در نظام حکمرانی رسانه‌ی ایران چه می‌گذرد؟


منظر و رویکرد ما در بررسی هر مسئله‌ای، رویکرد حکمرانی است. در رویکرد حکمرانی، تمامی بازیگرانی که در هر سطحی هریک از کارکردهای متنوع در نظام حکمرانی کلان و یا نظام حکمرانی نهادی خاص مثل رسانه را ایفا می‌کنند، مدنظر قرار می‌گیرند.

تفاوت رویکرد حکمرانی با دیگر رویکردها همانگونه که گفته شد در این است که تمامی بازیگران اثرگذار و یا اثرپذیر در نظام کلان حکمرانی در نظر گرفته می‌شوند و نگاه‌های سلسله مراتبی یا نگاه‌های حاکمیت محور و یا نگاه هایی که عمدتاً تلاش خود را منعطف به بخش خاصی از کل نظام می کنند رد می‌شوند. تمامی بازیگران در این نظام کلان نقش ایفا می کنند و بسته به کارکرد خود و میزان ایفای کارکرد خود اثر می‌گذارند و اثر می پذیرند.

در نتیجه وقتی به بررسی نظامی خاص همچون نظام رسانه از منظر حکمرانی می پردازیم، شبکه‌ای از بازیگران در سطوح مختلف و با کارکردهای مختلف را مشاهده می کنیم که هر کدام بسته به کارکرد، کژکارکرد و یا عدم ایفای کارکرد می‌توانند محل بررسی دقیق‌تر قرار گیرند به این طریق می‌توان نشان داد که هر بازیگر چگونه نظام حکمرانی کلان را دچار اختلال می‌کند و یا با عدم ایفای کارکرد مناسب خلل و شکاف میان زنجیره‌های این نظام می‌اندازد.

انواع بازیگران در نظام حکمرانی رسانه

در نگاه حکمرانی بازیگران مختلفی که به ایفای کارکرد می پردازند در سطوح مختلفی دسته بندی می شوند. به طور کلی با چهار دسته بازیگر اصلی مواجه هستیم:

۱- بازیگران حاکمیتی: منظور از بازیگران حاکمیتی بازیگرانی هستند که مستقل از قوای سه گانه و همچنین بخش عمومی و کسب و کارهای بخش خصوصی به ایفای کارکرد در نظام حکمرانی رسانه می پردازند. این بازیگران در نظام حکمرانی رسانه ایران می‌توانند بازیگران منصوب رهبری، بازیگران مستقل از قوا و همچنین سایر بازیگران که از طرف قوا نمایندگانی در آنها می توانند حضور داشته باشند، هستند. شوراها و شوراهای عالی مختلف، برخی سازمان‌های حاکمیتی، نهادهای نظامی و بسیاری از موجودیت هایی که تحت عنوان های مختلفی همچون سازمان‌ها، بنیادها، مراکز و موارد این چنین به ایفای کارکرد می‌پردازند، می‌توانند در این دسته قرار گیرند.

۲- قوای سه گانه: منظور تمامی بازیگرانی هستند که در هر یک از قوای سه گانه یعنی قوه مجریه(شامل دولت و هیئت دولت، وزارت خانه‌ها، سازمان‌های ذیل ریاست جمهوری و تمامی موجودیت‌هایی که وابستگی به قوه مجریه دارند)، قوه مقننه (مجلس شورای اسلامی، ساختارهای ذیل مجلس، بازیگران مربوط به دستگاه تقنین یعنی شورای نگهبان و . . .) و قوه قضاییه (یعنی ریاست قوه، دادگاه‌ها و دادسراها، دادستانی کشور و باقی ساختارهای ذیل قوه قضاییه و یا وابسته به آن) به ایفای کارکرد در نظام حکمرانی رسانه می‌پردازند.

۳- بازیگران بخش عمومی: منظور بازیگرانی هستند که مستقل از حاکمیت و قوای سه گانه و همچنین بخش خصوصی به ایفای کارکرد در نظام حکمرانی رسانه می‌پردازند که می‌توانند شامل سازمان‌های مردم نهاد، انجمن‌ها و اصناف تخصصی و عمومی و دیگر بازیگران ذیل بخش عمومی باشند.

۴- بخش خصوصی: منظور تمامی کسب و کارها و فعالینی است که در هر عنوانی توسط بخش خصوصی راه اندازی می‌شوند و تلاش می‌کنند در نظام حکمرانی رسانه به ایفای کارکرد خود بپردازند.

۵- بازیگران بین المللی: هر چند بازیگران بین‌المللی در کنار باقی موارد ذکر شده شاید دسته‌ی جداگانه‌ای محسوب نشوند اما به سبب ایفای نقش مهم خود در نظام حکمرانی رسانه ایران مخصوصاً در رسانه های نوین اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کنند. همچنین بازیگرانی همچون اتحادیه‌ها و مجامع بین المللی نیز در این دسته قرار می‌گیرند.

بازیگران مختلف در نظام حکمرانی رسانه ایران چه کارکردهایی ایفا می‌کنند؟

به طور کلی در هر نظام حکمرانی با پنج کارکرد اصلی مواجه هستیم:

۱- سیاست گذاری: که شامل تدوین اصول و روش‌های نیل به آن اصول در هر نظام منطبق با منافع عمومی و همچنین تصویب و ابلاغ و نظارت بر اجرای آن می‌شود.

۲- تنظیم گری: در معنای سنتی خود شامل صدور مجوز، تدوین مقررات، حل اختلافات و نظارت بر اجرای صحیح مقررات توسط بازیگران مربوط به آن می شود.این کارکرد خود در ۳ نوع تنظیم‌گری حاکمیتی یا دولتی، تنظیم‌گری مشارکتی و خود تنظیم‌گری است.

