پادشاه ذهن خود باشیم!

همه ما صداهایی درون سر خود داریم. صداهایی که از ذهن پیچیده ما نشأت می‌گیرند. شاید خیلی اوقات متوجه آن‌ها نباشیم؛ شاید هم بخواهیم نادیده‌شان بگیریم؛ اما این جریان پیوسته‌ از زمزمه‌ها را ممکن است بارها در طول روز بشنویم. بعضی وقت‌ها این صداها دلگرم کننده هستند و ما را تشویق می‌کنند که به سمت اهداف خود برویم. اما مشکل از جایی شروع می‌شود که نداهای درون، چهره دیگر خود را رو می‌کنند. نداهایی مجازاتگر، تحقیر کننده و سرزنشگر. «تو حال مرا به هم می‌زنی»، «تو همیشه بدشانسی می‌آوری»، «چه قدر همیشه احمقانه رفتار می‌کنی» و از این دست جملات، نمونه‌هایی از عباراتی است که این ندای سرکوب کننده به زبان خود می‌آورد. اما صداهای ذهن دقیقا از کجا می‌آیند؟

منشأ صداهای ذهن

در حقیقت چیزی که به عنوان ندای درونی از آن یاد می‌کنیم، روزی یک صدای بیرونی بوده که ما را مخاطب قرار داده. والدین عصبانی، خواهر یا برادری بزرگ‌تر که در روزگاری دور با زبان تهدید با ما لب به سخن گشوده و یا رییسی همیشه ناراضی که به نظر می‌رسد هیچ وقت نتوانسته‌ایم توقعاتش را برآورده کنیم، از جمله کسانی‌اند که ما صدای سرزنششان را تبدیل به نداهای درونی ذهن خود کرده‌ایم. این افراد «بالادست» و در نظر ما «معتبر» بارها و بارها توانسته‌اند افکارمان را هر طور که خواسته‌اند تغییر دهند.


بخشی دیگری از نداهای درون همان عباراتی هستند که ما بارها با آن‌ها آرامش گرفته‌ایم. در حقیقت ما عباراتی که در زندگی‌مان سازنده هستند را درونی سازی و آن‌ها را به نداهای درون تبدیل کرده‌ایم. این صداها می‌توانند جملات مشاور، روانشناس، والدین مهربان و یا دوستان ما باشند که در لحظات بحرانی مکرراً شنیده‌ایم و اکنون از آن‌ها مانند گنجی در اعماق ذهن خود نگهداری می‌کنیم.

صداهای درون چه تاثیراتی بر زندگی ما می‌گذارند؟

این ندا می‌تواند تمام جنبه‌های زندگی شخص را تحت شعاع قرار دهد. عزت نفس و اعتماد به نفس، روابط شخصی و حرفه‌ای، عملکرد کاری و تحصیلی، همه و همه می‌توانند در صورت وجود صداهای درونی مخرب آسیب‌های قابل ملاحظه‌ای را ببینند. دلیلش هم این است که تصور مثبت ما از خودمان در اثر شنیدن ندای درون دچار تحریف شود. در حقیقت صدای ذهن همان قدر که در لحظات بحرانی زندگی می‌تواند ما را نجات دهد و ما را در رسیدن به مقاصدمان