به هرحال همیشه نور در پشت ابرها نفس میکشد؛ در انتظار هرای بادی که ابرها را بتاراند/ پژوهشگر
داستان یک وصل
هنگامی که از حکمرانی رسانه صحبت میکنیم، در نگاه کلان، کل نظام حکمرانی مقصود است؛ اما در نگاه جزئی، میتواند صنایع و رسانههای مختلف را شامل شود؛ همچون حکمرانی مطبوعات، حکمرانی سینما و... . هنر هفتم یا همان سینما، که از آن بهعنوان «هنررسانه» یاد میشود و تمایز آن با سایر رسانهها در همین واژۀ مرکب بهخوبی مشخص است، تاریخ عجیبی را پشتسر گذاشته؛ تاریخی که در جایگاه آن در نظام حکمرانی رسانه و مواجهه با آن بیشک تأثیرگذار است.
برخلاف دورۀ قاجار که با وجود ایالتهای مختلف با دولتی نسبتاً نامتمرکز روبه رو بودیم، حکومت پهلوی اول در راستای ایجاد قدرت سیاسی خواستار دولت مرکزی قدرتمندی بود تا تمام کشور را زیر پرچم خود متحد کند. در این دوره، حوزۀ حکمرانی به قدرت نظامی یعنی ارتش و دیوانسالاری منحصر می شد و نگاه ویژهای به بعد فرهنگی از منظر حکمرانی وجود نداشت.
حکومت پهلوی دوم در راستای ایجاد قدرت متمرکز به بسط آگاهانۀ قدرت سیاسی در حوزۀ فرهنگی پرداخت. گویی برای داشتن قدرت مرکزی دیگر تنها نمی شد به ابزارهای گذشته توسل جست. حاصل این نخستین مواجهه با بعد فرهنگی، مواردی چون فیلم-فارسی در سینماست که در راستای مخالفت با نهادهای سنتی فرهنگی شکل گرفت. بهعبارت دیگر، نخستین پیوندهای سینما و حکمرانی را در فیلم-فارسی میتوان پی گرفت. فیلم-فارسی یکی از ابزارهایی بود که حکومت پهلوی دوم نه بهصورت آشکار، بلکه پنهانی از آن برای نیل به اهداف خود بهره می جست. فیلم فارسی در واقع تقلیدی از فیلم هایی بود که تصور می شد زندگی غربی را نشان می دهند و ویژگیهای خاصی داشتند.
جمهوری اسلامی پس از انقلاب در مواجهه با فیلمفارسی در نخستین گام سینما را حذف کرد؛ زیرا سینمای مسلط در آن دوره با ارزشهای انقلاب اسلامی در تضاد آشکاری بود و در قدمهای بعدی، بهطور صریح از سینمایی حمایت میکرد که حامی ارزشهای انقلاب اسلامی باشد. بنابراین نقش حکومت در جریان فیلمسازی بسیار آشکار بود. بهمرور و با گذشت دهه ها، این نقش آشکار با شکلگرفتن سینمای خصوصی پنهان تر شد اما هرگز پایان نپذیرفت.
اکنون در نظام حکمرانی سینما با چندهزار بازیگر عمومی و خصوصی روبه رو هستیم که هرکدام بهنوعی به یک کارکرد می پردازند و تشتت و هرجومرج بسیاری را در سینما رقم زده اند؛ ازاینرو، پرداختن به مسئلۀ سینما از منظر حکمرانی بسیار مهم است. با توجه به آنچه گفته شد، در پروندۀ ویژۀ این شماره از رستاک قصد داریم به نظام سینمای ایران، بازیگران آن، چالش های این نظام و... از منظر حکمرانی بپردازیم.
همچنین پروندۀ ویژۀ شمارۀ قبل یعنی رسانۀ خدمت عمومی و صداوسیما کماکان در دوره های مختلف نشریه موردبررسی خواهد بود. در این شماره نیز بر اساس سرفصل های تحولی که در شمارۀ قبل در باب رسانۀ خدمت عمومی و صداوسیما داشته ایم، یادداشتی تفصیلی در خصوص عملکرد شش ماهۀ سازمان صداوسیما در زمان ریاست پیمان جبلی خواهیم داشت. همچنین یادداشتهایی دیگر در باب مسائل و موضوعات بنیادین و پیشامدهای روز در این شماره گنجانده شده است.
لازمبهذکر است نشریۀ رستاک پل و پلتفرمی است برای نشر مطالب سیاست پژوهان حوزۀ رسانه و ارتباطات و لزوماً تمام مطالب منتشرشده موردتأیید مسئولان نشریه نیست. امید است که این شماره از نشریه موردتوجه شما مخاطبان عزیز قرار بگیرد.
تمامی علاقهمندان به نوشتن و دغدغهمندان این حوزه میتوانند از طریق ارتباط با نشریه و سردبیری آن، به نگارش متون سیاستی در رستاک بپردازند و ما نیز مشتاق این همکاری هستیم و خواهیم بود. همچنین پیشنهادها و انتقادات مخاطبان رستاک نیز بر غنای محتوایی آن در شمارههای بعدی خواهد افزود و پیشاپیش از نظرات شما استقبال میکنیم و بابت آن کمال تشکر را داریم.
همچنین برای دانلود شمارۀ دوم نشریه به اینجا مراجعه کنید. صفحۀ رستاک در ویرگول هم به تازگی راه افتاده و مطالب رستاک و دیگر مطالب مرتبط با مطالعات حکمرانی رسانه در ایران در آن به اشتراک گذاشته میشود.
مطلبی دیگر از این انتشارات
صداوسیما؛ بازیگر فرارادیو-تلویزیونی نظام حکمرانی رسانۀ ایران
مطلبی دیگر از این انتشارات
سناریوی اول آینده بازار ویدئو و تلویزیون: ابر بازارهای جهانی!
مطلبی دیگر از این انتشارات
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) در شبکههای اجتماعی چیست و چرا مهم است؟