من با واژهها زندگی میکنم | ژورنالیستمسلک
غلت زدن در غلط!!* (معرفی کتاب مزخرفات فارسی)
چه بسیارند کسانی که وقتی سخن از زبان فارسی به میان میآید رگ غیرت خود را نمایان میکنند و با تلذذ به زبان مادری خود میبالند؛ اما زمانی که صحبت از نوشتن یک نامۀ ساده میشود سر در لاک تنهایی خود فرو میبرند و کوچۀ علیچپ را یادآوری میکنند. از این گروه که بگذریم هستند افرادی که به واقع، عَرَق برای طَرَب زبان فارسی میریزند و به پاسداری از آن یاری میدهند. رضا شکراللهی جزء همین افراد است که به واسطۀ حرفهاش، چند سالیست در مطبوعات و خبرگزاریها یادداشتهایی کوتاه دربارۀ اشتباههای نگارشی در زبان فارسی که اغلب افراد با آنها مواجه میشوند، منتشر میکند و در وبسایتاش با نام «خوابگرد» نیز بازنشر میدهد. اگر تا به حال به این وبسایت سر نزدهاید، نگران نباشید. شکراللهی به مدد نشر ققنوس منتخبی از این نوشتهها را در کتابی با نام «مزخرفات فارسی» گردآوری کرده و نظم و ترتیبی بدانها بخشیده است.
حال پرسشی که به حق مطرح میشود، چرایی دلیل مراجعه به این کتاب به جای کتابهای مشابه و معتبریست همچون «غلط ننویسیمِ» مرحوم ابوالحسن نجفی. پاسخ این است که قرار نیست این کتاب، جای کتاب دیگری را تنگ کند یا بر دیگری ارجح باشد. مزیت این کتاب سبک نگارش نویسنده است. نویسنده غلطهای موجود در مطبوعات، خبرگزاریها و شبکههای اجتماعی را دستمایۀ نگارش مطالب خود قرار داده و با استعانت از آنها رنگ طنزی به نوشتههای خود زده است. قلم شیرین شکراللهی در کاربست حوادث و رویدادهای روز به نفع نگارش صحیح زبان فارسی، ویژگی برجستۀ این کتاب است و مسلما هنگام خواندن کتاب از این شیرینی لذت خواهید برد.
مخاطب این کتاب، عموم مردم هستند و کسانی که علاقه دارند مکاتبات روزمرۀ خود را خالی از غلطهای نگارشی و املایی ببینند میتوانند با مراجعه به این کتاب به غایت خود نزدیک شوند
گزیدهای از کتاب مزخرفات فارسی
شاید بد نباشد پارهای از کتاب را مرور کنیم: «اشتباههای لپی گاهی شامل حال ضربالمثلهایمان هم میشود. دقت نکردن به صورت و معنای ضربالمثلها باعث میشود مثلاً فلان روزنامه مشهور تیتر بزند: «اوباما یخ روی سنگ شد»، یعنی جای سنگ و یخ را عوض کند و نه دبیر سرویس متوجهِ این اشتباه شود، نه ویراستار احتمالی و نه سردبیر روزنامه ... بعید است تا حالا از ضربالمثل «پیش غازی و معلقبازی» استفاده نکرده باشید، یعنی «معلق زدن پیش کسی که روی بند معلق میزند و شیرینکاری میکند، هنرنماییِ ناچیزی است». اما «غازی» را به صورت «قاضی» در ذهن میآوریم یا مینویسیم. دلیل آن هم روشن است؛ واژه «غازی» به معنای «بندباز» از زبان ما رخت بربسته اما سروکارمان با واژه «قاضی» هنوز بسیار است و هر روز هم بیشتر میشود انگار. بیشتر ضربالمثلها عامیانهاند و برخی از آنها نیز واژههایی دارند که یا رکیک محسوب میشوند یا استفاده آنها در فضای رسمی ناپسند است و بیادبی. همه ما در گفتار عامیانه از اینجور ضربالمثلها زیاد به کار میبریم، چون خیلی ساده و سریع و سرراست مقصود ما را میرسانند. ولی آیا میتوان در جایگاههای رسمی مثل ریاستجمهوری از نوع معجزه هزاره سوم و نظایر آن هم آنها را به کار برد و گذاشت به حساب شیرینی زبان؟»
مخاطب کتاب مزخرفات فارسی چه کسانی هستند؟
از طنز نوشتاری و کنایۀ رضا شکراللهی به همصنفیهای خود و اهل مطبوعات که بگذریم، باید گفت مخاطب این کتاب، عموم مردم هستند و کسانی که علاقه دارند مکاتبات روزمرۀ خود را خالی از غلطهای نگارشی و املایی ببینند، میتوانند با مراجعه به این کتاب که حالا به چاپ سوم هم رسیده به غایت خود نزدیک شوند، هرچند که پیشرفت در درستنویسی زبان بیش از هرچیز به مطالعۀ مداوم نیاز دارد. این کتاب در 135 صفحه و به قیمت 9 هزار و پانصد تومان عرضه شده است.
*عنوان یکی از یادداشتهای نویسنده در کتاب
- این مطلب با عنوان «غلت زدن در غلط!» در شمارۀ 3193 روزنامۀ اصفهان زیبا به تاریخ 18 اردیبهشت 1397 منتشر شده است.
مطلبی دیگر از این انتشارات
کسرهٔ «آینهٔ کنار پیچ جادهای»: اعرابگذاری سنجیده برای عبارتهای بلند
مطلبی دیگر از این انتشارات
اشتباهات رایج باسوادها (3): یک «جین» پیراهن، چند تا پیراهنه؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
کتابشناسی برای آموختن نویسندگی و ویراستاری و درستنویسی