سال های زیادی رو برنامه نویس بودم و الان بیش از 6 ساله که به عنوان مدیر محصول در شرکت های داخلی و خارجی فعالیت دارم. اینجام تا تجربه هامو با بقیه به اشتراک بگذارم.
چطور مدیر محصول می تواند میان تیم های داخلی اعتمادسازی کند
برای موفقیت یک مدیر محصول، باید همه اعضای تیم او را به عنوان فردی قابل اعتماد و معتبر بدانند. بدون این اعتماد مدیر محصول در یک چرخه تلاش مداوم برای رهایی افراد از شک و تردید و بازنگری موضوعات گیر می کند. فقدان اعتماد از سوی توسعه دهندگان و مهندسان باعث گمانه زنی های بی حد و حصر، چالش ها و گاهی اوقات حتی امتناع از پیروی از درخواست ها می شود، که این موجب تخریب روحیه افراد و هدر رفتن زمان می شود.
اگر تیم اجرایی به مدیریت محصول ایمان نداشته باشد، ایده ها احتمالا نادیده گرفته می شوند و برنامه ریزی ها رد شده و کنار گذاشته می شوند و زمانی که بین تیم ها بی اعتمادی نسبت به مدیریت محصول بوجود آید آنها در جناح های مخالف قرار گرفته و از یکدیگر حمایت نمی کنند. هیچ کس دوست ندارد در چنین محیط منفی و خصمانه ای کار کند و قطعا به مدیر محصول در طراحی و تحویل محصول، پیاده سازی استراتژی های رشد و.. کمک نمی کند. به همین دلیل مدیران و تیم های محصول باید زمان و انرژی لازم را برای ایجاد اعتماد سرتاسر سازمان سرمایه گذاری کنند.
از آنجایی که اعتماد ساختنی است و در تیم های محصول جایی برای شک و تردید نیست می توان از بعضی روش ها برای اعتماد سازی استفاده کرد. در زیر 9 روش بیان شده که به واسطه آن مدیران محصول می توانند اعتماد تیم های داخلی را به دست آورند.
1- "چرا"ها را برای تیم فنی خود شرح دهید و فقط به گفتن "چه چیزی" اکتفا نکنید
مدیران تنها کسانی نیستند که به مسائل تجاری توجه می کنند. اگر شما تحت تاثیر این فرضیه عمل کنید که مهندسان فقط می خواهند چیزها را بسازند، بدانید که تیم فنی خود را دست کم گرفته اید. شاید آنها نخواهند راجع به جزئیات کسب و کار بدانند اما قطعا باید و می خواهند بدانند که چرا و چگونه محصولی که می سازند به رشد شرکت - چه از نظر درآمد زایی و چه از نظر جذب کاربران و میزان استفاده - کمک می کند.
اگر شما به عنوان مدیر محصول فعالیت دارید از آنجایی که از قبل موارد کاری و استراتژی را در نقشه راه ترسیم کرده اید، پس ترسی از به اشتراک گذاری چشم انداز با تیم فنی خود نداشته باشید. درک "چرایی" یک عامل انگیزشی قوی بوده و حتی ممکن است تاثیر مثبتی بر انتخاب نحوه پیاده سازی آنها داشته باشد.
همانطور که John Doerr می گوید: "رهبران باید به همان خوبی که راجع به چه چیزی صحبت می کنند، راجع به چرایی نیز بگویند. مردم نیاز دارند که بیشتر درباره milestoneها و موارد انگیزشی بدانند. آنها مشتاقند که بدانند چطور اهدافشان با ماموریت سازمان مرتبط می شود."
2- تیم فنی را در تماس با مشتری قرار دهید
در جایگاه مدیر محصول شما به صورت منظم با مشتریان صحبت می کنید و اطلاعات دست اول راجع به آنچه که می خواهند و آنچه که نمی خواهند بدست می آورید. اما زمانی که اطلاعات به عنوان نیازمندی ها در اختیار تیم فنی قرار می گیرد ممکن است منظور مشتری به درستی منتقل نشود و توسعه دهندگان به خوبی شما، آن را درک نکنند.
مهندسان اغلب فکر می کنند که از use case مشتریان جدا شده اند، برای همین اگر اجازه دهیم آنها با برخی از مشتریان در ارتباط باشند این احساس برطرف شده و به این ترتیب می توان مطمئن بود که محصول تولیدی بر اساس نیاز واقعی و بازخورد مستقیم بازار است. اگرچه آنها نیاز به ارتباط مداوم ندارند اما هر از گاهی گوش دادن به صحبت هایشان فرصتی عالی برای ارائه شفافیت و ایجاد اعتماد فراهم می آورد.
3- به یاد داشته باشید که اعتماد یک خیابان دوطرفه است
اگر مدیر محصول به منظور دریافت بازخورد از وضعیت کارکرد تیم ها به صورت مداوم از آنها بپرسد که آیا تیم دیگر از پس وظایف خود بر می آید یا نه، اعتماد میان تیم ها را از بین برده و باعث می شود آنها نتوانند اعتماد به نفس لازم برای انجام وظایف محوله را از خود نشان دهند. اگر تیم به درستی چشم انداز را درک کرده باشد و مفهوم "چرایی" را به درستی در تیم پیاده سازی کرده باشید کار خود را انجام داده اید و نیاز نیست به صورت مداوم نگران "چگونگی" اجرای کار باشید.
این عدم احترام، یک رابطه مبتنی بر اعتماد ایجاد نمی کند. بنابراین اگر شما به عنوان مدیر محصول می خواهید مورد اعتماد قرار گیرید باید همان رفتار را به صورت متقابل نشان دهید، در غیر این صورت مانند یک دیکتاتور به نظر می رسید.
