چرا قربانیان آزارجنسی سکوت می‌کنند؟

در دنیای کنونی، موضوع آزار جنسی و حواشی آن یکی از موضوعاتی است که توجه زیادی نیاز دارد. این مشکلات به قشر و طبقه خاصی از انسان‌ها تعلق نداشته و در کمال تأسف داستان وقوع آن را در گوشه و کنار گیتی می‌توان شنید. ارتقاء آگاهی و دانش از جمله راه‌کارهایی است که با استفاده از آن‌ها می‌توان آمار آزار جنسی را کاهش داد. از طرف دیگر، افزایش آگاهی به ما کمک خواهد کرد تا با روش برخورد با افراد آزاردهنده و نحوه مراقبت از فرد آسیب دیده آشناتر شویم.

با این حال، کسب آگاهی و اطلاع از روش‌های مراقبت فردی و اجتماعی و برخورد قاطع با فرد آزاردهنده، نیازمند آن است که ابتدا از واقعیت امر آگاهی یابیم. یکی از مشکلات پس از آزار جنسی این است که بسیاری از افراد، ترجیح می‌دهند پس از وقوع حادثه سکوت اختیار کنند.

سکوت قربانیان آزار جنسی به چه دلیل است؟

سنت‌ها و باورهای قومی، مذهبی و اجتماعی آن چنان بر طیف وسیعی از افکار عمومی سایه افکنده‌اند که قربانیان قدرت برخورد بی‌طرفانه و سالم با موضوع آزار جنسی و شنیدن داستان آن را از زبان دیگران از دست داده‌اند. بسیاری از آحاد جامعه، هنوز هم واژه‌های قربانی و مقصر را به صورت جابه‌جا استفاده می‌کنند.

گاهی ماه‌ها و حتی سال‌ها زمان لازم است تا قربانی تعرض و آزار جنسی زبان گشوده و داستان رنجی که بر او رفته را حکایت کند. به نظر شما چه عواملی باعث می‌شود که قربانی آزار جنسی خود را مقصر بداند؟ چرا قانون هنوز قادر به ارائه جایگزین مناسبی برای برخی برچسب‌های فرهنگی نبوده و اجازه می‌دهد که قربانیان آزارجنسی تحت فشار این قبیل مسائل نیز قرار بگیرند؟


همچنین بخوانید:
حمایت بعد از آزار جنسی


دلایل سکوت قربانیان آزار جنسی

احساس شرم

احساس شرم را می‌توان یکی از عمده‌ترین دلایل سکوت قربانیان دانست. درواقع، شرم واکنشی طبیعی است که در هنگام تحقیر شدگی بروز می‌یابد. اغلب افراد در مقابل سوءاستفاده یا خشونت دچار احساس شرم می‌شوند؛ زیرا سوءاستفاده و خشونت از انواع مختلف تحقیر به شمار می‌روند.

بسیاری از قربانیان با قرار گرفتن در معرض حملات آسیب‌زا خود را بی‌سلاح و ناتوان دیده و پس از آزار جنسی به نوعی احساس می‌کنند که صفات انسانی خود را از دست داده‌اند.