مترجم و نویسنده | کلیهی شعبات: linktr.ee/pooruyo
جینکس در کافه
ملاقات جینکس با پسری به نام «ثیروم»، یا همون «چاک»، یکی از سکانسهای بامزه و موردعلاقهی من توی فصل اول سریال Arcane هست که توی قسمت شیشم اتفاق میافته. ولی موضوع اینـه که این سکانس، همزمان، بسیار مورمورکننده و عجیب به نظر میرسه.
بخش خندهدار ماجرا به این مربوط میشه که ما پسری رو میبینیم که از جینکس ترسیده و غافلگیر شده؛ چون، هرچی باشه، اون جینکسـه و همچنین یک دختر! در نتیجه، جاخوردنـش قابل درکـه. جینکس توی این سکانس وارد فاز دیوونگی خودش میشه و به چاک اضطراب وارد میکنه تا بتونه اون رو به حرف بیاره. ولی اون، توی مکالمهش با چاک، علاوهبر دیوونگیـش، کمی رفتار اغواگرایانه از خودش نشون میده؛ انگار که چاک براش فردی جذاب به نظر میرسه.
این ماجرا بهخوبی نشون میده که دیوونگی و ترسناکبودن جینکس، در واقع، خود واقعیـش نیست، بلکه حکم یک ماسک رو داره که جینکس هر روز اون رو به صورت میزنه؛ بااینحال، گاهی اوقات خواستههای درونیـش (مثل علاقهای هرچند جزئی به چاک) ناخودآگاه بروز میکنه.
این ویژگی رو، در ادامه، بهشکل واضحتری توی سکانس بازجویی جینکس از سویکا میبینیم که چطور حالات روحیـش بعداز شنیدن خبر پیداشدن خواهرش عوض میشه، ولی، بلافاصله، به شخصیت جینکس برمیگرده و لیچار بار سویکا میکنه.
حتی توی مکالمه با چاک هم میبینیم که اون، توی یک لحظهی کوتاه، از شخصیت دوم خودش خارج میشه؛ زمانی که چاک بهش میگه که سویکا از یک نفر کتک خورده و زیردستهای سیلکو دنبال دو دختر هستن. ولی بعداز اون صحنه هم جینکس بهسرعت برمیگرده و همون مکالمهی عجیب با چاک ادامه پیدا میکنه. در نهایت، جینکس، چاک رو بغل میکنه و، بااینکه چاک میخواد ازش دور باشه، اون رو محکم گرفته و رها نمیکنه. این بخش خندهدار ماجرا بود.
سؤال اینـه که بخش مورمورکنندهی این سکانس چیـه؟
جینکس توی این سکانس به توصیهی پدرش، سیلکو، عمل میکنه که همیشه ازش میخواد همون چیزی باشه که بقیه از ترس دارن. ولی این بار جینکس توی کافهی کی حضور داره؟
چیزی که این سکانس رو عجیب نشون میده، اینـه که این کافه متعلق به وندر بوده. در گذشته، اون بهعنوان پاودر، دختر وندر، به اونجا میاومد تا روی همون صندلی پیشخوان بشینه؛ یک اسباببازی رو هم، مثل این بار، همراه خودش بیاره؛ و آبمیوهای رو بخوره که وندر براش درست کرده بود. ولی حالا اون بهعنوان دختر سیلکو اونجا نشسته، چون خودش مسبب مرگ وندر بوده.
مطلبی دیگر از این انتشارات
مرگ نویسنده
مطلبی دیگر از این انتشارات
هر سلاح، یک ماجرا
مطلبی دیگر از این انتشارات
«حالا میتونم از الفاظ رکیک استفاده کنم»