4- سرمایه گذاری در روابط
همکاران شما همه روبات نیستند - حداقل هنوز نه :-) - و اکثر انسان ها به شدت به دنبال ارتباط معنی دار با دیگران هستند. اگر تمام روابط را به صورت تراکنشی و فقط محدود به روابط کاری نگه دارید نمی توانید ارتباط معناداری با همکاران خود برقرار کنید و به اصطلاح یختان باز نشده و صمیمیتی بینتان برقرار نمی شود. تنها راه ایجاد همدلی، برقراری ارتباط با دیگر تیم ها در سطح شخصی است، به همین دلیل شرکت ها برنامه های گردشی-تفریحی و فعالیت های تیم سازی برگزار می کنند.
5- همیشه حاضر و در دسترس باشید
وقتی یک پروژه شروع می شود همه ما دوست داریم که به عنوان جزئی از آن شناخته شویم و حضورمان نشان دهنده یک رابطه همکاری واقعی است و زمانی که به صورت حضوری در یک مکان کار می کنیم همبستگی بینمان بیشتر می شود. تعاملات گاه به گاه روابط شخصی را قوی تر کرده و به ایجاد اعتماد کمک می کند. علاوه بر این، دسترسی آسان می تواند فاصله ی بین تیم های مختلف را کم کند.
همانطور که Heidi Helfand می گوید: "نزدیکی به لحاظ فیزیکی و همکاری به صورت مستقیم با یکدیگر، کمک می کند تا مدیران محصول و مهندسان با یکدیگر صادق تر و صمیمی تر باشند."
6- نور بالا حرکت نکنید
اگرچه شما ممکن است "مدیرعامل محصول" باشید، اما این بدان معنا نیست که همیشه باید ستاره نمایش باشید. نیازی نیست رهبر مرکز توجه باشد. یکی از مهم ترین مواردی که رابطه میان مدیران محصول و مهندسان را خراب می کند این است که مدیران همه ی اعتبارات را برای خود کسب کنند و طوری رفتار کنند که انگار مالک تمام ایده های پیاده سازی شده بوده و مهم ترین عضو تیم هستند.
شما می توانید به اعضا اعتماد کرده و با اجازه دادن به آنها برای ارائه نتایج، نمایش نسخه آزمایشی به مدیران و... شکوه کار را با آنها سهیم شوید. نشان دهید که همه چیز فقط به شما ختم نمی شود و به سایر اعضای تیم هم اهمیت می دهید. اینگونه است که به اعتبار شما نیز افزوده می شود.
همانطور که Sebastian DeLuca مدیر محصول شبکه اجتماعی Doximity میگوید: "زمانی که می خواهید یک پروژه یا یک فرصت کاری مناسب را برای سهام داران و ذینفعان شرکت ارائه دهید، مدیران فنی قوی ترین متحد شما هستند. رابطه نزدیک مدیران محصول و مدیران فنی و اتفاق نظر بر روی چشم انداز یک ترکیب قدرتمند است تا بتوانید مسئولیت های جدید و هیجان انگیز را برای تیم خود بدست آورید"
7- سوالات خود را بپرسید
فرض بر این است که مدیران محصول پاسخ تمام سولات را می دانند. نباید از گفتن نمی دانم شرمنده شوید و باید برای یافتن پاسخ ها از دیگران کمک بگیرید. این امر نشان می دهد که شما در حال گوش دادنید و به طور فعال در جستجوی نظرات دیگران هستید و در نتیجه موجب می شود دیگران شما را بهتر درک کنند.
دسترسی به اطلاعات ارزان و آسان است، کافیه فقط گوگل کنید. پذیرفتن اینکه شما پاسخی را نمی دانید و تلاشتان برای یافتن آن پاسخ، باعث تصمیم گیری بهتر و اعتماد بیشتر در تیم شما خواهد شد. اگر اعضای تیم احساس کنند و بدانند که شما اطلاعات را از منابع مختلف جمع آوری می کنید، میزان اطمینانشان به تصمیمات نهایی شما بیشتر می شود.
8- از شکست نترسید
شکست ناپذیر بودن همیشه اعتماد بوجود نمی آورد. نشان دهید که شما نیز انسان هستید و اشتباهات خود را پذیرفته و می توانید موقعیت کلی خود را بهبود بخشید. تیم های زیادی توسط موسسان و مدیران محصول غیرمنطقی شکست خورده اند. هنگامی که شکست، عقب ماندگی ها و کاستی ها رخ می دهد، سعی کنید علت را با مفاهیم قابل درک برای ذینفعان توضیح دهید. نشان دادن نتایج خوب و پنهان کردن بدی ها و کاستی ها موجب پسرفت می شود.
9- تصور نکنید که اعتماد حاصله تضمینی و همیشگی است
اگر تلاش کنید و به پیشنهادات عالی مطرح شده در بالا گوش دهید تیمی قابل اعتماد در سطح سازمان بوجود می آورید و ماموریت شما به خوبی انجام می شود.
فقط به یاد داشته باشید که اگر این اصول را رعایت نکنید اعتمادی که ساخته اید می تواند در یک لحظه از بین برود. به محض اینکه اعضای تیم محصول آزادانه عمل کنند و تاکتیک هایی که برای ایجاد اعتماد بکار برده اید را نادیده بگیرند همه چیز در معرض از بین رفتن قرار می گیرد و فراموش نکنید که بازسازی اعتماد سخت تر از ایجاد آن در وهله اول است.
مطلبی دیگر از این انتشارات
تجربه مدیریت محصول در طراحی و بازتولید ERP برای یک مشتری خارجی
مطلبی دیگر از این انتشارات
نقشه راه محصول چیست؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
چگونه بهترین فیچرها را برای توسعه محصول خود انتخاب کنیم