سناریوی دوم آینده بازار ویدئو و تلویزیون: محتوا بقیه را کیش و مات خواهد کرد!
تاریخ سینما به دهه 1890 میلادی میرسد؛ زمانی که برادران لومیر با الهام از دستگاه «کینتوسکوپ» توماس ادیسون، دستگاه جدیدی به نام «سینماتوگراف» ساختند که اولین نمایش همگانی در سالنهای سینما را رقم زد. از آن زمان تا کنون فیلم و سریالهای بسیاری در انواع ژانرها ساخته و با اهدافی همچون سرگرمی، آموزش و... به مخاطبان عرضه شدهاند.
محتوا اما قدمتش بیش از اینها است. شاید واژهی محتوا بیشتر در سالهای اخیر پرتکرار باشد و واژههایی همچون «تولیدکنندهی محتوا» را زمان محدودی است که میشنویم، ولی قدمت محتوا به اندازهی قدمت انسان است. شاید بتوان اولین تولید محتوای انسانی را نقاشیهای روی غارها دانست. مطالعات باستانشناسی نشان میدهند که این نقاشیها به دو دلیل انجام میشده: عملی آئینی و برای آماده شدن برای شکار، ناشی از ذوق هنری و سرگرمی. به هر صورت انسانها با استفاده از چربی حیوانات، خاکستر زغال، گل اخگر و... آثاری را روی دیوار غارها خلق میکردند و این غارنگارهها را میتوان نخستین محتوای تولید شده توسط انسان دانست. این داستانها و روایتهای انسانی یعنی محتواها در طول تاریخ اشکال مختلفی به خود گرفتهاند و در نهایت به پردهی نقرهای نیز راه پیدا کردند.
در متن قبلی به سناریوی اول آیندهی رادیو و تلویزیون طراحی شده توسط موسسه دیلویت یعنی ابر بازارهای جهانی پرداختیم و در این متن سناریوی دوم را بررسی خواهیم کرد.
در این سناریو بازیگر مسلط در بازار، مالکان بزرگ محتوا هستند. محتوا در این دنیا پادشاهی خواهد کرد و اصالت با آن است. مالکان بزرگ محتوای جهانی تولیداتی جذاب و گرانقیمت تولید خواهند کرد و به مخاطبان زیادی دست خواهند یافت و اینگونه عرصه را برای تهیهکنندگان خرد تنگ میکنند. در نتیجه تنوع محتوا کاهش اما کیفیت محصولات افزایش مییابد.
تلویزیون ملی در این سناریو بیشتر دست به تولید محتواهای محلی میزند و با مالکان بزرگ محتوا نیز همکاری خواهد داشت.
کمپانیهای پلتفرمی در این سناریو میل چندانی به رقابت با مالکان بزرگ و قدرتمند محتوا نخواهند داشت و دست به تولید محتواهای اختصاصی خود نخواهند زد. آنها صرفا سکوهایی هستند که تماشاگران برای تماشای محتوای دلخواه خود پا به عرصهشان میگذارند و از امکانات فنی آنها همچون موتورهای جستجو و سرویسهای پیشنهاددهی استفاده میکنند.
آژانسهای تبلیغاتی در این سناریو نقش کمرنگی دارند چرا که مالکان محتوای جهانی مستقیما با آگهیدهندگان مذاکره خواهند کرد. یکی از مهمترین انواع بازاریابی، بازاریابی محتوا است که در این سناریو نقش پررنگی دارد. با توجه به اهمیت محتوا در این سناریو، برندها میتوانند با استفاده از روش بازاریابی محتوا، آگاهی از برند خود را افزایش دهند و ارتباط عمیقتری را با مصرفکنندگان برقرار کنند.
به نظر شما امکان تحقق این سناریو در ایران چقدر است؟
اگر به حوزه تحقیقات بازار و موضوعات مرتبط علاقهمند هستید، کانالهای ارتباطی رستاک را دنبال کنید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
پلتفرم های دیجیتال در کشاکش میان توسعه و ابهام چهارچوب تنظیم گری
مطلبی دیگر از این انتشارات
اسنک نیشن
مطلبی دیگر از این انتشارات
سناریوی اول آینده بازار ویدئو و تلویزیون: ابر بازارهای جهانی!