی میشود و نگاه کنید به ارزش علم و علم آموزی در باب دوم اصول کافی.
پیامبر اکرم فرمود: یا دانشمند باش یا دائم به دنبال یادگیری علم.
یک روز پیامبر اکرم وارد مسجد شدند و دیدند دو گروه هستند. یک گروه در حال عبادتند و گروه دیگر در حال کار علمی. پیامبر پیش گروهی که کار علمی میکردند رفت.پ و آنها را گرامی داشتند.
جهت مطالعه بیشتر:
۱. نقد فیلم طبیب از سایت روشنگری
۲. توضیحات دکتر مجید شاه حسینی در برنامه راز:
مطلبی دیگر از این انتشارات
روشناییهای صحنه
مطلبی دیگر از این انتشارات
تو رو به هر کی می پرستی قسم:بیا و یه کم شکّ کن!
مطلبی دیگر از این انتشارات
سگ بند یک کمدی بی خاصیت دیگر