۳- ارائه کالا و خدمات: همانگونه که از نام آن مشخص است، کارکردی است که ذیل آن هرگونه خدمت یا کالا توسط بخشی از بازیگران ارائه می‌شود.

۴- تسهیلگری: تسهیلگری به معنای هرگونه توانمندسازی، آموزش، اعطای تسهیلات مالی و غیرمالی و هر گونه فعالیت دیگری است که موجب رونق یا رفع موانع فعالیت دیگر بازیگران مخصوصاً ارائه‌دهندگان خدمات می‌شود.

۵- بازتوزیع منابع: به معنای تلاش برای توزیع منابع جمع آوری شده و یا منابع موجود در بازار در میان بازیگران مختلف و همچنین مخاطبین جهت اجرای هرچه بیشتر عدالت در توزیع می‌باشد. این کارکرد حضور کمرنگی در نظام حکمرانی رسانه در ایران دارد.

در نظام حکمرانی رسانه‌ی ایران با چه بازیگرانی سروکار داریم؟

در نظام حکمرانی رسانه ایران طبق بررسی گروه سیاست‌پژوهی رستاک در تمامی سطوح یاد شده و همچنین در تمامی کارکردهای یاد شده بازیگران قابل‌توجهی در حال فعالیت هستند.

وقتی صحبت از نظام حکمرانی رسانه در ایران به میان می‌آوریم شاهد حضور بیش از ۴۰۰ بازیگر حاکمیتی، دولتی و عمومی هستیم در هر یک از پنج کارکرد یاد شده به فعالیت می‌پردازند. این بازیگران در هر یک از رسانه‌های سنتی اصلی یعنی رادیو، تلویزیون، سینما، مطبوعات و همچنین سرویس‌های رسانه‌ای مبتنی بر وب در کنار چند هزار بازیگر بخش خصوصی در همین رسانه‌ها قرار می گیرند. عدد چند هزار یاد شده وقتی بزرگ‌تر می‌شود که در هر یک از رسانه‌های یاد شده در تک تک حلقه‌های زنجیره ارزش از تولید محتوا تا انتشار و بازنشر محتوا به تفکیک بیشتر بازیگران بپردازیم.

اگر از بازیگران بخش خصوصی و اهمیت بسیار بالای آن ها-که در یادداشت‌های بعدی به آن اشاره خواهد شد- موقتاً عبور کنیم با بیش از ۴۰۰ بازیگری مواجه هستیم که از پیش از انقلاب اسلامی ایران و یا پس از آن شروع به فعالیت کرده‌اند؛ بازیگرانی چون سازمان‌های حاکمیتی نظیر صداوسیما و سازمان تبلیغات اسلامی و شرکت‌های تابعه‌ی آن‌ها تا شوراهای عالی همچون شورای عالی فضای مجازی، نهادهای نظامی همچون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی انتظامی، وزارتخانه‌های دولت همچون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، دادسراهای مرتبط با رسانه ذیل قوه‌ی قضاییه، انجمن‌ها، اتحادیه‌ها و اصناف تخصصی حوزه‌ی رسانه همچون اتحادیه‌ی کسب‌وکارهای فضای مجازی و . . . . برخی از این بازیگران هستند. این بازیگران در نظام حکمرانی رسانه به ایفای کارکرد، عدم ایفای کارکرد و همچنین ایفای کژکارکرد می‌پردازند و بر نظام کلان حکمرانی رسانه اثر مثبت یا منفی می‌گذارند و از آن اثر می‌پذیرند؛ هرچند محل اصلی اثرپذیری در این نظام مربوط به بخش عمومی و بخش خصوصی است. نکته بسیار مهم در تعداد یادشده سهم بسیار بالای ارائه دهندگان خدمات رسانه‌ای در میان بازیگران حاکمیتی و البته دولتی است که خود محل بررسی‌های بسیار بیشتر در یادداشت‌های بعدی خواهد بود. محل اصلی تامین مالی این بازیگران بودجه سالانه و همچنین درآمدهای حاصل از فعالیت‌های حاکمیتی و دولتی است. بنابراین باید فعالیت‌های تجاری بسیاری از این بازیگران را نیز با وجود حاکمیتی یا دولتی بودن افزود.

فارغ از مسئله یاد شده، این بازیگران هر کدام در جای خود و همچنین در نگاه کلان نظام حکمرانی کارکردهای مثبت، منفی و یا عدم ایفای کارکردهایی دارند که در جای خود به تفصیل مورد بررسی از منظر سیاستی و حکمرانی قرار خواهد گرفت. این یادداشت تلاش داشت تا ضمن تشریح انواع بازیگران و همچنین انواع کارکردها در نظام حکمرانی رسانه ایران به تعدد بازیگران در این حوزه در سطوح مختلف اشاره کوتاهی داشته باشد. یادداشت‌های بعدی بررسی دقیق‌تر و جزئی‌تر مصادیق مختلف در این نظام حکمرانی را در دستور کار خود قرار داده است که در شماره های بعدی نشریه منتشر خواهد شد. همچنین ذیل این خط کاری رستاک گزارش‌هایی نیز معرفی خواهند شد که بررسی تفصیلی مسائل فوق در آن‌ها بیشتر مشهود خواهد بود.

این یادداشت در اولین شماره از نشریه‌ی رستاک، نشریه‌ی تخصصی مطالعات حکمرانی رسانه در ایران منتشر شده است. برای دریافت شماره‌ی اول رستاک به اینجا مراجعه کنید. همچنین صفحه‌ی رستاک در ویرگول هم به تازگی راه افتاده و مطالب رستاک و دیگر مطالب مرتبط با مطالعات حکمرانی رسانه در ایران در آن به اشتراک گذاشته می‌شود.